متن تكميل شدهي پست شيطان:
در کتاب چهارم،وقتی هری پیش از شروع مجلس رقص،هرمیون و کرام را می بیند از تغییرات ظاهری هرمیون تعجب میکند و بیش از پیش متوجه کوچک شدن اندازه دندان های جلویی او میشود.در اینجا ذهن هری اینگونه توصیف شده :
"…the reduction in the size of her front teeth was more
noticeable then ever.harry couldn't understand how he hadn't
spotted it befor."
خانم اسلامیه ترجمه کرده: «کوچکی دندان های پیشین اش بیشتر از قبل نمایان بود.هری در عجب بود که زودتر او را نشناخته است.»
در حالی که ضمیر"it" در این جمله به دندان ها برمی گردد نه به هرمیون.اگر مقصود اشاره به هرمیون بود طبعا از ضمیر "her" استفاده میشد و بنابراین ترجمه درست این است: «هری نمیتوانست بفهمد که چطور زودتر این را متوجه نشده.»
و یا وقتی لحظاتی بعد هری در مجلس میبیند که پرسی به جای آقای کراوچ آمده و دارد به او اشاره میکند که روی صندلی در کنارش بنشیند، رولینگ مینویسد:
"Harry took the hint and sat down next to percy,who was
wearning brand-new, navy blue dress robes, and an experession of great smugness."
ويدا اسلامیه اینگونه ترجمه کرده است: «هری متوجه منظور او شد و کنار پرسی نشست. پرسی آن شب ردای شب سرمه ای رنگی به تن داشت که نوی نو بود. او بسیار خوش قیافه وشیک شده بود.»
در اینجا خواننده تعجب میکند که چطور رولینگ درباره ی شخصیتی مثل پرسی نوشته «خوش قیافه و شیک» شده؟ والبته حق دارد تعجب کند، چرا که رولینگ هرگز چنین چیزی ننوشته،بلکه ترجمه درست این جملات چیز دیگری است: «هری منظور او را فهمید وکنار پرسی نشست.او ردای شب سرمه ای نوی نو پوشیده بود و حالت چهره اش حکایت از غروری بی حد و حصر داشت.»
همان طور که ملاحظه میکنید باز هم تاکید روی غرور پرسی است.خانم اسلامیه نه تنها این قسمت را کاملا اشتباه ترجمه کرده ، جمله ای را که میتوانسته یک تکه ترجمه کند، به دو جمله تبدیل کرده است .
در همین فصل وقتی هرمیون کنار کرام مینشیند و کرام شروع میکند به توصیف قلعه خودشان میگوید:
well, we have a castle also, not as big as this, nor as comfortable, I am thinking.
در ترجمه آمده : « خب راستش ما هم يك قلعه داریم که به همین بزرگیه. ولی به نظر من به راحتی اینجا نیست.» در حالی که کرام میگوید : « خب ما هم یه قلعه داریم نه به بزرگی اینجا و به نظر من نه به راحتی اینجا.»
بحث بی دقتی در ترجمه ی اسم فصل ها و خود کتاب ها در ترجمه ی ویدا اسلامیه هم صدق میکند. برای مثال عنوان کتاب دوم "Harry Potter and the Chamber of Secrets" است که ایشان
"Chamber of Secrets" را «حفره اسرار آمیز» ترجمه کرده است . یعنی Secrets را تبدیل به صفت کرده. تا اینجا شاید بتوان اغماض کرد،اگر چه دلیلی برای این تغییر وجود ندارد. اشکال آنجاست که اگر سرتاسر کتاب دوم را بگردید، متوجه میشوید تکلیف این معادل گذاری بالاخره روشن نشده و در یک جا نوشته شده «حفره اسرار » و جای دیگر «حفره اسرار آمیز» حتی نام خود فصل به «حفره اسرار» ترجمه شده اما روی جلد آمده «حفره اسرار آمیز»!
