هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: معرفی آثار فاخر سینمایی (ژانر فانتزی)
پیام زده شده در: ۲:۱۷ یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵
#31
تصویر کوچک شده


Le Fabuleux Destin d'Amélie Poulain


عنوان انگلیسی: The Fabulous Destiny of Amélie Poulain
عنوان فارسی: تقدیر شگفت انگیز اَمِلی پولَن
محصول 2001 فرانسه

من هیچی نه از خلاصه این فیلم میگم نه در نقدش. توصیه میکنم شما هم چشم بسته بدون خوندن هیچ خلاصه و نقد دیگه ای ازش، برین دانلودش کنید یا بخرین. برای شخص خودم بعد از فیلم ادوارد دست قیچی، این دومین فیلم محبوب خودم هست و چرا دروغ، چندین و چند ساله که سه چهار بار دست کم این فیلم رو مرور می کنم هر سال و از نو نگاهش میکنم. :))

این فیلم واقعاً یک تو دهنی بسیار بزرگ بود به هالیوود. فقط همینو بگم که با یک فیلم درام و رمانتیک و ماجراجویی بی نظیر مواجه خواهید بود که عناصر فانتزی اون بیشتر در خیال پردازی های ذهنی خود شخصیت اصلی داستان گنجانده شده. خبری از جادو ربات و موجودات عجیب غریب و چیزهای خیلی شگفت انگیز نیست. یه شاهکار متفاوته. خیال پردازی و فانتزی در خود افکار شخصیت اصلی نفهته ست و شما اونو لمس خواهید کرد.

من تصور میکردم این فیلم جزو ممنوعه ها باشه اما متوجه شدم صدا و سیمای ایران این فیلمو دوبله کرده و پخش هم کرده. اما لطفاً نسخه اصلی و زبان اصلی (فرانسوی) و ترجیحا با همون زیرنویس فارسی یا انگلیسی نگاه کنید این فیلم رو. دچار حاشیه نشین حین تماشا و سعی کنید با یک نگاه عمیق و بالغ و مفهومی فیلم رو کنکاش کنید، با دقت روایت ها و دیالوگ ها و فضاها رو دنبال کنید. حین پخش صدا رو تا جای ممکن بالا ببرین تا از موسیقی متن فیلم لذت ببرین.

در مجموع، خودتون رو برای یک زندگی دو ساعته با این فیلم drama romance adventure fantasy آماده کنید.

× دو تا پست پشت سر هم زدم. بازم میزنم اگه نزنید.


ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۲ ۲:۳۲:۴۰
ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۳ ۷:۱۱:۵۰

----------



پاسخ به: معرفی آثار فاخر سینمایی (ژانر فانتزی)
پیام زده شده در: ۵:۴۱ شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۵
#32
تصویر کوچک شده


Edward Scissorhands


عنوان فارسی: ادوارد دست‌قیچی
محصول 1990 - آمریکا

خلاصه داستان: یک فروشنده ناموفق لوازم آرایشی برای پیدا کردن مشتری به قصری متروکه در حومه شهر می رود و در آنجا با موجودی شبه انسان مواجه می شود که به جای دست چند قیچی دارد. او این موجود را که ادوارد نام دارد به همراه خودش به منزل می برد.

---

من فیلم های زیادی دیدم خیلی زیاد در ژانرهای مختلف و بعضی هاشون واقعاً شاهکارهای تاریخ سینما بودند، از جمله آثار ایرانی حتی. ولی من با جسارت کامل با امتیاز کامل صد از صد این فیلم رو در بین اونها دسته بندی میکنم، معتقد نیستم بهترین فیلم تاریخه چه از نظر موضوعی چه از نظر فنی و هنر سینما اما برای شخص خودم، محبوب ترین فیلم هستش و هیچ فیلم دیگه ای رو اینقدر دوست ندارم، خیلی نوستالژیک هست برای من به دلایل مختلفی. قطعا دوستانی که آثار تیم برتون رو دنبال می کنند، در جریان هستند که این کارگردان چندین فیلم با حضور جانی دپ ساخت ولی این فیلم اولین همکاری سینمایی اونها بوده که من معتقدم برای بیست و هفت هشت سال پیش یک شاهکار به تمام عیار تلقی میشه.

فضاسازی ها و رنگ بندی های جذاب و درخشان این فیلم اصلا قابل مقایسه نیستند با بقیه آثار همین کارگردان که اغلب بستر تیره و تاری داشتند و واقعا با یه فیلم حیرت انگیزی مواجه هستید. نه فقط همین فیلم از این کارگردان، بلکه اغلب فیلم های ایشون بیننده رو در یه حالت مبهوتی میذاره در آخر بطوریکه از خودتون می پرسید آیا فیلم یه داستان کودکانه رو در قالب بزرگسال به نمایش گذاشت یا بر عکس اون یک روایتی بود برای بزرگسالان اما به شکل کودکانه. در مورد مفاهیم این شاهکار سینمایی میتونم به مواردی مثل تنهایی، انسانیت، مظلومیت، عاطفه و احساس، عشق، دروغ، سو تفاهم و بی گناهی اشاره کنم. ما در فیلم با یک شخصیت شبه آدم مواجه هستیم که سطح بالایی از احساسات و عواطف انسانی رو داره. قصد قضاوت و حتی اسم بردن از خیلی آثار ماندگار سینمایی دیگه رو ندارم اینجا و مقایسه شون هم ممکنه از خیلی جهات جالب نباشه، اما می بینیم در بسیاری از فیلم ها تلاش میشه تا آدم آهنی ها و انواع ربات ها و امثال اینها رو با سطوح از عملکرد و توانایی و هوش برابر یا بیشتر از انسان و حتی احساسات نزدیک به انسان جلوه بدن، اما اینجا در این فیلم ما شاهد شخصیت متفاوت ادوارد هستیم که سطوح بالاتری از احساسات و عواطف انسانی رو داره. احترام او به مخترعش، نوع و نحوه ابراز علاقه و عشق، واکنش های غم انگیز به جای غضبناک به نکات منفی و خیلی موارد دیگه، همه و همه از جمله موارد بسیار زیبا و ارزشمند این شاهکار هستند. به بیان ساده، این فیلم یک سیلی دردناک به خیلی از آدماست.

