هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۴:۵۲ جمعه ۱۱ شهریور ۱۳۸۴
#26

ماندانگاس فلچر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۹ دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۲:۲۴ پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱
از كوچه ناكترن
گروه:
کاربران عضو
پیام: 136
آفلاین
به گزارش روزنامه پيام امروز شب گذشته عده اي فشفشه به دهكده هاگزميد حمله كردند. آنها سوار بر قرقاول‌هايي كه به نظر مي‌رسيد به وسيله جادو بزرگ شده اند، به طرف جادوگران سيب زميني پرت مي‌كردند. مامورين وزارت سحر و جادو كه كاري از دستشان بر نمي آمد همگي به طرف هاگوارتز فرار كردند. لحظاتي بعد پرسي ويزلي، اين جادوگر شجاع، با یک طلسم طنابي را به طرف آنها فرستاد و آنها را بهم بست. سپس به طرف بيد كتك زن برد و از آن اويزان نمود
وزارت سحر و جادو به خاطر اين عمل شجاعانه، به اين جوان نشان مرلين درجه دو اهدا کرد
تحقيقات در زمينه چگونگي بزرگ شدن قرقاول ها ادامه دارد


ویرایش شده توسط ماندانگاس در تاریخ ۱۳۸۴/۶/۱۱ ۵:۲۴:۱۴
ویرایش شده توسط ماندانگاس در تاریخ ۱۳۸۴/۶/۱۱ ۵:۳۹:۲۹


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۳:۰۳ پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۴
#25

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
کلمات جدید
دهکده - بید کتک زن - فشفشه - قرقاول -طناب - هاگوارتز - پرسی - پیام امروز - جادوگر - سیب زمینی

تمام دانش آموزان در هاگوارتز مشغول خوردن نهار بودند.پرسی در حالی که یه تکه قرقاول بزرگ رو در دهانش میگزاشت به روزنامه پیام امروز اشاره کرد و گفت:اینو خوندین
جینی روزنامه رو برداشت و شروع به خواندن کرد:جادوگر فشفشه ای دیروز تصمیم داشت خود را با طناب از بید کتک زن حلق آویز کند.دیروز حوالی بعداظهر عده ای از مردم دهکده هاگزمید زنی را که میخواست خود را بکشد نجات دادند این جادوگر علت اصلی اینکار را رفتار مردم با خودش اعلام کرد.
جینی چنتا سیب زمینی در دهانش گزاشت و گفت:ایکاش فلیچ هم یه همچی کاری بکنه.





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۹:۱۲ چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۴
#24



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۲۴ یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۰:۴۳ یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 55
آفلاین
نیمه های شبه . تنهایی میره جنگل ممنوع چند تا لوبیای سبز سحرآمیزمی کاره .رو زمین دراز میکشه و در حالیکه نسیم خنک شبانگاهی موهای طلاییش رو نوازش می ده از فرط خستگی به خواب میره .در جستجوی آمال و آرزوهای خودشه که...

فایرنز:بیدار شو پیگویجن!! بیدار شو !! اینجا خطرناکه حرکت ستارگان وضع خوبی رو برای آینده ترسیم نمی کنه

پیگویجن:من کجام؟ چته دیوونه!این چه طرز بیدار کردنه ؟!

فایرنز :مطمئن باش که درزمان آینده نیستی .پیشگویی سانتورهای غار نشین اینه که در این جنگل چیز خاصی رو دنبال نکنی.

پیگویجن:what?
فایرنز:

پیگویجن:میدونی ستاره من تو آسمون کدومه فایرنز؟

فایرنز: اونی که گردو زرده... بزرگم هست و گاهی وقتها شبیه موزه؟

پیگویجن:چی داری می گی؟ مگه چشات نمیبینه؟اون که ماهه !دفعه بعد حتما عینکتو بزن چرا به ستاره من بی احترامی می کنی؟

فایرنز :چطور می تونم این عمل نا پسندمو جبران کنم؟

پیگویجن:خب من زیاده خواه نیستم .چیز خاصی هم ازت نمی خوام به خصوص که الانم دیر وقته .امشبرو منو به خونه برسون فردا هم تو هاگوارتز رو پشتت سوار می کنی تو محوطه اطراف زمین کوییدیچ میگردونی آخه من به بچه ها نگفتم که حیوون خانگیم سانتوره از دیدنت خوشحال میشن ...



