هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: در محضر بزرگان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۲:۲۸ دوشنبه ۸ آذر ۱۴۰۰
#81
سلام
دیدم تاپیک( ماموریت های مخفی ) کم داریم گفتم یکی بسازیم
---------------------------------------------------------------------------
سوژه اش هم هری پاتر و هرماینی از محفل کمک میخوان تا به مرگخوارها نفوذ کنن و ببینن که نقشه بعدیشون چیه
خوبه؟


اکسپکتو پاترونوس


قدم به قدم تا روشنایی از شمعی در تاریکی تا نوری پر ابهت و فراگیر!!
می جنگیم تا اخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!
برای عشق!!
برای گریفندور!!




پاسخ به: الگوی شما کدام شخصیت هری پاتر است؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۱۱:۵۲ دوشنبه ۸ آذر ۱۴۰۰
#82
هری و هرمیون


اکسپکتو پاترونوس


قدم به قدم تا روشنایی از شمعی در تاریکی تا نوری پر ابهت و فراگیر!!
می جنگیم تا اخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!
برای عشق!!
برای گریفندور!!




پاسخ به: در جستجوی راز ققنوس(عضویت)
پیام زده شده در: ۲۳:۱۹ پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰
#83
سلام الان میتونم بیام تو؟ من فعالیتی نمیبینم
راستی محفل احساس می کنم سوژه کم داره سوژه جدید میتونه این باشه که تام ریدل حافظشو از دست داده و حالا محفلی ها میخوان قبل از این که مرگخوار ها یادش بیارن کی بوده بیارنش تو گروه خودشون یا این باشه که هری پاتر از محفل کمک میخواد تا به مرگخوارها نفوذ کنن و ببینن که نقششون چیه .
محفل کم فعالیت شده دوست دارم یار وفاداری باشم خدایی لرد خیلی فعالن محفل باید یه تکونی بخوره!

سلام جیانای بابا!
ممنونم از اینکه ایده میدی و توی سوژه پردازی مشارکت میکنی، ما توی محفل یه مدال افتخار برای کسانی داریم که سوژه پیشنهاد میدن! وقتی وارد محفل شدی، درباره سوژه هایی که به ذهنت میرسن توی پیام شخصی صحبت میکنیم، بعد خودت میتونی پست اولشونو بنویسی و توی تاپیک مناسبی که براشون پیدا کردیم ارسال کنی.

درباره اینکه محفل کم فعالیت شده هم، باید بگم نقصان از منه. من مدت زیادی نبودم و تکلیفم مشخص نبود و الان دوباره برگشتم. اینکه لرد خیلی فعالن رو قبول دارم و امیدوارم منم یه روز به اندازه ی لرد برای سایت مفید باشم، اما برای فعلا، از دامبلدور قبلی که خیلی هم برای محفل زحمت کشید نقل قول میکنم: "محفل در ابتدای یه دگردیسیه." من دامبلدور جدیدی هستم و تا همه چیز رو روی روال بندازم کمی طول میکشه. اما نگران نباش! بچه ها هستن و مینویسن و بزودی بیشتر هم میشن. محفل یاران وفاداری داره، و هرچند شاید کم باشن، اما وفاداری شون غیر قابل انکاره. و اگر تو هم میخوای یکی از اون یاران باشی، مفتخرم بهت اعلام کنم که تایید شدی بابا جان. بفرما داخل. اما لطفا قول بده که زیاد پست بزنی و فعالیت کنی، و زیاد هم از من نقد بگیری. پست هات هنوز جای کار دارن و پیشرفت زیادی هست که میتونی بکنی.

خوش اومدی!


ویرایش شده توسط جیانا ماری در تاریخ ۱۴۰۰/۹/۴ ۲۳:۲۳:۳۴
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۴۰۰/۹/۵ ۲۲:۲۹:۴۹

اکسپکتو پاترونوس


قدم به قدم تا روشنایی از شمعی در تاریکی تا نوری پر ابهت و فراگیر!!
می جنگیم تا اخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!
برای عشق!!
برای گریفندور!!




پاسخ به: اگه یه روز براتون یک نامه از یک مدرسه جادوگری بیاد چی کار می کنید ؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۱:۱۱ یکشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۰
#84
من با کمال میل قبول می کنم و هر چه سریع تر میرم به اون مدرسه


اکسپکتو پاترونوس


قدم به قدم تا روشنایی از شمعی در تاریکی تا نوری پر ابهت و فراگیر!!
می جنگیم تا اخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!
برای عشق!!
برای گریفندور!!