یا در همین کتاب فصلی وجود دارد به نام "The rogue Bludger " که با توجه به مضمون این فصل ، ترجمه ی درست آن «توپ بازدارنده خودسر» است ، چرا که این توپ بدون آنکه کسی به آن ضربه بزند ، از میان همه ی بازیکنان فقط هری را دنبال میکند ، مشخص نیست چرا نام این فصل «توپ بازدارنده دغل» ترجمه شده! دغل بودن معنای دورویی و حقه بازی میدهد ،در حالی که این توپ خودسر است نه حقه باز.
یکی از اشتباهات عجیب دیگر در کتاب پنجم در ابتدای پاراگراف دوم صفحه اول ، رولینگ در توصیف حال و احوال هری نوشته :
He was a skinny, black-haired , bespectacled boy who had the pinched,
slightly unhealthy look of someone who has grown a lot in a short space of time.
خانم اسلامیه این طور ترجمه کرده: «او پسر عینکی لاغر اندامی بود با موی مشکی که قیافه نحیف و مریض احوالش به بچه هایی شباهت داشت که در مدت کوتاهی زیاد قد کشیده اند.»
اما ترجمه درست این است : «او پسری لاغر، مو مشکی و عینکی بود که ظاهر خسته و کمی ناسالم کسی را داشت که در مدت زمان کوتاهی ، خیلی بزرگ شده است.»
توضيح: فعل "Grow" در این جمله به بزرگ شدن از لحاظ جسمی اشاره نمیکند ، بلکه اشاره به رشد فکری و روحی دارد . یک ماه از بازگشت لرد ولدمورت و آن وقایع وحشتناک گذشته و هری در این مدت کم، از لحاظ روحی و فکری خیلی رشد کرده . حالا که چطور خانم اسلامیه به این نتیجه رسیده که "Grow" در اینجا اشاره به رشد قد دارد ، واقعا عجیب است شما تا به حال نوجوانی را دیده اید که قد کشیدنش باعث شود قیافه نحیف و مریض احوال پیدا کند ؟!
درست سه صفحه بعد وقتی هری پایین پنجره در حال دعوا کردن با عمو ورنون و خاله پتونیا درباره ی دلیلش برای گوش کردن به اخبار است ، آخرین دیالوگ هایی که رد و بدل میشوند این ها هستند :
"we’re not stupid, you know" said uncle Vernon. well, that's news to me"
said harry, his temper rising….
يعني: «عمو ورنون گفت:میدانی ما احمق نیستیم.هری که داشت از کوره در میرفت گفت«خب این برام تازگی داره .»
خانم اسلامیه ترجمه کرده : «عمو ورنون گفت خودت خوب میدونی که ما احمق نیستیم.هری که دیگر داشت از کوره در میرفت گفت: «خب همین خبرهایی که شنیدم برام کافیه»
توضيح: کلنجار هری با خاله و شوهر خاله اش به این مربوط است که آنها سر در نمی آورند چرا هری میخواهد اخبار ماگل ها را گوش کند و به همین دلیل کلمه ی "News" در این جا به دو معناست : یکی به معنای تازگی داشتن و دیگری به معنای خبر . شاید به همین دلیل بهترین معادل «همین خودش یک خبره » باشد که هر دو معنا را در خود دارد. نکته جالب این است که در ادامه این قسمت ذکر شده که هری پس از گفتن این جمله با خود فکر میکند که بعدا باید بهای این گستاخی را بپردازد ، اما در ترجمه ویدا اسلا میه اصلا معلوم نیست که منظور کدام گستاخی است ؟؟ چرا که با این نحو ترجمه ، نشانه ای از هیچ نوع گستاخی باقی نمانده است.
در فصل دهم کتاب با نام «لونا لاوگود» در همان اوایل فصل ، هری در حال صحبت کردن با هرمیون است و هرمیون به او میگوید که باید با محافظ به ایستگاه قطار برود. هری در جواب میگوید :
"Why? Said harry irritably." I thought Voldemort was supposed to be lying low
or are you telling me he's going to jump out from behind a dustbin to try and do me in?"
