1:
طاووس :
دیدن طاووس درخواب خوش یمن است و نشان درخشانی از اصالت و وحدت شخصیت است . در عین حال طاووس نشان تولد مججد و رستاخیز نیز میباشد .
طاووس در رویای یک ساحره نشان عشق و عاشقی است

دریاچه :
رویایا دریاچه به ضمیر ناخود آگاه و روان آدمی اشاره دارد.
اگر در خواب امواج دریاچه دیده شود نشان امواج عواطف خواب بین است
اگر در خواب جزر و مد دریاچه دیده شود فردی که خواب را دیده عاشق شده و عشقش رو به فزونیست
همچنین دریاچه دلالت بر پانهگاه برای انسان نیز دارد


______________
2:
خواب روز اول : خواب دیدم دندونام ریخته
تعبیر: اگر دندانهای شیری کسی بریزد آگر فرد بالغ باشد نشانگر دوران بلوغ عاطفی فرد و روبه رو شدن با مسئولیتهای سنگین و ترک دوران نوجوانیست ( نمیدونم دندونام شیری بود یا نه ولی زیاد ناراحت نبودم حتما شیری بوده )

خواب روز دوم : خواب دیدم یک دیو منو گرفته و داره کر کر میخنده
تعبیر: دشمنی بدکار و حیله گر و بزرگ دارم و همچنینی اگر دیو خندان باشه فرد خواب بیننده به فساد گرایش پیدا میکنه و اگر دیو فرد را اسیرکنه فرد میان مردم رسوا میشه

خواب روز سوم : یادم نمی یاد

خواب روز چهارم : خواب یددم داره زلزله می یاد , البته ضعیف بود و فقط مردم ریختن تو خیابونا
تعبیر : دیدن خواب زلزله در هر صورتی بد بختی و بلا و گرفتاری به همراه دارد

1:
*درياچه: هر وقت درياچه ديديم يهني به يه مشكلي رسيديم... يه مشكلي كه به اندازه‌ي درياچه بزرگ جلوه مي كنه ام،ا يه راهي براي دور زدن آن هست همون طور كه درياچه هر چقد هم بزرگ باشه مي شه خشكي اطرافشو دور زد و ما نبايد در مقابل اون تسليم شيم... البته اگر درياچه پر تلاطم بود معني اين است مشكل ما بسيار بزرگ است و تا مدتي زندگي نا آرامي خواهيم داشت...
*اسكلت: يعني قراره به زودي يكي از آشنايانمون بميره يا به زودي اتفاقي خواهد افتاد كه مجبور مي شيم بريم به قبرستان.... كلا اسكلت به معناي مرگ هستش...اگر اسكلت به سمت ما حركت مي كند مفهوم اين است به زودي به بيماري لاعلاجي مبتلا خواهيم شد و چشم از جهان فرو خواهيم بست!!!
*طاووس:
طاووس مرده به معني مرگ يكي از آشنايان است... طاووسي كه دم خود را به نمايش مي گذارد به معناي اين است كه زندگي تا مدتي به كامتان شيرين خواهدبود و زندگي روي خوش به شما نشان خواهد داد... اگر چند طاووس با دم هاي باز ديدي نشمان دهنده‌ي مسافرت به جايي بسيار زيبا و ديدني است... طاووس عصباني يعني قدر زيبايي هاي زندگي خود را نمي دانيد... در كل طاووس مفهوم زيبايي دارد...
*************
مقاله: تعبير خواب نياز به تشبيه هاي خيلي قوي دارد.... و معمولا در اين تعابير از سمبل ها و مظهر ها استفاده مي كنند. براي مثال از چيزي كه فرد در خواب ديده خصوصيات ويژه و منحصر به فرد را استخراج! مي كنند و با توجه به ريشه‌ي آن حالت هاي خواص را بررسي مي كنند...
به عنوان مثال طاووس.... طاووس در كل نماد زيبايي و رنگارنگي مي باشد، اگر خواب طاووس مرده را ببينيم، تعبير گران با توجه به ريشه كه همان طاووس است و با توجه به موضوع فرعي كه همان مرگ طاووس است.... مرگ يكي از نزديكان را تعبير مي كنند... يا طاووسي كه دم خود را به نمايش مي گذارد با توجه به ريشه كه همان زيبايي است و قسمت فرعي كه نمايش گذاشتن زيبايي است اين گونه تعبير مي كنند كه به زودي زندگي زيبايي هاي خود را به شما نشان خواهد داد و به كامتان شيرين خواهد بود!!
******************
تعابير خواب ها: اينا رو هم تا سه روز ديگه بهتون مي گم!...

