اول از همه موضع خودمو در مورد فیلم مشخص میکنم:
فیلم 6 افتضاح بود!
من که تا نصفشو بیشتر تحمل نکردم. واقعا وصلم سر رفت. ماجرا بی ربط، صحنه ها الکی تاریک، کل فیلم خسته کننده. اگه به جاش مینشستم کتابشو میخوندم از وقتم استفاده ی بهتری کرده بودم :no:

فیلچ که اصلا جادوگر درست حسابی نبود...من میگم پیتر پتیگرو. هم از نظر جادویی ضعیف بود هم شخصیتی.

چي؟؟!! مقاومت در برابر لرد سياه؟؟! فكر ميكنين شانسي هم ميتونست داشته باشه؟؟!اسنيپ حتما هميشه ميدونسته كه اگه ولدمورت ميخواسته اون بميره راهي براي زنده موندنش نيست. آخه خودتون بگين، مقاومت در برابر لرد ولدمورت، بزرگترين جادوگر قرن؟؟! امكان نداره!! بي خيال!!

من سيريوس و سوروس رو دوست دارم.
سيريوس رو به خاطر اينكه آدم باحالي هست و بوده. شجاع و باهوش و خفن!
[spoiler]سوروس هم چون آدم خيلي مرموزي بود. تا آخر كار هم نفهميديم طرف كي بوده. دست ولدمورت رو از پشت بسته بود و خود ولدمورت هم آخرش نفهميد كه اسنيپ جاسوسه.[/spoiler]

تكه هايي هم كه به هري و بقيه مينداخت جالب بود!!

به خاطر افشاسازی در اسپویل قرار گرفت.

دوست عزیز شما نباید تا 15 مهر مطلبی از کتاب هفت در پستهای خود قرار بدید.

موفق باشید.

ديگه مشخص شد ديگه!! دامبلدور مي خواست بعد از مرگش هاگوارتز رو به كسي بسپاره كه بهش اعتماد داره. كسي كه بتونه از دانش آموزا دفاع كنه.و اون شخص هم اسنيپ بود. و اين همون چيزيه كه دامبلدور از اسنيپ خواست و اونم قبول كرد. كي بهتر از اسنيپ؟!

من راستش ترجمه های مختلفی رو خوندم و اگه بخوام انتخاب کنم ویدا رو انتخاب میکنم. اصلا مدل جلد و صفحه های کتاب و ترجمه و نثرش خیلی خوبه و من به نسبت بقیه ی ترخمه ها باهاش راحتترم

به نظر من دامبلدور میتونه مارزبون باشه و دلیلشم همونایی هست که گفتین که اکثرا برمیگرده به خاطره های کتاب 6.ولی خوب باز هم دلایلی هست که مارزبون نباشه و اینکه ولدمورت خودش گفت که اون و هری تنها مارزبونای زمانشونن و بیشتر چیزایی که باعث میشه بگیم دامبی مارزبون نیست هم همون اتفاقاییه که توی کتاب دو افتاد که اگر دامبلدور مارزبون بود میتونست خیلی کارا بکنه.درسته که تناقضهای زیادی در این باره توی کتاب دو و شش هست ولی با وجود اینم فکر نکنم مارزبون بودن دامبی نکته ی خیلی مهمی باشه. در هر حال اگه هم باشه دیگه خیلی نمونده که صبر کنیم!!! میبینیم!

خوب حداقل بیشترمون قبول داریم که دامبلدور میدونسته که ولدمورت قراره به پاتر ها حمله کنه که اینم با توجه به اینکه اسنیپ نصف پیش گویی رو شنیده قابل درکه... و برای محافظت از اونا حتی پیشنهاد داده که خودش رازدارشون بشه. ولی خوب مسلما وقتی دامبلدور میدونسته که قراره بهشون حمله کنن، ممکنه که راهی برای در ارتباط بودن با اونا یا زیر نر گرفتنشون نداشته باشه؟؟ خیلی ممکنه که دامبلدور همون طور که از اعضای محفل برای مراقبت و زیر نظر گرفتن هری توی پریوت درایو استفتاده کرده همین کارم برای پاترها کرده باشه. ولی اگه قبول کنیم که دامبلدور میدونسته قراره بهشون حمله کنن، این سوال پیش میاد که آخه چرا دامبلدور به خودش زحمت مراقبت بیشتر ازشون رو نداده؟؟یعنی کل کاری که میتونسته براشون بکنه اینه که بهشون پیشنهاد بده رازدار انتخاب کنن و بعدش زیر نظر بگیرشون؟؟ اونم بزرگترین جادوگر قرن؟؟ اگه از این زاویه نگاه کنیم میبینیم که دامبلدورم یه جورایی برای مرگ لیلی و جیمز مقصره.(در صورتی که قبول کنیم دامبلدور خبر داشته که ولدمورت میخواد به پاترها حمله کنه).