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۹:۰۱ چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۴
#23

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
شبی به جستجوی یکلوبیا سبز از غار بیرون آمدم. نسیم خنکی وزیدن گرفت. جنگل ممنوع نوید آینده ای را میداد که سانتور ها توسط ستارگان آن را پیشگویی کرده بودند. زمان مشخص خواهد کرد!


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۸:۴۴ چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۴
#22

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
سانتور پیر که از جنگل ممنوعه به غار پناه آورده بود برای فرزندانش تعریف میکرد.
_زمانی اجداد ما با جستجو در میان ستارگان آینده را پیشگویی میکردند.
در همین لحظه نسیمی وزید و لوبیا سبز خشکیده ای را به داخل غار آورد.


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۷:۱۳ دوشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۴
#21

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
کلمات جدید
پیشگویی - جنگل ممنوع - ستارگان - لوبیا سبز - زمان - غار - نسیم - سانتور - آینده - جستجو

نسیمخنک شبانه از بالای درختان جنگل ممنوع در حرکت بود.بر طبق پیشگویی که زمانی سانتورها از روی حرکت ستارگان تشخیص داده بودند پسری در آیندهبرای جستجوی لرد سیاه در حالی که با یک لوبیا سبز نشان گزاری شده به سمت غار ی که محل زندگی اوست حرکت میکند.





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۶:۵۶ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۴
#20

Crookshanks


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۳۰ دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 6
آفلاین
پروفسور اسنیپ در حالیکه یک کدو حلوایی گنده و چند تا ماهی مرکب رو توی یک بقچه شطرنجی می بست که برای هگرید تعارف ببره، داشت از پنجره قلعه جغدی رو که نامه انتخابات رو به طرف کلبه می برد نگاه می کرد و با خودش فکر می کرد که آیا هگرید سگ سه سرش رو برای شرکت در امتحان دوئل به اون قرض می ده یا نه.



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۱:۲۷ یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۴
#19



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۰ یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۴:۵۷ پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 433
آفلاین
شب هالووین بود و همه جای قلعه با کدوهای بزرگ تزیین شده بود
هری ورون داشتند شطرنج بازی می کردند که هرماینی با عجله امد
و به هری گفت: عجله کن اسنیپ نزدیک کلبه هاگرید منتظره.
هری باتعجب پرسید: چرا؟
هرماینی گفت: مگه یادت رفته تو قراره که با اون دوئل کنی
رون گفت: خوبه هری منم جانشین تو می شم
هرماینی گفت: نه رون جانشین ها انتخاب شدن جانشین هری فنگ
سگ هاگریده و جانشین اون ماهی مرکب دریاچست
رون و هرماینی طوری به هری نگاه کردند که انگار دیگر او را
نمی دیدند ناگهان هری با صدای رون که میگفت پاشو نیم ساعت
دیگه امتحان شروع میشه از خواب بیدار شد



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۱:۲۸ شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴
#18

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
پروفسور کوییرل در حالی که با اسنیپ در حال بازی شطرنج بود به کدو هایی که در اطراف کلبه هاگرید روییده بود نگاه میکرد در این هنگام متوجه یه سگ شد که در حال دوئل با یک ماهی مرکب در آن طرف قلعه بود.با خودش گفت:نزدیکه انتخابات که میشه سگ هام دوست دارن خودشونو امتحان کنن.





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۸:۵۸ شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴
#17

کرنليوس فاج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۱ جمعه ۲۵ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۰:۴۱ سه شنبه ۷ تیر ۱۳۸۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 22
آفلاین
هری داشت به انتخابات فکر میکرد جوری فکرش مشغول بود که نمیتونست درسته به امتحاناتش برسه آخه این اسنیپ کله کدو دیگه چی از جون انتخابات میخواست؟ همه جا ی قلعه رو از پوستراش پر کرده بود فقط کم مونده بود رویماهی های مرکب پوستر بچسبونه بدجوری دلش میخواست یک حال اساسی ازش بگیره..یه دفه صدای پارس فنگ سگ هگرید رو شنید و تصمیم گرفت بره به کلبه ی هگرید تا با هم شطرنج بازی کننن این جوری لااقل از فکر دوئل با اسنیپ بیرون میومد


[i][size=medium]







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.