خوب.من اولین بار هست اینجا پست می دم
ماری مک دونالد:
.
1-چی شد با این سایت آشنا شدی؟
2-چرا این اسم (یا شناسه) رو برای خودت انتخاب کردی؟
3-چند تا کتاب هری پاترو خوندی؟
4-به این سایت از 1 تا 10 چند امتیاز می دی؟(اختیاری)
5-کدوم کتاب هری پاترو از همه بیشتر دوست داری؟
6-از کدوم قسمت کتاب بیشتر از همه خندیدی؟
7-// // // // // ناراحت شدی؟
8-اگه جادوگر وجود داشت چه کار می کردی؟
9-هدفت از اومدن به این سایت چیه؟(اختیاری)
10-سن.قد.وزن.اسم.جنسیت؟(اختیاری)
11-جادویی ترین چیزی که دیدی چی بوده؟
12-به نظرت جادوی اصلی چیه؟
13-به جادوی هری پاتر اعتقاد داری؟
اینم از این
من نفهمیدم.تو انجمنای ایفای نقش باید چه کار کرد؟به نظر میاد تو هر کدوم باید یه داستان نوشت بعد ادامه داد درسته؟
اگه درست نیست مختصر توضیح بدید
من یه تایپیک میخوام بزنم:
جادویی ترین اتفاقی که با چشمای خودتون دیدین.
میتونم؟
من هنوز تو سارومان سفید موندم که مجاز نیست
من همیشه هستم
چرا سارومان سفید برای کاربران مجاز نیست؟؟؟
من همیشه هستم
اولین کریسمسی بود که جیمز به هاگوارتز رفته بود .هری و جینی که در کنار هرمیون و رون بودن داشتندرباره ی مدرسه حرف می زدند ودر قسمت دیگری از سالن جیمز بچه هارو دور خودش جمع کرده بود ودر مورد مدرسه می کرد دامبلدور و رز که سال دیگه وارد مدرسه می شدن با توجه بیش تری به حرف های جیمز گوش می دادن هری که صدای جیمز را می شنید زود فهمید که جیمز داره با اونا شوخی می کنه برای همین هم گفت بچه ها می خواین خاطره ی دوست شدن خودم با رونو براتون تعریف کنم؟ بچه ها که همیشه از داستان های هری لذت می بردن به سوی هری رفتن ومشغول شنیدن داستان شدن.
.
تایید شد!
ویرایش شده توسط بانو ویولت در تاریخ ۱۳۹۱/۴/۱۶ ۲۰:۵۵:۰۱
من همیشه هستم
حالا چی میشه باشه وقتی اون نشان ها تو امضای من ارزشی نداره؟
باشـــــــــــــــــــــــه حــــــــــــــــــــــــــالــــــــــــــــــا
برمیدارم
ویرایش شده توسط exe در تاریخ ۱۳۹۱/۴/۱۴ ۱۵:۴۷:۴۱
ویرایش شده توسط exe در تاریخ ۱۳۹۱/۴/۱۴ ۱۶:۲۸:۱۸
من همیشه هستم
نام:هکتور دگورث گرنجر
جنسیت:مرد
متولد:1985
شغل:موسس معجون و کارآگاه
چوبدستی:طول 35 سانتی متر قطر 2 سانتی متر از جنس شاخ تک شاخ مخلوط با چوب درخت بلوط قابل انعطاف با یک پر هیپوگریف وسط آن
گروه:گریفندور...محفل ققنوس
سطح:بالای هفت
جارو:آذرخش
علاقه مندی و توانمندی:کوییدیچ..جادوی سیاه -ورد-معجون
به ایفا خوش آمدین! نام کاربری به هکتوردگورث.گرنجر تغییر کرد!
ویرایش شده توسط exe در تاریخ ۱۳۹۱/۴/۱۴ ۱۵:۵۴:۰۴
ویرایش شده توسط بانو ویولت در تاریخ ۱۳۹۱/۴/۱۶ ۲۱:۲۰:۰۵
من همیشه هستم
آتش - جارو - جن - طلسم - پری - ردا - بانک - سرعت - شب - آب
جادوگر ترسیده بود. خانه اش آتش گرفته بود . با طلسم آتش سرد کن هم خاموش نمشید . بعد یکهو جن خانگیش جلویش ظاهر شد. یک جارو و یک شیلنگ کوتاه آپپاش جادویی دستش بود. جادوگر با شیلنگ هم نتوانست آتش را خاموش کند.سوار جارویش شد و با سرعت پرواز کرد. او جن خانگیش را فراموش کرده بود ولی جن از فرصت استفاده کرد و ته جارو را گرفت. در راه همچنان آویزان بود .15 دقیقه بعد از پرواز تاقت نیاورد و روی سقف بانک افتاد. تا شب منتظر ماند که یکی از ماموران بانک که جن بود آمد و گفت این جا چه کار می کنی.جن خانگی ماجرا را تعریف کرد.جن مامور گفت:می توانی این جا کار کنی فعلا بیا پایین و استراحت کن . از آن به بعد جن مامور بانک شد و با خودش گفت:امیدوارم این نمایشنامه قبول بشه!
تایید شد!
ویرایش شده توسط بانو ویولت در تاریخ ۱۳۹۱/۴/۱۶ ۲۰:۲۴:۱۲
من همیشه هستم