منو ول کنید ساعت ها میتونم در مورد این فیلم براتون حرف بزنم یا نقد بنویسم اما پیشنهاد میکنم خودتون با دقت نگاه کنید این فیلم رو و ازش لذت ببرید. خواستین بحث کنید در مورد این فیلم بعد از تماشا بیاین سراغم سرم درد میکنه براش.


ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۱ ۵:۵۹:۳۸
ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۱ ۶:۰۲:۵۲

----------



پاسخ به: معرفی آثار فاخر سینمایی (ژانر فانتزی)
پیام زده شده در: ۱۰:۳۱ دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۵
#33
تصویر کوچک شده


La cité des enfants perdus


عنوان انگلیسی: The City of Lost Children
عنوان فارسی: شهر کودکان گمشده
محصول 1995 - فرانسه

خلاصه داستان: یک دانشمند و مخترعی به نام «کرنک» که از رویاپردازی و خواب دیدن عاجز است، سعی دارد تا رویاهای کودکان را بدزدد و از پیری خودش جلوگیری کند. دزدیدن کودکان اما حاصل چندانی برایش ندارد و تنها چیزی که نصیب او می شود کابوس های آن کودکان است تا اینکه دزدیدن یک کودک جدید اوضاع رویاپردازی را برای کرنک تغییر می دهد...

----

این فیلم چندان جدید نیست و دهه نود ساخته شده اما برای اون موقع از فضاسازی فانتزی خیلی زیبایی برخوردار بوده. یکی از فیلم بردارهای این اثر فاخر یک ایرانی بوده (داریوش خنجی). موسیقی متن خوبی هم داشت تا جایی که یادم میاد.
شخصا معتقدم یک فانتزی سورئال هستش این فیلم با یک فضای نسبتاً تاریک اما مهیج، عمیق و گیج کننده. شاید لازم باشه بیش از یک بار این فیلمو دید تا به خوبی هضمش کرد. در دنیای داستانی خود فیلم یه جور افسانه ای از اشتیاق و خطر و قهرمانی و شجاعت به حساب میاد. طنز و بامزه بودن هاش به کنار، جاهایی از فیلم واقعا نفس گیر و زیبا ساخته شدن. یکی از موارد دیگه ای از این فیلم که خیلی شمارو شگفت زده خواهد کرد، ایفای نقش بسیار جذاب بازیگران اون هست؛ بطوریکه بعضی جاهای فیلم اصلا یادتون میره دارین فیلم نگاه می کنید و اینها بازیگر هستن، میبره داخل داستان و جو شمارو. عمیق که به فیلم نگاه کنید خودتون رو با مخلوطی از اسطوره شناسی، دین، رویاها و کنترل ذهن درگیر خواهید یافت، حتی به طوری که شاید اینطور بشه تفسیر کرد "خود واژه معصوم یا بی گناه هم اونقدر معصوم و بی گناه نوشته نمیشه روی کاغذ"!
از دیدنش پشیمون نمیشین و لذت خواهید برد. از جمله فانتزی-علمی تخیلی-درام های محبوب منه.



ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ ۱۰:۵۰:۲۰
ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ ۲۱:۰۳:۱۷

----------



معرفی آثار فاخر سینمایی (ژانر فانتزی)
پیام زده شده در: ۱۰:۲۷ دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۵
#34
سلام دوستان

مدتی بود تو این فکر بودم که با اتمام اکران فیلم های اصلی هری پاتر (صرف نظر از فیلم های جانبی مثل همین جانوران شگفت انگیز)، بد نیست کمی طیف فعالیت انجمن سینمای جادویی رو از ارائه پست های حاوی نظر های مختصر و کوتاه در مورد فیلم های هری پاتر گسترش بدیم به معرفی فیلم های فاخر سینمایی در سبک فانتزی. (شخصا به غیر از یکی دو فیلم، بقیه فیلم های هری پاتر واقعا برای من هیچ وقت جذابیت نداشتد و اونهارو فیلم های ضعیفی میدونستم همیشه)

در نتیجه از شما دوستان عزیزم میخوام که بیاین اینجا و فیلم های ارزشمندی که در ژانر فانتزی، فانتزی-درام یا ترکیبی با علمی-تخیلی دیدین رو به طور مختصر معرفی و توصیه کنید و اگه نقد و نظری هم در موردش دارین، بطوریکه چندان داستان فیلم رو لو نده، بنویسید همینجا (ولی از نقدهای دیگران کپی نکنید خواهشا!!! فقط نقد و نظر شخص خودتون). حالا نمیدونم بگم خوشبختانه یا متاسفانه اما تهیه فیلم به صورت آنلاین این روزا دیگه خیلی آسون تر از قبل شده.