ويدا اسلامیه ترجمه کرده: « هری با آزردگی گفت:چرا؟ فکر میکردم ولدمورت فعلا قرار نیست خودی نشون بده . نکنه میخوای بگی ممکنه ولدمورت از توی یک سطل آشغال بپره روی سر من و سعی کنه منو بکشه توی سطل آشغال؟»
توضيح: طبعا شما وقتی این قسمت از داستان را میخوانید ، سر در نیاورده اید که چرا ولدمورت باید بخواهد هری را بکشد توی سطل آشغال؟؟؟ خب ، واقغا هم دلیلی برای این کار وجود ندارد و او هم نمیخواهد چنین کاری بکند هری هم چنین حرفی نزده ! هری میگوید : «نکنه میخوای بگی ولدمورت می خواد از پشت یک سطل آشغال بپره بیرون و سعی کنه دخل منو بیاره؟»
چند صفحه بعد هم وقتی هری ، خانم ویزلی و تانکس دارند همراه با سیریوس که به شکل یک سگ در امده به ایستگاه قطار میروند دو جمله جا افتاده. وقتی تانکس به مودی میگوید : «بهتر نیست عجله کنیم ؟» جمله ی « در حالی که ساعتش را نگاه میکرد» جا افتاده و همین طور وقتی سیریوس دنبال کبوتر ها میکند ، جمله ی «هری نمیتوانست جلوی خنده اش را بگیرد » جا افتاده . در انتهای فصل هم جمله ی دیگری جا افتاده که در آن تاکید میشود هری میتواند انعکاس اسب های بال خفاشی را در چشم های لونا ببیند .
متاسفانه وضع ترجمه دیگر فصل هاي اين كتاب هم چندان تفاوتی با این فصل های مورد بحث ندارد .البته ویدا اسلامیه در پایان کتاب 5 در بخشی به« نام حرف اخر » نوشته که ترجمه ی این کتاب در زمانی بس کوتاه انجام شده و از خوانندگان عزیز خواسته از« خطاهایی که اصلاح نشده باقی مانده ، بزرگوارانه چشم پوشی کنند.» تا اینجا مسئله ای نیست اما همان طور که میدانید بیش از یک سال از انتشار ترجمه این کتاب میگذرد و همین ترجمه به چاپ های هفتم و هشتم رسیده و هنوز هم در چاپ های بعدی این اشتباهات فاحش و جا افتادگی های فراوان «اصلاح نشده» باقی مانده اند . مگر اشتباه هایی که در کتاب هری پاتر و جام آتش وجود دارد ، اصلاح شده اند؟؟ و تازه این میزان عجله در ترجمه ان اثر وجود نداشته . در حالی که طبیعی بود پس از گذشت پنج شش ماه ، در تجدید چاپ این کتاب ها ، غلط ها تصحیح میشد و کتاب ها با ویرایش جدید وارد بازار میشد . اما ظاهرا نه برای ناشر و نه برای مترجم این وجه قضیه اهمیتی ندارد.آنها این کتاب ها را در زمانی بس کوتاه ترجمه و منتشر کرده اند و گمان میکنند کارشان در همین جا به پایان رسیده و با یک عذر خواهی پایانی میتوانند مشکل را حل کنند و ظاهرا فراموش میکنند مترجمی که چنین کتاب های پرطرفدار را ترجمه میکند ، در قبال خوانندگان و قضاوت شان در باره ی متن اصلی مسئول است . مترجم اشتباه میکند ، ناشر منتشر میکند ، خواننده اهمیت نمیدهد و منتقد به همین قناعت میکند و نظر خود را صادر میکند.
یقینا در هر اثر ادبی بزرگ ، تفاوت زیادی بین متن اصلی و ترجمه اش وجود دارد،اگر چه این تفاوت گاهی میتواند سرنوشت ساز باشد و گاهی چندان هم تعیین کننده نیست . اما مسئله ای که اینجا مطرح میشود این است که چرا این تفاوت در مورد خیلی از آثار ادبی برای منتقدان مهم است و در هنگام صدور رای این تفاوت را در نظر میگیرند ، اما وقتی نوبت به هری پاتر میرسد ، با خیال راحت به تاثیری که خواندن چند فصل از ترجمه ی کتاب ها بر ذهن شان باقی گذاشته ، رجوع میکنند و اظهار نظر میکنند ؟
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۲/۳۰ ۰:۳۳:۱۲