خب منم می خوام محفلی شم عیبی که نداره؟خب پس بریم سراغ
پستا همین هاست امیدوارم راضی کننده باشن:
اینو
این(البته بگم اولیه در واقه دو قسمته پشت سر همه دومیش یه ذره بالاتره.)
خب سوالات:
1.چند ساعت در هفته می توانید در خدمت محفل ققنوس و عملیات های آن باشید؟خب فکر کنم 4 الی 5 ساعت که صد درصد بازم متغیره اما کم نیمی
ذارم!
۲. اگر در محاصره همه جانبه باشید، کدام یک از روش های دفاعی زیر را برای جلوگیری از نفوذ مرگخواران به منزل شخصی خودتان استفاده خواهید کرد تا زمانی که یاران محفل برسند؟ (تست هوش ! )خب مسلما گزینه دوم اجرای طلسم.
۳. در عملیات های انتحاری به تمامی اعضای بیرونی بدن شما بمب های جادویی حاوی افسون های آواداکداورا و کروشیو وصل می گردد و شما را به درون اماکن پر از مرگخوار و مدیر می فرستیم تا ضمن انفجار و تکه تکه کردن خویش، جمع زیادی از نیروهای پلید را با فدا کاری خویش نابود سازید. لازم به ذکر است که در صورت انجام این کار تابلوی نقاشی و مجسمه شما در تالار شهدای محفل قرار خواهد گرفت و خانواده ی شما نیز تا سه چهار نسل تامین خواهد شد. آیا حاضرید در عملیات های انتحاری شرکت کنید؟صد در صد.
۴. می دانید که مدیران همگی متحد لرد سیاه هستند. اگر مدیری شما را تنها گیر بیارد و نتوانید از افسون آنتی بلاک استفاده کنید، بی شک به جزایر بالاک خواهید رفت. آیا در جزایر بالاک همچنان برای محفل ققنوس تا پای جان با نگهبانان جزیره می جنگید؟شک به دلتون راه ندید قطعا!
۵. لطفا شیوه مرگ لرد سیاه و سقوط منوی مدیریت و متحدان وی را در حد یک پاراگراف رول یا قصه یا عبرت نامه یا مشابه آن توصیف فرمایید !ولدمورت پس از سالها دوباره رودروی کسی ایستاده بود که از او نفرت داشت اما آن شخص هری نبود،دامبلدور هم نبود،آن شخص جرج
ویزلی بود!ولدمورت فریاد زد:آوداکداورا!وافسونی سبز به سمت جرج فرستاد جرج با کمال بی خیالی ایستاد تا اینکه طلسم به او رسید و
بعد طلسمی راکه اختراع کرده بود را اجرا کرد:آِیینه ایو!طلسم ولدموزت به آِِِِِیینه اصابت کرد بعد رگشتو صاف به خودش خورد و اورا از پا در
آورد.(طلسم اختراعی!؟آره منظورم تقریبا همون کاریه که شاهزاده دورگه کرده بود:سکتوم سمپرا!یاتون اومد؟پس فکر نکنم اختراع طلسم
خیلی سخت باشه نه؟)