در نتیجه از دادن لینک دانلود فیلم یا معرفی سایت دریافت آن در این تاپیک اکیدا خودداری کنید.


ممنون



پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۳:۵۱ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵
#35
سلام. پس اونایی که ساکت هستن هم میتونن حرف بزنن، سکوت میکنن کلاسش بیشتره. خیالم راحتید اصن

سروران گرامی. اون پیغام خوش آمد گویی نبود. به جان هسته زوپس ملعون افتادیم، عوض پوست کیوی پوست موز تنش کنیم. اون صفحه بارگزاری بود و در حالتی که داره دیتای سایت لود میشه جهت جلوگیری از تکه تکه بالا آمدن سایت در سرعت های بوق (مثلا دایل آپی که با اسم یه مگا انداختن به ملت یا مثلا دوره مطهر انتخابات) قرار داده شده بود تا لودینگ تکه تکه و‌ زشت بالای سایت تاثیر منفی نذاره در ذهن کاربران جدید. حالا نمیدونم کجاش شبیه پیغام خوشامد بوده. بهرحال نابودش کردیم.

تاریخ ورود به ایفای نقش در پروفایل ها همگی برداشته شدند متاسفانه. حداقل بهتر از سال ۱۳۴۸ پیشفرض بود که‌ هر کاربر تازه به جادو رسیده ای رو مبدل به پدر معنوی سایت می کرد. . در نتیجه گل های ایفا امثال لن و رز همواره آماده هستند تا با درخواست شما و‌ سیصد و خورده ای عضو نقش دار دیگه در ایفا بچرخند دونه دونه پست معرفی شخصیت شمارو پیدا کنند و تاریخ رو درج بفرمایند. حلال کنید دیگه


----------



پاسخ به: از جادوگران چی می خوایم ؟
پیام زده شده در: ۷:۳۷ سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵
#36
با سلام به یوآن و کریستین عزیز

ممنون از پیشنهادات و نظرات شما. من به لینی گفتم که به بقیه مدیران بگه که با توجه به مسئولیت هاشون بیان قسمت های مختلف نظرات شمارو نقل قول بگیرند و نظر یا بحث تخصصی ارائه کنند اینجا تا به نقاط مثبت و قابل اجرا برسیم با هم. در نتیجه من هم جواب میدم به قسمتی که بیشتر به توسعه فنی و پشتیبانی سایت مربوط میشه و مسئولیت منه:

یوآن:

نقل قول:
این قالب آبی از کی استفاده شده؟ لااقل اینو میدونم که دو ساله قالبی جز این نبوده. در حالی که سال ۹۲ پنج شیش‌تا قالب داشتیم. یکی از یکی خوشگل‌تر. یه قالب بود اصلاً جون میداد برا رول نوشتن! فونیکس بود اسمش اگه درست یادم باشه. با اون رنگ‌های گرمش، انرژی میداد. بعدش چند ماه بعد، یهو حذف شد و منم توی تاپیک انتقادات پرسیدم چرا برداشته شده؟ آمبریج هم جواب داد که به‌زودی دوباره اضافه میشه. ولی هیچوقت اضافه نشد.
میدونم طراحی قالب سخت و وقت‌گیره. ولی به جای اضافه شدن چندین قالب، فقط یه قالب کنار قالب فعلی اضافه بشه، خوب میشه. راستش، آبی چندان رنگ جالبی نیس. به‌خصوص اگه خیلی وقت باشه که مورد استفاده قرار گرفته باشه.


من از 91 تقریبا اغلب قالب های قدیمی رو شروع کردم به غیرفعال کردن به دلیل مشکلات بسیار فراوانی که داشتند. یه قالب جدید یه مدت گذاشته بودم به اسم جغد که بالاش یک جغد داشت و رنگ و ساختار قهوه ای و خیلی خلاصه جو ایفای نقش و هری پاتری داشت. اما نکته ای که در مورد اغلب قالب های قدیمی سایت وجود داشت این بود که به شکل بسیار منسوخ شده ای از جداول استفاده شده بود در هر گوشه ای برای پیوند زدن یک سری تصویر، از حاشیه بلاک ها گرفته تا فریم اصلی و فریم محتوایی غیره و خیلی اثر منفی داشت روی لودینگ سایت و کلا نحوه لود شدن. من مدت زیادی وقت گذاشتم تا اون قالب های جذاب اما تصویر محور رو با تکنولوژی جدید طراحی وب و استانداردهای الان آپدیت کنم اما irmtfan بارها ازم خواست که اینکارو نکنم و وسطش مجبور بودم ول کنم چون از نظر علمی حتی با کاهش حجم اون تصاویر، باز هم شاهد بار منفی روی لودینگ سایت خواهیم بود. علتش اینه که الان اصول اول در طراحی قالب واکنش پذیر بودنش به انواع مانیتور کاربر اعم از بزرگ تا کوچیک و تبلت و موبایل. در نتیجه استفاده از تصاویر در تشکیل فریم های اصلی سایت علیرغم تعریف فیکس کردن خودکار سایز، باز هم در مانیتور های کوچک تر دچار نقص در نمایش خواهند شد. در نتیجه مجبور شدیم قالب های قدیمی رو کنار بذاریم و به سمت قالب های میمنیمال مثل مورد فعلی بریم که تصاویر نقش کمتری در فریم ها دارند مگر در تصویر کاور بالا یا مثلا در صفحه اصلی، همچنان که می بینید آیکن های کوچکی در حاشیه برخی بلاک ها هستند که تداعی کننده عناصر هری پاتری هستند فرضاً. رنگ بندی و تصاویر کاور بالا بحث جدایی هست ولی به طور کلی قالب مبنا باید ساختارش تقریبا همین قرار بگیره، میشه با سلایق و رنگ بندی ها چند نمونه مشابه اون موارد جذاب قدیمی پیاده کرد اما ممکنه خیلی شبیه نشن. سعی میکنم در تابستون رو این قضیه کار کنم مجدداً.