پاسخ به: باشگاه دوئل
پیام زده شده در: ۱۷:۰۲ یکشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰
#85
جیاناشون VS جسیکاشون


-نهههههههههههههههههههههههههههههههه!
صدای جیانا تقریبا یک کیلومتر به هوارفت! کتی سعی داشت اونو متقاعد کنه که همه چیز درست میشه اما میدونست دیگه اوضاع از این قاراش میش تر نمیشه.

فلش بک

جسیکا در حالی که به طرز مسخره ای لباس پوشیده بود تا شناسایی نشه آروم به سمت برج رفت.اون یه کلاه آفتابی گذاشته بود و شنل اسلیترین رو که نمیدونیم تو مبارزه آخر با اسکورپیوس به دست آورده یا نه رو پوشیده بود.
-جیا...منظورم اینه که...هلنا اومدی؟
-لازم نیست دیگه امنه اسم رمز رو بگی.
-آوردمش .. فقط ... فقط مراقبش باش... اگه کسی بفهمه که تو داریش...
-مواظبم... ممنون دیگه میتونی بری برات پس فردا میارمش.
-باشه.

در فکر جیانا:
-خب دیگه با این توپ طلایی که توش محلول سری قرمز کردن مو مخفی شده میتونم برای چند هفته به داخل تشکیلات سری جادو گران سیاه و طوسی نفوذ کنم. آخه کی همچین اسمی رو روی خودش میگذاره؟به هر حال بگذار ببینم از کجا باز می شد؟

ناگهان توپ قل می خوره روی زمین و چند متر آن ور تر روی زمین نزدیگ قارقارو وایمیسه!

- این چیه؟بوی خوبی که داره... فکر کنم اگه این رو برای کتی ببرم دیگه از دستم ناراحت نباشه که موش خوردم.
-نه وایسا گربه ی ... وایسا! میگم وایسااااااااااااااااا.

اما دیگه دیر شده بود و توپ رفته بود. جیانا به سرعت هر چه تمام تر به سمت خوابگاه ها میدوئه ولی میبینه قارقارو داره به سمت آشپز خونه جادویی میره.

-خیلی خوب این..جاست... کتی ، کتی جونم بیا اینم هدیه آشتیمون.
-این چیه؟
-یه توپه.
-اینو که خودم دارم میبینم میگم چرا این توپو آوردی برام... مگه چه چیز خاصی داره؟ این جبران اون موشی رو که خوردی رو نمیکنه!
-چرا کتی جونم؟

توجه کتی به دکمه ی روی توپ میخوره.
-این... دوباره توش چی ریخته؟ معجون فراموشی؟
-نه بابا تو زمین چمن پیداش کردم.
-چیییییییییییییی؟
-عصبانی نشو.

اما کتی گوشش بدهکار نیست و از عصبانیت توپ رو به سمت سس مخصوصی که روی تمام غذا های اون روز ریخته می شد شوت می کنه و همزمان دکمه هم فشار داده میشه! بیشتر معجون توی سس خالی میشه ولی قارقارو برش میداره و نمیگذاره تمام معجون هدر بره!
-این... این توش چی بود؟
-نمیدونم کتی ولی هر چی بود هنوز یکم ازش مونده.
-و ریخت توی سسی که همین الان بردن ریختنش تو غذا ها؟
-آره.

همون موقع جیانا میرسه ، در حالی که نفس نفس میزنه به توپ اشاره می کنه.
-هی اون مال منه... قار...قارو...
-نمیدم خودم پیداش کردم!

کتی توپ رو به جیانا میده ولی حرفی از اتفاقی که افتاد نمیزنه چون میدونه اگه جیانا عصبانی بشه با یه مشت کل هاگوارتز رو میلرزونه و قلعه رو کاملا پودر میکنه!
-بیا... مال خودت به درد من نمیخوره!
-اما کتی من اونو برای تو آوردم.
-بسه.
-باشه.

