نتیجه دوئل سوزان بونز و اورلا کوییرک:بند هشتم
قوانین دوئل:
نقل قول:
8-پست ها رو در مدت زمان مشخص شده بزنین. تاخیر، حتی اگه یک دقیقه باشه هم باعث باخت شما می شه.
خیلی متاسفم اورلا...این یک دقیقه همون یک دقیقه اس...ما هم نمی خواییم اینجوری بشه. ولی دوئل مهلت مشخصی داره و تاخیر باعث باخت می شه. فرقی نمی کنه چقدر باشه. چند ثانیه هم تاخیر محسوب می شه.
امتیاز های داور اول:
سوزان بونز:23 امتیاز - اورلا کوییرک: صفر امتیاز
امتیاز های داور دوم:
سوزان بونز:24 امتیاز- اورلا کوییرک: صفر امتیاز
امتیاز های داور سوم:
سوزان بونز: 22 امتیاز - اورلا کوییرک: صفر امتیاز
امتیاز های نهایی:
سوزان بونز: 23 امتیاز - اورلا کوییرک: صفر امتیاز
برنده دوئل:
سوزان بونز!-بستنی آماده اس سوزان؟
سوزان برای لحظه ای دستپاچه شد. ولی خیلی زود آرامشش را به دست آورد و لبخندی به فورتسکیو زد.
-بله فلورین...طلسمش کردم. تا لحظه خریده شدن یخش باز نمی شه. قشنگ شده؟
فلورین نگاهی یه بستنی انداخت. رنگ عجیبی داشت...زرد درخشان با سس آلبالویی غلیظی که رویش ریخته شده بود.
-آلبالوئه دیگه؟
-خب...نه کاملا. این یه سس خاصه...ازعمه پدرم یاد گرفتم! مزه شو هم که چشیدین و تایید کردین.
فورتسکیو با خوشحالی سرش را تکان داد.
-بله بله...فوق العاده بود. ولی نمی فهمم. چرا اینقدر کم درست می کنی؟ و چرا هر دفعه رنگش عوض می شه؟
سوزان نگاه عمیقی به بستنی انداخت.
-برای این که اگه زیاد درست کنم خاصیتشو از دست می ده. طعمش از بین می ره. رنگشم برای تنوع عوض می شه. همینه که برای مشتریا هیجان انگیزه. ما باید متفاوت باشیم.
-سلام! ببخشید...من یه بستنی مخصوص می خوام!با شنیدن صدای مشتری، بحث تمام، و فورتسکیو از مغازه خارج شد تا به شعبه های دیگه بستنی فروشیش سر بزند. سوزان بستنی زرد رنگ را داخل قیف طلایی براقی گذاشت و به اورلا داد.
-بفرمایین...مطمئنم تجربه فوق العاده ای براتون خواهد بود.
اورلا بستنی را گرفت و چند سکه روی پیشخوان گذاشت.
دو ساعت بعد:فلورین خسته و تشنه به مغازه برگشت.
-سوزان؟ می شه لطفا کمی آب برام بیاری؟...اوه بستنی جدید هم که آماده اس.
بستنی جدید رنگ زیبایی داشت. مخلوطی از آبی روشن و تیره به همراه سس آلبالویی رنگ همیشگی...
-اورلا بستنی زرده رو خرید؟ کوییرکا مدتهاست مشتری منن. این دختره هم همیشه از سر تا پاش آبیه...گاهی فکر می کنم حتی خونش هم آبی باشه.
فلورین بعد از گفتن این جمله یک جرعه از داخل جامی که سوزان برایش آورده بود نوشید.
سوزان در حالی که با لبخندی مرموز به ظرف بستنی خیره شده بود زیر لب جواب داد:
-نه...قرمزه...مطمئنم...سرخ آلبالویی!