کریستین

نقل قول:

طرح سایت!
طرح سایت خوبه ولی فقط از یه رنگ و طرح استفاده شده
اگه امکانش باشه که این مورد بروز رسانی کنیم خیلی عالی میشه مثلا نحوه چیدمان تاپیک ها عوض بشه و بهتر چیدمان بشن تا اعضایه جدید گنگ نمونن و اعضای قدیم هم بیشتر لذت ببرن و برای هر تاپیک رنگ مخصوص به خودشو بزاریم مثلا برای تالار خصوصی گریف بهتره در برخی از جاها رنگ قرمز استفاده کنیم یا در تاپیک زندان ازکابان رنگ سیاه بهتره ، در تاپیک محفل ها رنگ های روشن بهتر میکنه و این تنوع رنگ ها سایتو خیلی جلو میبره و...


این رو بارها قبلا مطرح کردم و به مشارکت جمعی نیاز داره کمی. پیاده سازیش مساله خاصی نیست. گذاشتن رنگ بندی و طرح های اختصاصی برای تاپیک ها خیلی قضیه سنگینی هست و بر نمیاد از دست مگر یه تعداد محدودی از تاپیک ها که براشون میشه طرح مرتبط جستجو کرد و جا داد در قالب سایت اما برای انجمن ها خصوصا انجمن های ایفای نقش میشه کاری کرد که کاربرد با ورود به اونها، با قالب و رنگ بندی مرتبط با عنوان انجمن رو به رو بشه. سه چهار سال پیش چند باری به صورت آزمایشی روی هاگوارتز تست کرده بودم و مشکلی نداشت. اجرا شده بود اسکریپ هایی که نوشته بودم. این تغییر قالب همه تاپیک های اون انجمن خاص رو هم در بر میگیره و فقط شامل صفحه اصلی اون انجمن (لیست تاپیک ها) نمیشه فقط. موافقم با این ولی این هم مثل قضیه بالا باید به تابستون موکول بشه به خاطر کمبود وقت.

---
بقیه موارد رو بقیه مدیران باید نظر بدن و بحث کنند. ممنون از مشارکت تون بهرحال.


----------



پاسخ به: جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنها - فیلمی جدید از رولینگ
پیام زده شده در: ۲۲:۳۲ یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵
#37
فیلم بامزه و فانی بود.
خواستم اطلاع بدم به لطف تلاش های شبانه و دلیرانه سایت های فیلمباز ایران زمین، نسخه های مختلف دی وی دی بلوری و اچ دی فول اچ دی و غیره این فیلم یک ماه پیش از انتشار تاریخ رسمی، به سرقت رفت.
نسخه کیفیت پرده ای هم که همون اوایل اکرانش بیرون اومده بود.

البته که سایت های ایرانی دانلود فیلم هم خودشون از یه منابع خارجی می گیرند ولی قابل مقایسه نیست تعداد این سایت های توزیع کننده با شعبه های ملی خودمون.


----------



پاسخ به: از جادوگران چی می خوایم ؟
پیام زده شده در: ۲۱:۳۵ یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵
#38
سلام دوستان

داشتم با لینی صحبت میکردم که بد نیست از طریق همون گروه های تلگرامی که اعضای سایت عضو هستند، یه بحث و گردهمایی باز بذاریم تا اعضا آزادانه خواسته ها و انتظارات خودشون رو از جادوگران ابراز کنند و ما در بخش پشتیبانی و توسعه سایت ببینیم که چه کارهایی رو میشه انجام داد و جلو برد. ولی متوجه شدیم اون گروه ها اغلب اعضاش رفتن و در مجموع خیلی ها نخواهند دید صحبت هارو. پس گفتیم بهتره همینجا بگیم.

در خیلی قدیم تر قبل سال ۹۰ اینا به خاطر فاصله معنی دار و مرزی که بین مدیران و اعضا بوده و همون اختلاف و دعواهای قدیمی و دلخوری ها، خیلی این زمینه پیش نیومد که اعضا آزادانه بیان تقاضاها و انتظارات خودشون رو از اولین سایت فارسی هواداران هری پاتر مطرح کنند یا اگر هم مطرح می کردند بخاطر فعال نبودن دوره ای برخی مدیران فراموش میشدن یا نصفه نیمه اجرا یا رها میشدن. من تلاش کردم مدیرانی رو اضافه کنم این پنج شیش سال اخیر که بین اعضا محبوبیت داشتن و به نوعی نماینده اعضا به حساب بیان اما متاسفانه چیزهایی درست پیش نرفت گاهی و اختلافات بین خود مدیران در سه سال اخیر بیشتر از هر زمان دیگه ای در سایت بالا گرفت و دیگه نیاز به توضیح نداره چون در جریان هستید و اغلب آسیب این اختلافات به خود اعضا رسید متاسفانه.

