1- رول تدریس من رو از یک زاویه ی جدید بنویسید. از زاویه ی یک شخصیت یا حتی یک شیء. مثال نمی زنم تا گزینه هاتون کم نشه. ولی دقت کنید که این زاویه هر چیز و هر کسی میتونه باشه. خلاقیت به خرج بدید. زاویه های جدید کشف کنید. (25 امتیاز)داشتند هم دیگه را هل میدادند که توجهشون به مردی ویبره کنان جلب شد که پاتیلی بر دوش داشت.
_این کیه؟
_نمیدونم تا حالا ندیدمش.
_مثل اون گله با گلدونش و اون حشره عجیب غریبه.
_آره.چرا هی می لرزه؟
_نمیدونم.
هکتور که وارد شد مولکول ها هم دیگه را هل دادند تا همراه او به اتاق وارد شوند.نیتروژن با دیدن گل و گیاه درون اتاق پشت در پناه گرفت.اکسیژن که دید دوستش نیست با تعجب گفت:
_اِ کجا موندی؟بیا دیگه.
_من نمیام.
_وا!چرا؟
_نمی بینی چه قدر گیاه تو اتاقه؟
_بیا بابا اینا از خاک تو رو جذب میکنن.تو توی هوایی...
_اینا عجیبن اگر جذبم کردن چی؟
_نمی کنن بیا بریم ببینیم چی شد.
نیتروژن همراه اکسیژن و کلی مولکول دیگه رفتند داخل اتاق و گوشه ای واسه خودشان حرکت کردند.اکسیژن در حینی که داشت یک دی اکسید کربن را هل میداد به نیتروژن گفت:
_میخواد معجون بسازه.بهش نمیخورد معجون ساز باشه.
_آره.ولی نگاه اون دوتا چه با شک نگاهش میکنن...
_فکر نکنم کارشو قبول داشته باشن.
_اگر قبول نداشتن که نمیذاشتن معلم شه.
_ولی آخه قیافه هاشونو....
_ول کن بیا بریم رفت.
_باش..باشه اه آقا ول کن دیگه نمیخوام با تو واکنش بدم ایش...
چند روز بعداکسیژن و نیتروژن دنبال هکتور به کلاس معجون سازی رفتند.با دیدن دانش آموزان پوکر فیس نیتروژن در حین اینکه یکی از دوستای قدیمیش به اسم هیدروژن را به اکسیژن معرفی میکرد گفت:
_وای نگاه کنید.مگسه رو کشت.
_لهش کرد.
_چی درست میکنه؟
_من قبل از شما اینجا بودم روده ی مارمولک هم ریخت.
_چی؟روده ی مارمولک؟
_آره.
_به چه دردی میخوره این معجونش؟
_بیشتر شبیه زهر میمونه.
_بذارید من برم نزدیکش.
_نه اکسی نرو...
_بابا ما مولکولیم چیزی نمیشه.
_مواظب خودت باش دوست من.
اکسیژن به سمت پاتیل هکتور نزدیک شد.نیتروژن و هیدروژن با استرس دوستشان را نگاه میکردند.اکسیژن با بو کردن مخلوط پاتیل لبخند کمرنگی به نیتروژن زد و جلوی چشم دوست هایش به دوتا اتم اکسِیژن تبدیل شد.نیتروژن سست شد ولی هیدروژن سریع به سمت اکسیژن رفت و یکی از اتم هایش را بغل کرد؛اتم دیگه هم سهم آغوش کربن شد و حالا دوست صمیمی نیتروژن یک قطره آب حیات بخش بود و یک مولکول مونوکسید کربن مرگ آور...
2- در حداقل یک پاراگراف توضیح بدید معجون ساخته شده در کلاس چه تاثیری داره. میتونید به شکل رول بنویسید ولی اجباری برای این کار وجود نداره. (5 امتیاز)
پروتی با عصبانیت به خواهرش گفت:
_اه پادما بیا دیگه دفعه ی بعد من نمونه ی تو میشم.
_نمیخوام پروتی.به معجونای این استاده اعتمادی نیست.
_خو چیکار کنیم؟
_چطوره روی یکی از روح ها امتحان کنیم.
_آخه روح چی جوری اینو بخوره؟
_حالا یه ملاقه میریزیم روش ببینیم چی میشه.
_رو کی بریزیم؟
_بدعنق.
_نه بابا بدبختمون میکنه.
_بقیه روح ها دوست داشتنین خو...
_رو حیوون امتحان کنیم؟
_کی حیوونشو میده ما معجون امتحان کنیم؟
_پس چیکار کنیم؟
_رو خودش امتحان کنیم؟
_نه بابا.
دختر ها به فکر فرو رفتند که نیک بی سر با دیدن پروتی با لبخند گفت:
_اوه پروتی تو اینجایی؟چرا انقدر غمگینی؟
_سلام نیک.باید یکی رو پیدا کنیم این معجون رو روش امتحان کنیم.
_کی مثلا؟
_نمیدونم.کاش میشد رو بد عنق امتحانش کرد.
_میشه روی روح ها هم امتحان کرد؟
_شاید شد.
_خب رو من امتحان کن.
_نه فکر نمیکنم تاثیر خوبی داشته باشه.
_اشکال نداره بابا رو من امتحان کن.
_مطمئنی؟
_آره.
پروتی نفس عمیقی کشید و یک ملاقه از معجون سیاه رنگش را روی نیک ریخت.پروتی و پادما با ترس به نیک نگاه کردند اما هیچ تغییری روی او رخ نداد.پادما به میز تکیه داد و گفت:
_پوف روی روحا تاثیر نداره.
_اشکال نداره دخترها؛ غصه نخورید.
نیک خواست سرش را از گردنش جدا کن و احترامی بذارد که نتوانست.پروتی و پادما با شوق به او خیره شدند.پروتی دست هایش را بهم کوبید و گفت:
_وای این باعث خوب دن زخما میشه.
_آره.
_وای پادما.