نقل قول:
خب چه ربطی داره؟اون میدونسته اتفاقی برای همه محفلی ها ممکن است بیفتد.موضوع تاپیک این است چطور بعد از مرگ آنها به سرعت متوجه شد؟و گرنه ممکن بود مثلا لوپین هم بدونه جون اونها در خطر است ولی به سرعت بعد از مرگ پاتر ها موضوع را متوجه نشد.این دلیلی نیست!
با سلام .
ایگور عزیز , درسته ممکن بوده که حتی لوپین هم بفهمه . ولی خود دامبلدور در یکی از کتاب ها اشاره میکنه که چون میدونسته ولدمورت میخواد به پدر و مادر هری حمله بکند , اونا رو به گودریک هالو می فرستد .
پیشگویی در حضور دامبلدور انجام شده , پس اون میدونسته که چه اتفاقی قراره بیفته و به نظرم یه حسی بهش گفته که پیشگویی رو جدی بگیرد ( دامبلدور با شنیدن پیشگویی فهمیده که پیشگویی چه کسانی رو میگه .) مسئول کافه و اسنیپ هم شنیده بودند . احتمالا مسئول کافه فکر کرده پیشگویی در مورد پاتر هاست و بعد رفته و این اطلاعات را در اختیار ولدمورت گذاشته یا شاید درست بر عکس اسنیپ وقتی که فهمیده پیشگویی چیه با توجه به اینکه اون خوب پاترها رو میشناخته رفته به ولدمورت گفته ( اسنیپ چیز زیادی از لانگ باتم ها نمی دونسته ) . یا اینکه دامبلدور بلافاصله بعد از شنیدن پیشگویی , به لانگ باتم ها و پاتر ها هشدار میده .
در واقع من فکر میکنم یک نفر یا سریع به دامبلدور گفته یا اینکه دامبلدور مثل همیشه انتظارشو داشته که این اتفاق بیفته .
مثل اون موقعی که در کتاب اول وقتی هری از درمانگاه مرخص میشه و هرمیون ماجرا را برایش تعریف میکنه و میگه :
_ من از اتش رد شدم و بعد رون را به هوش اوردم و بعد با هم رفتیم تا به دامبلدور نامه بدیم که اونو توی راهرو دیدیدم . اون بهمون گفت : هری خوبه ؟ تونست سنگ رو بگیره ؟
این در حالی بوده که اون حتی داخل مدرسه هم نبوده ! شاید پرفسور مک گونگال جاسوس دامبلدور باشد . به هر حال اون همه جا با دامبلدور بوده . یا اینکه یک احتمال اینکه یکی از مرگخوار ها ( مثلا اسنیپ ) اونو سریع مطلع کرده باشد . این میتونه دلیل خوبی برای این باشه که دامبلدور اسنیپ رو بخشیده !
باتشکر .
[font=Tahoma][size=large][b][color=3300FF]نیروی جوان > تفکر جوان > ایده های نو > امید ساحره ها و ج