خودم الان دیگه مدیر نیستم و ارتباط نزدیکی با هیچ کدوم از مدیران ندارم و فقط گاهی با لینی جهت هماهنگی های کلی در تماس هستم. نقش من پشتیبانی و توسعه سایت هست همین. علی نیلی (irmtfan) هم نقشی نداره سالهاست. در نتیجه سایت برای اولین بار در تاریخ خودش چهار مدیر داره که همگی خانم هستند. این حرف که سایت از تابستون به بعد فعال نبوده هم حرف مفته و تعریف فعال بودن یعنی پست خوردن و خیلی هم پست خورد. در نتیجه چیزی که من دیدم این سری یا برداشت کردم حداقل، کمترین تنش و مشکل با این تیم مدیریتی تماما خانم بوده. این خودش موفقیته به نظر من. نشون میده مصیبت زیر سر پسرامون بوده همیشه .در این تیم ما منتقد بسیار بزرگ به خود مدیران رو آوردیم - ریگولوس (زنده باد منتقد من ) . ما لینی و رز رو داریم به عنوان بی حاشیه ترین و صبورترین افراد که با حوصله وقت میذارن برای اعضا. ما تدی لوپین داریم...کوچک ترین شکی به مهربانی و حس نیتش نبوده هیچ وقت... سلبریتی محبوب... که به عنوان خواهر خاله عمه مادر معنوی خیلی ها در این سایت به حساب میاد و داوطلبانه به بخش خبری خاک خورده مون و ترجمه پاترمور رسیدگی کرد.

در مجموع، کل حرف اینه که تیم مدیریتی داره الان سایت که ارزش قائل هست برای اعضا و نظرات و پیشنهادات اونها جهت توسعه بهتر سایت بر حسب انتظارات شما اعضا. به بیان بهتر، لطفا همگی بیاین اینجا و بنویسید برامون که مدیران چیکارا باید انجام بدن تا وقتی شما سر می زنید اینجا، مثل یک خونه گرم و رنگارنگ ازش لذت ببرین و با دوستاتون یه تفریح خوب داشته باشید دورهم‌.

ما منکر این نمیشیم که سیستم سایت پیره و مدرن کردن اون یک مسأله بسیار پیچیده ست و بارها توضیح دادم که چرا نمیشه. اما حالا سعی ما این هست به صورت استاتیک یا نیمه داینامیک امکانات اضافه کنیم یا تغییرات فنی بدیم. جدا از اینها، هرگونه پیشنهاد و نظر در مورد کل سایت اعم از ایفای نقش و غیر ایفای نقش، بخش های مختلف و همه چی خلاصه، استقبال میشه ازش و میشه همینجا در موردش بحث کرد.

منتظریم


----------



پاسخ به: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۸:۴۹ شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۵
#39
Çarsidan aldim kiraz, insafin yok mu biraz
Çarsidan aldim kiraz, insafin yok mu biraz
Seviyorum dedikçe ediyorsun bana naz
Seviyorum dedikçe ediyorsun bana naz
Fatmagül'ün Suçu Ne? Fatmagül'ün Suçu Ne? HAAAA? HAAAAAAAAA? HAAAAA? Suçu Ne? HAAA



دختر داخل تی وی نگاهی به پسر میندازه، نیشش باز میشه که یهو دختر رعنای آقای هاشمی که از سوم ابتدایی مون تا الان برا خودش جنیفری شده، می پره با شادی جلوی صفحه تلویزیون و با صحنه نیایش فاطما چول و کَـــلِـــم (کریم خودمون) سلفی میگیره و میفرسته صاف روی اینستاش. در اقدام بعدی، گوشی رو میندازه روی کاناپه و رو به تلویزیون همگام با آواز سوزناک خواننده ترک، شروع میکنه به خنج انداختن به سر و صورتش، شیهه «فاطما چولون سو چو نِع؟!» سر میده و در حد شب عاشورا فواره اشکاش می پاشه به در دیفال خونه !

در خونه باز میشه و آقای هاشمی با همون کت کتاب سوم ابتدایی‌مون میاد داخل خونه. با قیافه عبوس و سر و وضع ژولیده یه نگاه معنی داری با خل وضع بازیا دخترش میندازه... زیر لب یه چیزایی شبیه پدر ســـ زمزمه میکنه و با عصبانیت درو می بنده.

حین حرکت به سوی کاناپه جهت پهن شدن، کیف اداره رو روی زمین ول میکنه و جورابشو هم گوله شده شوت میکنه سمت کله دخترش که بین راه کات میگیره و نود درجه می چرخه سمت طاقچه و میخوره به کوزه حاوی خاکستر مادر آقای هاشمی ! کوزه به چپ و راست یه قری میده و میوفته کف زمین و خرد میشه !

آقای هاشمی: «هولی شــــــــــــــــــــــ ... راره ! زن؟ کجایی؟ صد دفعه گفتم مدرنیته بیاد شیر رودولفو بخوره. چرا فرشو جمع کردی زن. پارکت میخواستیم چیکار؟ »

و با درماندگی به خاکستر مادر مرحومش خیره ماند. زن از داخل آشپزخونه صحنه رو می بینه و جواب میده:
«خودت جنبه نداشتی دو بار نیروانا گوش کردی بودایی شدی مامانتو سوزوندی !»

در این لحظه به دلیل پرش های فکری نگارنده رول، با حفظ حقوق نسخه برداری، خط رو خط میشه همه چی با لوکیشن ملاقات با والدین و آقای جینکس از ناکجا می پره روی کوزه شکسته و خاکستر مادر آقای هاشمی رو با اتاق فکر خاکیش اشتباه میگیره و با تمام وجود با تمام ایمان و اخلاص خودشو از تمام لذت های دنیوی و روده ای رها میکنه.