موقع خوردن غذا جیانا متوجه چیز عجیبی شد.
-کتی تو چرا غذا نمیخوری؟
-خب ... گرسنه نیستم رژیمم.
-عجیبه ولی تو که لاغری! راستی به نظر تو رز موهاشو رنگ کرده ؟
-چی؟
-خب نمیدونم ولی موهاش قرمز شده!
-مو های تو هم قرمز شده!
-چی؟
-فکر کنم بهتره بهش بگین کتی...
-نه قارقارو!
-چی رو؟
-خب...

پایان فلش بک

-میدونی چه کار کردی کتی؟
-من...
-مو های کل مدرسه قرمز شده و من نمیدونم باید جواب پروفسور ها و جسیکا رو چی بدم؟
-جسیکا؟
-مهم نیست حالا چه کار کنیم؟

جیانا با خودش:
حالا میتونم وارد اون انجمن بشم ولی کل مدرسه رو چه کار کنم؟


اکسپکتو پاترونوس


قدم به قدم تا روشنایی از شمعی در تاریکی تا نوری پر ابهت و فراگیر!!
می جنگیم تا اخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!
برای عشق!!
برای گریفندور!!




پاسخ به: ماجراهای کاشت مو
پیام زده شده در: ۲۲:۴۵ شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰
#86
ناگهان ولوله شد هیچ کس منظور مرد را نمیفهمید. که ناگهان فکری به سر کتی بل زد:
-همه وقتی گفتم برن سمت در.
-چرا تو؟ چرا من نه؟
-گوش کنین باور کنین به نفع مونه نشد... یه کروشیو... هر کدومتون... میتونین بهم بزنین.

بعد از راضی کردن همه

کتی:
-آقا اون زنه با یه سبد پر چیپس های طلایی فرار کرد و یه کلاغ هم دو تا ذرت رو برد ، از اون طرف رفتن.

تا مرد حواسش رفت به نقطه ای که کتی اشاره کرد با فرمان او همه ی مرگخوار ها از در ورودی بیرون دویدن .

-اینم از این.
-آخیش از شرش خلاص شدیم.
-اینا چرا این طوری می کنن؟

ناگهان مرد فروشنده را دیدند که در حالی که فریاد می زد دنبال آنها می دوید و کمک می خواست. تمام مرگ خوار ها در حالی که هر کدام چرخ های خرید فروشگاه را که پر از جنس بود هل میدادند فرار کردند.

-الان میگیرتمووووووووون.

ناگهان کتی ایستاد:
-ما چند نفریم؟

راموندا جواب داد:
-خب بگذار ببینم بیست نفر اونجا...دویست نفر هم اون طرف ... وایساااااا حرکت نکن می خوام بشمرمت!

قارقارو در حالی که توی سرش می زد به کتی اشاره کرد که ادامه دهد.
-خب هرچند تا که هستیم مگه از یک بیشتر نیستیم؟

ناگهان تمام مرگخوار ها ایستادند.

-راست میگه.
-ای بابا.
-حالا اینا به کنار مگه ما یارای لرد نیستیم چرا داریم فرار می کنیم؟


اکسپکتو پاترونوس


قدم به قدم تا روشنایی از شمعی در تاریکی تا نوری پر ابهت و فراگیر!!
می جنگیم تا اخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!
برای عشق!!
برای گریفندور!!




پاسخ به: منفورترین شخصیت
پیام زده شده در: ۱۶:۵۷ چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۰
#87
دلورس آمبریج خیلی بد بود


اکسپکتو پاترونوس


قدم به قدم تا روشنایی از شمعی در تاریکی تا نوری پر ابهت و فراگیر!!
می جنگیم تا اخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!
برای عشق!!
برای گریفندور!!




پاسخ به: چوب دستی های جادوگری!بهترین ایده چیست؟
پیام زده شده در: ۱۵:۱۱ سه شنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۰
#88
خب البته که تو دنیا جادوگر واقعی هست ولی جادو از نوع روشنایی نیست گرچه دنیای هری پاتر بیشتر جادو های خوب داره ولی تو دنیای ما نه زیاد . البته که خوب هم هست ولی بیشتر خوب ها با انرژی کار می کنن. کسایی هم که جادو یا کنترل ارژی بلدن نمیان داد بزنن ما بلدیم که .... به هرحال افسانه ها ریشه در واقعیتی رمز آلود دارن فقط مراقب باشین در ازای چیز های بی ارزش روح با ارزشتون و احساساتتون رو از دست ندین


اکسپکتو پاترونوس


قدم به قدم تا روشنایی از شمعی در تاریکی تا نوری پر ابهت و فراگیر!!
می جنگیم تا اخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!
برای عشق!!
برای گریفندور!!




پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۵:۰۷ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰
#89
مدرک ، هفته ، لاوگود ، جیرینگ جیرینگ ، لباس ، مشت ، عجیب ، چوبدستی ، عینک ، جنبه

آلبوس پاتر داشت به سمت تالار عمومی اسلیترین می رفت که ناگهان جینا ماری را که لباس بزرگ و عجیبی پوشیده بود و لونا لاوگود جوان را که بیهوش بود به سمت تالار نیاز می برد دید، درمشت لونا عینکی بود که از مجله هفته پیدا کرده بود.
جیانا به آلبوس گفت که گذشته بوده و اشتباهی لونا او را دیده آن هم به خاطرجیرینگ جیرینگ کلید های توی جیبش که به چوبدستی اش می خورده. همچنین او مدرکی پیدا کرده بود که شخصی از آینده قصد خراب کاری در گذشته را داشته.
آلبوس پس از کمک به جیانا و پاک کردن حافظه لونا از او خواست تا جنبه مثبت قضیه را ببیند. جیانا هم لبخندی زد و از او تشکر کرد، لونا را به زمان خودش برد و قبل از این که به هوش بیاید و دوباره او را ببیند به زمان خودش بازگشت.


اکسپکتو پاترونوس


قدم به قدم تا روشنایی از شمعی در تاریکی تا نوری پر ابهت و فراگیر!!
می جنگیم تا اخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!
برای عشق!!
برای گریفندور!!




پاسخ به: یک سوال مطرح شده، متناسب با هر یک از گروههای هاگوارتز به آن جواب دهید
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰
#90
1-به کدام یک از خصوصیات خودتان افتخار میکنید:
الف)اصالتتون
ب)خوشبینی تون
ج)هوش و ذکاوتتون
د)مهربانیتون★


۲.در صورت تکرار قصه ی سه برادر کدام یک را انتخاب می کردید:
الف)سنگ زندگانی
ب)شنل نامرئی★
ج)ابرچوبدستی
د)دانش پس از مرگ



۳.از بین اشیا صندوق جادویی کدام را برمیدارید:
الف)کلید طلایی
ب)بطری زیبا و خالی
ج)کتاب نقره ای★
د)شمیشر جواهر نشان



۴.هنگام عبور از پل با دوستان صمیمیتون غولی اجازه ی عبور نمیدهد آنگاه شما چه میکنید:
الف)تسلیم شدن و تعظیم کردن بدون هیچ جنگ و خونریزی
ب)پاسخ به معمای غول برای عبور★

ج)داوطلب شدن برای مبارزه
د)عبور از پل دیگر که پس از عبور شما خواهد شکست


۵.از جادو برای چه استفاده میکنید:
الف)به دست آوردن قدرت
ب)در راه پیشرفت
ج)راحتی و آسایش
د)محبت و کمک به دیگران★



۶.در برابر چه چیزی کمترین مقاومت را دارید:
الف)جهالت
ب)خواری
ج)گرسنگی
د)تنهایی★



۷.از چهار جام کدام را مینوشید:
الف)جام پر از مایع خونی رنگ★
ب)جام پر از مایع نقره ای رنگ
ج)جام پر از مایع شفاف یا بیرنگ
د)جام پر از مایع طلایی رنگ




۸.کدام را مورد دوست دارید قبل از بقیه مطالعه کنید:
الف)غول
ب)سانتور
ج)دیوانه ساز★
د)انسان


۹.به کدام جادو علاقه خاصی دارید:
الف)جادوی سفید
ب)جادوی خاکستری
ج)جادوی سیاه
د)همه ی موارد★



۱۰.از چه حادثه ای بیشتر می ترسید:
الف)از بین رفتن گنجینه ی دانشتان
ب)شکستن چوبدستیتان
ج)از بین رفتن کل زحماتتان
د)مرگ یکی از دوستانتان★




اکسپکتو پاترونوس


قدم به قدم تا روشنایی از شمعی در تاریکی تا نوری پر ابهت و فراگیر!!
می جنگیم تا اخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!
برای عشق!!
برای گریفندور!!








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.