من با الیور موافقم و همچنین فکر میکنم که روی هم رفته اسنیپ (با وجود اینکه به نظر نمیرسه) طرف دامبلدوره و دلیلم هم اینه که رولینگ تا جایی که تونسته شخصیتشو توی ذهن هری و ما منفی نشون داده...و اگه توی کتاب 7 بفهمیم که مثلا اسنیپ طرف ولدمورت نبوده سورپیریز میشیم و این جالبتر از اینه که بفهمیم اسنیپ چه آدم بدی بوده در حالیکه اینو تمام مدت حدس میزدیم...!
و توی کتاب اول هم کوییرل به هری گفت که اسنیپ هیچ وقت راضی به مرگ هری نیست...با وجود اینکه معمولا اینجوری به نظر نمیرسه.
ولی اینو نمیتونم انکار کنم که چقدر اسنیپ مرموزه و من شخصا(بر خلاف چیزی که فکر میکنم) دوست دارم سیوروس طرف ولدمورت باشه

نقل قول:

این تکه قبول!

نقل قول:
به نظر من این تکه به هیچ وجه نمیتونه درست باشه... دلایل زیادی هم هست:
اولا اینکه اسنیپ یه اسلایترنی بوده و از کی تا حالا اسلایترنی ها عاشق گریفندوریا شدن؟؟!! همه میدونن که اسلایترنیا و گریفندوریا از هم بدشون میاد.

دوم اینکه اسنیپ از جادوگرایی هست که به اصالت زادگی اعتقاد داره... مگه همون موقع که لیلی بهش کمک کرد بش نگفت خون لجنی؟مسلمه که اسنیپ از لیلی خوشش نمیومده.
علت تنفر اسنیپ از هری هم چیزای زیادی میتونه باشه مثل این که هری اسنیپو یاد جیمز میندازه که از هم نفرت داشتن، هری مثل پدرش پرطرفداره، هری باعث شد لرد سیاه سقوط کنه و خیلی چیزای دیگه.
در نتیجه امکان نداره اسنیپ عاشق لیلی بوده باشه!

-------------------------------
خوب دراکو که کاری نکرد که دامبلدور بخواد از خودش دفاع کنه! در ضمن مشخص بود دیگه دامبلدور می دونست که دراکو نمیتونه بکشش و سعی کرد که از زیر زبونش بکشه که چجوری مرگخوارا رو اورده توی مدرسه و همین کارو هم کرد.




از طرف ديگر هم سوروس اسنيپ چرا دامبلدور را كشت ؟ چر انگذاشت فنرير گري بك او را بكشد ؟ چرا نگذاشت كه يكي ديگر از مرگخواران او را بكشد ؟ و ...
از همه ي اينها گذشته اسنيپ چرا به مادر دراكو قول داد كه از دراكو دفاع كند ؟


در مورد قول دادن نمیتونم چیزی بگم(شاید میخواسته بش اعتماد کنن) ولی خوب لرد سیاه دستور داده بود که دراکو باید آلبوس رو بکشه و چون اسنیپ دید که دراکو نمیتونه و اگه بش کمک نمیکرد به خاطر قولش میمرد تنها راهش این بود که خودش دامبلدور رو بکشه.
که البته من 90درصد مطمءنم که دامبلدور برمیگرده...آخه بزرگترین جادوگر قرن که اینقدر الکی نمیمیره که!!

دو پستت ادغام شد.تا زمانی که وقت ویرایش داری پست قبلیت رو ویرایش کن و نظرتو بگو.دو پست پشت سر هم باید پاک شود ولی من اینبار پاک نکردم و فقط بهت اخطار میدم.دفعه دیگه پاک میکنم!