اشک در چشمان سلستیناجمع شده بود
لرد گفت:شوخی کردم من میخوام از این به بعد تو برای من همسر مناسبی پیدا کنی 1هفته فرصت داری .
سلستینا:سرورم چگونه؟!
لرد:تو باید بر اساس اخلاق،وفاداری،خانه داری،بچه داری ،قیافه و......
حالا زود برو همین الان 1ساعت از هفته ات گذشت بیییییروووون
سلستینا فکر کرد اول از کی شروع کنه تصمیم گرفت اول از از خدا خواسته گروه مرگخوار ها یعنی بلا شروع کنه .
اون بلا را برداشت وبه یکی از اتاق های خانه ریدل ها برد وشروع به پرسش کرد:
سوال اول :آیا حاضری بخاطر لرد شوهرت را طلاق بدی؟
بلا از خدا خواسته گفت :بله
سوال دوم:اگر روزی لرد تو را سیاه وکبود کند چه میکنی ؟
لرد غلط کرده بخواد منو بزنه میرم ازش شکایت میکنم پس سازمان حمایت از ساحره ها برای چیه.
سلستینا با خود فکر کرد بلا اخلاق نداره پس زن خوبی برای لرد نمیشه
بلا میتونی بری .
سلستینا گفت: خوب نفر بعدی که باید ازش امتحان بگیرم اهان فهمیدم ایلین خوبه.
رفت ایلین را برداشت وبه اتاق اورد وازش پرسید:چه قدر به لرد علاقه داری؟

1- نظرتون درباره ی محفل ققنوس و انتظارتون از محفل ؟
از مرگخوار بودن بدم میاد دوست دارم عضو محفل باشم.
انتظارم این است که دست مرگخوار هارا از قدرت کوتاه کنه.

2- چقدر به سران محفل اعتقاد داری ؟ به چیشون اعتقاد داری دقیقا ؟
همون قدری که به خودم اعتماد دارم به محفل اعتقاد دارم.
به این که راه به مرگخوار ها نمیدن وتوشون خائن نیستش.

3- اگر یک طرف نجینی ( مار محبوب تام ) و طرف دیگه فوکس ( ققنوس محبوب دامبلدور ) باشه و در خطر باشن ، کدومشون رو نجات میدی ؟ چرا ؟
فوکس به 4 دلیل:
1- از مار ها متنفرم .
2- به پرندگان علاقه دارم.
3-کدوم ادم عاقلی یک مار را که نیش میزنه را نجات میده وقتی از صاحبش بدش میاد.
4-پرنده ای به زیبایی ققنوس که کلی فواید داره مثل اشکش یا پرش چرا نباید نجات داد.

4- به نظرت قداست دامبلدور شکسته شده ؟
بله توسط مخالفان محفل یعنی مرگخوار ها

5- حدس میزنی اسم رمز ورود به دفتر دامبلدور چی باشه؟
اواز ققنوس بسیار زیباست

6- انقدر شجاع هستی که تام رو ولدمورت صدا کنی یا هنوز هم بهش میگی اسمشو نبر ؟
بله اصلا ازش نمیترسم تازه به اون ولدک هم میگم بزار هرکاری میخواد بکنه .



هنوز جای کار زیادی داری ، امیدوارم فعالیت و بهتر شدنت رو همچنان ادامه بدی ، خوش اومدی به محفل .

تایید شد
پرسی ویزلی

ناگهان مودی گفت: وایسا رون دارم به یک نتایجی میرسم ()بله فهمیدم!
رون که انگار رو ویبره بوداز ترس پرسید چی فهمیدی !؟
مودی گفت: مالی اسم ریگولوس تو رو یاد کسی نمی اندازه ؟
مالی وهمه ی محفلی ها که توفکر بودن گفتن نه .
ناگهان هرمیون داد زد فهمیدم وبه مودی رو کرد وگفت :اگر اشتباه نکنم این مرگخوار باید برادر سیریوس بلک باشه .R.A.B
این حرف هرمیون میان مرگخوار ها پچ پچ هایی راه انداخت.
ریگولوس داد زد تمامش کنید واسم اون خائن را پیش من نیارین اون نام خانوادگی ما را به ننگ کشیدومن هیچ وقت اورا نمی بخشم
ناگهان زنگ در به صدا در امد مالی در را باز کرد وسیریوس را پشت در دید که در دستانش پر از وسایل های عجیب وغریب بود او وارد اتاق خون شد و ریگلوس بلک را دید و فیلم هندی شروع شد.
همه داشتن به این صحنه نگاه میکردن
ریگولوس:
سیریوس: برادر
جماعت محفلی:
مودی و رون و هرمیون:

نام : مینروا مک گونگال

2. چقدر سابقه در ایفای نقش دارید؟
تا حدودی بیشتر در تاپیک اتاق خون.

3. هدف شما از عضویت در درفتر کاراگاهان چیست؟
کارا گاهی را دوست دارم ومی خواهم امتحانش کنم.

4. آیا به «چیز» التزام عملی دارید؟
خجالت داره مثلا من معلم تغییر شکل این کشورم اگر من از این کارا کنم نثل بعدی باید چه کنند! خیر

5. آیا خوش تیپ تر از آقای مک میلان هم وجود خارجی دارد؟
من که ندیدم اگر شما دیدید یک قطعه عکس 3در4برای من ارسال کنید!

با تشکر

خوش اومدی مامان مینروا
تأیید شد

سلام ارنی عزیز
در سازمان حمایت از ساحره ها ثبت نام کردم اما با اجازه شما و وزیر محترم سحر و جادو در سازمان کارگاهان ثبت نام کنم.

با سلام به خدمت وزیر محترم سحر چادو :pretty:
دنبال کارم اگرمیشود میخواستم کمکم کنید.
باتشکر

گودریک گریفندور

الستور مودی برای اتاق خون

مورفین گانت

ایلین پرنس