دیالوگ: بوووووق !
دیالوگ: هولی بووووق !
دیالوگ: هووووق !

زن آقای هاشمی که این روزها مزین به چادر ملی شرابی و دو تیکه در خانه رفت و آمد میکرد و چهره اش به جوونی "من ترانه پونزده سال دارم" به نظر می رسید، با جارو خاک انداز از آشپزخونه میاد بیرون و بقایای مادر شوهرشو جارو میکنه و از یه گوشه صحنه دوباره ناپدید میشه چون که حجم کامنت ها و اتهامات از سمت مصوت فراثتی زیاد بود الان روی این سکانس...میریم برای توقیف به امید خدا !

از این انوارهای هری پاتری پخش میشه و لوکیشین تغییر میکنه. خانواده آقای هاشمی در انباری تاریک دوازده متری در قرچک تکیه زدن به بالشت متکاهای جرواجر و ضمن خوردن نون بربری با نوشابه، دسته جمعی در تلاش هستن با وارد آوردن لگد و جفت پا یه کانال بگیرن روی تلویزیون ده اینچ سیاه سفیدشون. پس از تلاش های بی وقفه و در اوج نا امیدی، فاطمه (از پشت صحنه اشاره میکنن اسمش مریم بود ) دختر پاک دامن خانواده ضمن کنار زدن اعضای خانواده خودشو به جلوی تلویزیون میکشه. از ناکجا یه نی نوشابه میگیره دستش در نقش ابرچوبدستی و به سمت تلویزیون پیر فریاد میزنه: «فرکانسیوس مکسیما !»

ما مسلح به چوبدستی های الیواندر ایم
بر صف خران حمله می‌بریم
ما همه پیرو خط باروفیو ایم
بر صف شیرفروشان حمله می‌بریم
....


پس از نمایش چندین و چند تصویر از لشگر سینه سپر کرده گاومیش های وزارت سحر و جادو، در میان برفک و پرش های فراوان بلاخره سرود تموم میشه، لوگوی جادوگر تی.وی روی صفحه کمی بندری میزنه و در نهایت مجری برنامه، گاومیش شاخ طلا و کت شلواری در صفحه ظاهر میشه. به یک دسته علوفه تزئینی با روبان بنفش که جلوش روی میز گذاشتن خیره میشه، بعد یه نفس عمیق میشکه، سرشو بالا رو به دوربین میگیره و شروع به صحبت میکنه:

«با سلام و هزاران درود به ساحت مقدس وزیر دو عالم. باروفیوی کبیر، خدمت شما بینندگان عزیز جادوگر تی وی سلام عرض میکنم. مـــــــاع ! گاویوس سزار هستم و در خدمت شما با خلاصه از اخبار شبانگاهی. »

گاوی میره که با صندلی چرخ دارش به سمت دوربین گوشه ای بچرخه تا خبر اولو بگه اما به خاطر وزنش بچه های تدارکات به شکل زیر میزی می چرخوننش...

«به دنبال لاگین طولانی یکی از کاربران که موجب تاخیر پانزده دقیقه ای در باز شدن صفحه اصلی انجمن ها شده بود، تیم آسمانی زوپس فارسی کبیر به طور کلی ضمن عذرخواهی از ساحت مقدس جامعه جادوگری، استعفای خود را اعلام کرد. به دنبال این استعفا درگاه زوپسستان به طور کلی تخریب شد و میراث زوپس نشینی به سایت جادوگران منتقل گردیده. گزارش ها حاکی از نیست و نابود شدن درگاه زوپس دات آی آر است. طبق گزارش خبرنگار اعزامی ما به محل حادثه، در بک گراند سرور منهدم شده، مردی با سیم سرور خود را حلق آویز کرده است که بی شباهت به عله کبیر نیست. به دلیل دلخراش بودن تصاویر از پخش آنها عاجزیم.»

تصویر کوچک شده


این بار کارگردان خبر میاد عمه خلاقیت و تکنولوژی رو روسفید کنه. دوربین عنکبوتی از یه گوشه سقف استودیو کش میاد پایین و گاوی ضمن تغییر برگه متن خبر، روی صندلیش به عقب می خوابه تا رو به سقف و دوربین عنکبوتی متن خبر دوم رو قرائت کنه اما به دلیل مشکلاتی اعم از حضور دست و پای کورممدین گروه تدارک ساکن زیر صندلی گاوی در داخل صحنه و باز شدن دکمه کت خود گاوی و نمایان شدن شیرگاه حیوان زبان بسته، با چند ثانیه مکث، کارگردان سریع فتوشاف رو باز میکنه و نقاط اضافی تصویرو با نون و گلدون پر میکنه.

