1) سوال هوش مشنگی: دالاهوف بر چه اساسی دانش آموزان را برای اجرای کنسرت به دو گروه تقسیم کرد؟ هر دانش آموز بر چه اساسی در گروه اول یا دوم قرار گرفته است؟ (5 امتیاز)من اعتراض دارم!
چرا باید سوال هوشمون مشنگی باشه؟ مامانم مشنگ بوده یا بابام؟
هان؟هان؟هان؟
اینکه همش مارو با مشنگا مقایسه میکنین روح لطیف منو آزرده میکنه دیگه تحملشو ندارم به نشانه ی اعتراض همین الان کلاس رو ترک میکنم! ... پروفسور اشاره میکنن یه بار دیگه جلو بقیه بهم اعتراض کنی کاری میکنم با سر شیرجه بزنی رو زمین و تا سه ساعت کرال سینه بری!
اهم.. خب داشتم عرض میکردم.. مشنگها موجدات بسیار باهوش و دوست داشتنی هستن :pretty: اونا تو گروه کر، از دو دسته صدای بم و زیر استفاده میکنن اما هیچوقت این دو نوع صدا رو با هم قاطی نمیکنن چون باعث ناهماهنگی میشه و کل هارمونی رو بهم میریزه.
تو یه دسته افرادی جمع میشن که صداشون زیره و تو یه دسته هم افرادی جمع میشن که صداشون بمه.
رهبر ارکستر در قسمتهایی از آهنگ که به صدای زیر نیازه به گروه اول اشاره میکنه تا بخونن و در قسمتهایی که به صدای بم نیازه به اون یکی گروه اشاره میکنه و این همون کاری بود که پروفسور انجام دادن، گروه اولی که انتخاب کردن صداهاشون لطیف و ظریف بود و گروه دوم صداهاشون خشن و بم و کلا گوش خراش
البته این حدس من در مورد جواب این سوال بود احتمال داره که پروفسور اهداف(شوم) دیگه ای در سر داشتن.
2) فکر میکنید هنرهای مشنگی بر چه مبنایی شکل گرفته است؟ چه نیازی در مشنگ ها باعث میل به این هنرها شده است؟ چرا جادوگران به این هنرها نمیپردازند؟ به این سوال ها دقت کنید، آن ها را تجزیه و تحلیل کنید و پاسخ دهید. بعنوان راهنمایی این را در نظر داشته باشید که بتهوون، یکی از بزرگ ترین موسیقی دانان مشنگی وقتی ناشنوا بوده بزرگترین اثرهایش را خلق کرده است. (15 امتیاز)درواقع هنر جلوه ای از زیبایی خالصه و همه ی موجودات اعم از انسان و غیر انسان رو به سمت خودش جذب میکنه. همه ی انسانها برای آرامش دادن و تسکین دردهای ذاتیه روحی شون به هنر پناه میارن، به همین دلیل هست که ما در طول تاریخ سبکهای متنوعی از موسیقی رو داشتیم.
خواننده ها با استفاده از آهنگهاشون حرف دل خودشون رو میزنن و مردم دیگه ای که تو شرایط مشابهی هستن با این آهنگها همذات پنداری میکنن در واقع وقتی انسان متوجه میشه که تو دردهاش تنها نیست و انسانهای دیگه ای هم تو همین دنیا وجود دارن که درکش می کنن و از دردهای مشابهی رنج بردن احساس آرامش میکنه و تسکین خاطر پیدا میکنه.
این فقط تو موسیقی نیست بلکه تو هنر های دیگه هم این مساله صدق میکنه برای مثال در نقاشی هم میشه اون چیزی که تو ذهن میگذره رو به زیبایی تخلیه کرد.
بتهوون هم که از ناشنوایی رنج میبرده از هنرش استفاده میکنه تا بتونه احساسش رو به بقیه منتقل کنه و سعی میکنه با زبان موسیقی با مردم حرف بزنه و ارتباط برقرار کنه. میبینیم که اون به خوبی از پس این کار بر میاد و بهترین آثار موسیقی رو رو خلق میکنه.
و البته باید اشاره کنم که این فقط مشنگ ها نیستن که به هنر علاقه مندن و بهش نیاز دارن! برای مثال در زمینه ی آهنگ و موسیقی گروه خواهران عجیب که مورد علاقه ی مالی ویزلی هم بودند و آهنگهاشون از رادیو پخش میشد و یا گروه کر مدرسه که بسیار هم قوی کار میکردن « در زمینه نقاشی هم میتونم به تابلوهای متحرک و نفیسی که از دیوارهای مدرسه آویزون بودن اشاره کنم. جادوگران آثار هنری ارزشمندی خلق کردن اما با این تفاوت که اونها مستقیما از جادو و سِحر برای خلق آثارشون استفاده می کنن اما مشنگ ها با اینکه که از قدرت جادویی برخوردار نیستن و شاهکار میسازن جادوگران روش های دیگه ای هم برای انتقال احساساتشون دارن اما دست مشنگ ها که بسته تره باعث میشه بیشتر به هنر روی بیارن و در این زمینه بیشتر پیشرفت کنن.
3) کدامیک از هنرهای مشنگی در کلاس بصورت عملی انجام شد؟ (5 امتیاز)الف_ تئاتر
ب_ کنسرت موسیقی
ج_ کشتی کجد_ الف و ب
پروفسور؟! از کی کشتی کج هنر شده؟
نکنه شما هم طرفدار این حرکات بزن بهادری و ارتیستی مشنگا شدین؟!
این طرز تفکر واسه یک پروفسور که الگوی شاگرداشه اصلا صحیح نیست
من حتما این اعتراض خودم رو به گوش مدیر مدرسه میرسونم...
خب.. از اونجایی که پروفسور دوباره بهم اشاره فرمودن، من برای اینکه به سرنوشت لی جردن و مورفین دچار نشم جواب سوال رو میدم
مطمئنا تئاتری تو کلاس برگذار نشد
هر چی هم که گفتیم واسه ماست مالی کردن قضیه جلو پروفسور مک گونگال بود پس به طور حتم گزینه ی الف و به همراهش گزینه ی دال میرن کنار.
روی سوال به صورت خیلی جدی ازمون میپرسه در "عمل" چه انجام شده؟، پر واضحه که با صدای چندتا دانش آموز جیغ جیغو نمیشه کنسرت اجرا کرد این مساله زیادی اغراق آمیزه! این گزینه هم میره کنار.
پس همون گزینه ی سه درسته که شما به طورعملی یه مسابقه ی کشتی کج راه انداختین البته مورفین رو نزنی هم خودش میوفته جردن و هم میشه راحت فیتیله پیچ کرد
* فیتیله پیچ یه اصلاح مشنگیه خفنه که پروفسور خودشون تو کلاسهای خصوصیشون در آینده تدریس خواهند کرد
4) لی جردن و مورفین گانت چه نقشی در کلاس داشتند؟ (5 امتیاز)الف_ موش آزمایشگاهی
ب_ سوسک ازمایشگاهی
ج_ مواد آزمایشگاهی
د_ فامیل دوراین سوال چرا همه ی موارد نداره؟
دلم شیکست من اعتراض... خب نه ایندفه توبه می کنم
خب این دو نفر در برهه های زمانی خاص نقش متفاوتی داشتن. نقش کلی شون مواد آزمایشگاهی بود که قبل از انجام عملیات روشون موش آزمایشگاهی بودن آخر سر شدن سوسک آزمایشگاهی
به همین دلیل بنده فامیل دور رو انتخاب میکنم چون در نهایت له له داغون داغون شدن.