«دست رد به سینه مدیر جدید مدرسه هاگوارتز. پروفسور فنگ مدیر جدید مدرسه هاگوارتز در بدو ورود با واکنش های سرد اساتید قدیمی و جدید و مدعوین نخبه مواجه شد و اغلب دعوت وی برای تدریس را نپذیرفتند. وی اولین موجود جادویی و سوپرسگ در تاریخ جادوگری محسوب می شود که موفق شده به چنین مقامی نائل گردد. در بدو ورود، ایشان در حاشیه کنگره بین المللی سگدونی-چالش ها و فرصت که شخصا در دفتر مدیریت هاگوارتز برگزار کردند در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر واکنش های سرد مدعوین گفته بودند:... »

دوربین سگ بورهاوندی رو نشون میده که با کراوت زرد پشت میز دامبلدور نشسته. با وقار و عطوفت خاصی داره یه کفتری که توی ققنوس‌دونی میزش نشسته رو می لیسه و همزمان رو به خبرنگار هاف هاف تف آلود میکنه و پایین صفحه زیر نویس درج میشه:

«بله آقای خبرنگار ! هاف هافا و واق واقا ! من نمیخوام اسم ببرم ولی دوستان کم لطفی کردند. من از اعتبار خودم گذاشتم و اومدم مسئولیت این مدرسه داغون و کپک زده که به مرغدونی اوس غلام هم شباهت نداره رو بر عهده گرفتم. من طرح تیم های تدریس رو آوردم تا اساتید و خانواده های جادوگری و ماگلی مختلفی رو درگیر مقام شامخ پروفسوری کنم...اونم در عصری که گرسنگی فکر از گرسنگی نان فاجعه انگیز تره ! کم مقامی نیست. حمل بر خودستایی نباشه اما وقتی در این جامعه جادوگری سگ‌‌تون که من باشم، فوق پروفسورا داره، باید گفت از فنگ کمتر هستین اگه هر کدوم تون در خانواده یه پروفسور نداشته باشین حداقل. حالا بماند من دیگه نمیخوام از دوستان اسم ببرم. ولی برای اونایی که میان به این لطف من میگن شغل اجباری، یا با نژاد پرستی سیستم آموزشی منو زیر سوال می برند، از صمیم معده ام متاسفم و آینده خوبی رو براشون پیش‌بینی نمی کنم.»

تصویر یه چند ثانیه زودتر به گاو برمیگرده که داره علوفه روبان کشیده روی میز استودیوی خبر رو نشخوار میکنه:

«به دلایل مسائل امنیتی و سانسورها، به طور واضح مشخص نیست که مدعوین کنگره علمی خصوصی دکتر فنگ چه افرادی بودند. شایعات حاکی از آن است که احتمالا هواداران فردی که نباید نامش را برد در راس معترضان به سیاست های این سوپرسگ هستند.»

تصویر کوچک شده


گاوی ماع ماعی کش‌دار میکنه و پس از عوض کردن برگه حاوی متن خبر جلوش ادامه میده:

تصویر کوچک شده


«کوییدیچ به شیر کشیده شد. رئیس فدارسیون کوییدیچ ضمن نیمه تمام اعلام کردن مسابقات جام حذفی زمستانی، استعفای خود را اعلام کرد. رودولف لسترنج ملقب به قمه کش شیرفروش که اخیرا ریاست فدراسیون کوییدیچ را عهده دار بوده، به طور انتحاری به دلیل استعفای خود مسابقات کوییدچ را لغو و نیمه تمام اعلام کرد. حرکت شیری وی بازتاب گسترده اما متفاوتی در جامعه جادوگری داشته است. به دنبال این حرکت، اتحادیه شیردوشان دیاگون ضمن حمایت از این جوان مسئولیت پذیر و اشاره به دردهایی که کشیده، اعلام کرده اند این هفته بطور کامل پاکت شیرهای خود را با طرح رودولف لسترنج روانه بازار خواهد کرد. اما در مقابل، درویشان بزستان هاگزمید در اعتراض به حرکت پرحاشیه وی، بزهای خود را ممنوع الممه کرده و شیردوشی را تا اطلاع بعدی حرام اعلام نمودند. شایان ذکر است رز ویزلی از جیغ کشان معروف جامعه جادوگری در حرکتی سلحشورانه و با عنایت وزیرانه حضرت باروفیو، سریعا به عنوان ریاست فدراسیون کوییدیچ منصوب گردید و مسابقات نیمه تمام و منحل شده را مجددا از سر گرفت. »

دوربین آخر که پشت گاوی مستقر هست فعال میشه و دُمِ مجریِ گاوِ برنامه یِ خبری رو به تصویر میکشه که از زیپ شلوار برعکس پوشیده شده اش زده بیرون و داره رو هوا می رقصه و اشکال بی ادبانه نشون میده. اون پشت مشت ها هم حالا عوامل محترم صحنه و کارگردان و تیم فیلم برداری به چشم میخورن. گاوی با کمی تاخیر صد و هشتاد درجه روی صندلی ش می چرخه و رو به دوربین پشتی خبر آخرو قرائت میکنه:

«اما آخرین خبر این بخش. جامعه جادوگری رابطه شکراب دو جوان را بهبود بخشید. به دنبال ارسال یک فروند جغد به درگاه زوپس نشینان جامعه جادوگری از سوی ماگلی پاک و خوش قلب، تیمی متخصص و گره گشا وارد عمل شدند تا طلسم شومی که بر یک رابطه عاشقانه سایه افکنده بود را خنثی نمایند. به گفته شاهدین عینی، نامه بسته شده به پای جغد شامل این محتوا بوده است: »

تصویر کوچک شده


«یکی از خیرین زوپس نشین که خواسته هویتش افشاء نشود، در جواب، جغدی برای این ماگل عزیر فرستاده و فرمول معجزه آسایی برای بهبود رابطه آنان توصیه کرده است: »

تصویر کوچک شده


«به نقل از خبرگزاری ماگلی آسوشو آشویتز یدتیس آسوشت آلسو شت ! پرس، این دو جوان هم اکنون در حال گذراندن ماه عسل خود در جمال آباد هستند. با تشکر که تا این لحظه با این بخش خبری همراه ما بودید. روز و شبتان شیری و پر تیتاپ باد ! گاومیش باشید در پناه مرلین! توحید ظفرپور یار و نگهدارتون ! »

فیششششششش (افکت برفک تلویزیون عاقا هاشمی اینا در سوله قرچک شون !)
× با باز گذاشتن لوله گاز گاومیش، شبونه دسته جمعی به زندگی شون پایان دادن حین گوش دادن به اخبار.


ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۷ ۸:۵۳:۰۴
ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۷ ۸:۵۷:۰۱
ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۷ ۹:۰۷:۵۱
ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۷ ۹:۰۸:۵۵
ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۷ ۹:۱۶:۱۲
ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۷ ۹:۱۷:۱۵
ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۷ ۱۷:۰۱:۱۵

----------



پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۴:۳۳ جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵
#40
واق واق ! (لن! )

نقل قول:

براین اساس صحبتی که شد این بود که همین چند استادی بودن موجب گیج شدن تازه‌وارد می‌شه چون مثلا چهار استاد کلاس ایکس، چهار سبک مختلف دارن که از توش هیچ چیز مشترکی در نمیاد که بتونن به تازه‌وارد آموزش بدن. مثلا در مورد نقد گفته می‌شه از اشخاص مختلف نقد نخواین، ایکس یه چیز می‌گه که ایگرگ تو نقدش میاد اونو نقض می‌کنه و تازه‌وارد بدتر گیج می‌شه که خب الان پس چی بهتره؟ چی کار کنم؟ و داشتن تنها یک جلسه برای هر استاد، فرصت کافی برای آموزش به کسایی که سبکشو می‌پسندن نمی‌ده و استاد ممکنه سعی کنه تو همون تک جلسه هرچی تو چنته داره بریزه بیرون و تازه‌وارد از خیل عظیم آموزش‌های جدید کف می‌کنه و غرق می‌شه.


اشتباه متوجه شدین. تیم اساتید وقتی اسم تیم گرفت دیگه عملکردش سرخود نمیشه. در پست های قبل تر توضیح دادم که یکی از اون چهار نفر مسئول درس هست و قرار بر این بوده (در پیام شخصی اغلب مطرحش کردم این قسمتشو) که قبل از شروع ترم، با حضور من و سه نفر دیگه از تیم همون درس جلسه ای تشکیل بدیم و نقشه و اهداف و طرح کلی هر درس رو بریزیم با هم و هماهنگ مشخص باشه که هر استادی قراره چی رو جا بندازه بین اعضا - صرف نظر از سبک نویسندگی و سلایق شخصی. در نتیجه فرض کن به عمومی ترین شکل ممکن فقط برای یک درس بخوای در نظر بگیری، ممکنه جلسه اول به طور هدفمند تکالیف درخواستی اون درس مشخص بیشتر در راستای شخصیت پردازی باشه، جلسه دوم فضاسازی، جلسه بعد دیالوگ و غیره. همینطور در تاپیک های دیگه خیلی موارد دیگه ممکنه کار بشه. همچنان که در جلسات سمینار و کارگاه و اردو هم میشه موارد دیگه رو کار کرد. این پیچیده ست و برای هر تیم علمی بظور جداگانه ای طرح میشه و ربطی به بقیه دروس هم نداره.

نقل قول:

البته طبق دومین پستی که زدی گویا قرار نیست هیچ نقد کوتاه یا توضیحی در رابطه با اینکه دانش‌آموز چرا این امتیازو گرفته رخ بده... که همینجا اعتراض خودم رو وارد می‌کنم. فکر می‌کنم بهتره اشکال تازه‌وارد گفته بشه تا بتونه جبرانش کنه و هردفعه هر جلسه همون اشکالو تکرار نکنه و همون امتیاز بد تکراری رو بگیره. و البته در صورت همین ایجاد نقد کوتاه یا توضیح در مورد اشکالات فرد، این مورد گیج شدن تازه‌وارد که پاراگراف بالا گفتم بوجود میاد. اگه هم قرار نیست آموزشی از این طریق رخ بده و اساتید یه نمره خام می‌دن و می‌رن، خب فکر می‌کنم نگرانی در مورد مشکل بالا برطرف می‌شه ولی از هدف آموزش دور می‌شیم.


باز هم اشتباه متوجه شدی. من در جواب به اونهایی که کمبود وقت رو در پاسخ به درخواست تدریس گفته بودند بهم، گفتم که اگه اینقدر براشون سخته که آنلاین بشهن و تکالیف رو بخونن و جمع تفریق کنن و غیره، ما حاضریم براشون فرم های آنلاین آماده کنیم و تکالیف رو هم میدیم براشون پرینت شده ببرن دم منزل یا دفتر کار. . منظور این بود که استاد اگه گرفتاره، تک تک فیلدهای از قبل آماده میزنیم با اسم دانش آموزا، امتیاز رو عددشو فقط وارد کنه. مدیریت مدرسه خودش منتقل میکنه داخل تابلوی اعلانات. اما نقد بحثش جداست. ارائه نقد اجباری یا بر حسب درخواست توسط تیم های علمی و مسئول هر درس بطور جداگانه میتونه بررسی بشه قبل از شروع ترم. در مورد گروه های هاگوارتز و سهمیه های گروهبندی هم چون جاش اینجا نیست نظری نمیدم. دیوان و ویزن امثال اینا دارید همونجا میشه بحث و کار کنید روی این قضیه.


----------







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.