درياچه :
اگر كسي ببيند در درياچه غرق شده و بميرد يعني كار بدي در دنيا انام داده و از رها نمي شود اگر زنده ماند از كار بد خود خلاص مي شود .اگر از دور به درياچه نگريست و نزديك نرفت يعني ارزوي چيزي را دارد وي به ان نميرسد اگر درياچه را نقرهاي و زيبا و درخشان ببيند يعني كار يسيار خوبي انجام داده كه موجب خشنودي اطرافيان مي شود . اگر از اب درياچه بنوشد يعني به زودي خبر خوب و نيكوي به او مي رسد .اگر آب درياچه كم شود يعني كسي رو از دست مي دهد . اگر در درياچه شنا كند يعني در كار بسيار مشكلي كه شروع كرده به موفقيت مي رسد و اگر توانست از درياچه ماهي بگيرد يعني به زودي به دوستدار خد مي رسد.
اسكلت :
اگر كسي ببيند كه اسكلت با او سخن مي گويد يعني ممكن است كسي رو از دست دهد اگر اسكلت را پيدا كند يعني اتفاق بدي ممكن است براي فرد اتفاق بدي براي او بيافتد و اگر اسكلت را بشكند بلا و مصيبت از وي دور خواهد شد
طاووس :
اگر ديد طاووسي را كشت دليل بر اين است كه دوست خود را از دست مي دهد اگر طاووسي براي خود خريد يعني مال و ثروتي به دست مي اورد اگر طاوسي را از انه بيرون كرد يعني مال و ثروتي را از دست مي دهد
**************
روز اول : خواب ديدم رفتم يه جاي ك همه دارن مي خندند و خوشحال هستند ولي من داشتم گريه مي گردم كه تعبيرش اينه كه خبر خوبي بهم مي رسه كه خوشحالم مي كنه
روز دوم : خواب ديدم كه يه كليد بهم دادن مي گن با اين كليد بايد بري در مدرسه رو باز كني سوال هاي امتحانتو ور دار كه تعبيرش هم ممكنه در امتحانام موفق شم .
روز سوم : خواب ديدم جنگ شده و از همه جا داره منفجر مي شه و من هم خيلي مي ترسيدم ولي يه دفع همه چيز درست شد و همه جا سرسبز شد تعبيرش هم اين كه قرار بود بالا و مصيبتي دچار شم كه از سرم گذشت

مقاله : خوابها معمولا حاكي از حوادثي است كه در اينده براي ما اتفاق بافتند و ممكن در اين گونه خواب ها اصلا به جاي برويم كه تا به حال در انجا نبوديم كه كلا به دليل پرواز روح از بدن و بعد روحاني انسان است كه محدود به زمان نيست و معمولا ما به تعبير چنين خواب هاي مي پردازيم .....اي گونه خوابها از اتفاقات كه در انها مي افتد مي توانيم به تعبير بپردازيم بعضي از انها تعبيرشان با انچه در دنيا است تفاوتي ندارد ولي بعضي عكس انچه است كه در دنيا اتفاق مي افتد ولي كلا تعبير خواب استعدتد خاصي مي خواهد كه هر كسي از ان بر خوردار نيست

امتیازات جلسه پنجم کلاس پیشگویی

کتی بل:10 امتیاز (منتظر جواب سوال دو میمونم)
کریچر:9 امتیاز (مقاله نداشتین به سوال اولم دو موردشو پاسخ دادین)
هوکی:10 امتیاز (منتظر جواب سوال دو میمونم)
رگولوس بلک:15 امتیاز (خیلی خوب بود)


گریفیندور: 25
راونکلاو : 9
اسلیترین: 10


تمامی دانش آموزانی که هنوز فرصت نکردند در کلاس پیشگویی شرکت کنند میتوانند تکالیفشان را تا آخر شنبه شب تحویل دهند

سلام!

تعبير درياچه:

خب بستگي دارد..اگر در خواب ما درياچه وحشي و خروشان باشد يعني اينكه ما روزهاي سختي را در پيش داريم و بايد براي رسيدن به هدفمون خيلي تلاش كنيم!اگر آب درياچه صاف باشد يعني اينكه روزهاي خوشي رو در پيش رو داريم!

تعبير اسكلت:
اگر در خواب چيزي را از يك اسكلت بگيريم خوب است و شگون دارد ولي اگر چيزي را به آن بدهيم مثل آن است كه جون خود را به او داده ايم تا به آن دنيا ببرد..پس روزهاي سختي را در پيش رو داريم!

تعبير طاووس:
طاووس در فال قهوه به معناي غرور و تكبر بود ولي در اينجا معني هاي ديگري نيز دارد!اگر ما در خواب يك پر طاووس بكنيم يعني اينكه ثروت زيادي را به زودي به دست مي آوريم و اگر يك طاووس را بكشيم يعني كه به بخت خود لگد زده ايم!و اگر از يك طاووس نگهداري كنيم يعني اينكه بركت و خير را به خانه خود آورده ايم!در كل طاووس نماد خوشبختي است و اذيت آن بدي و كمك و نگهداري از آن خوبي را مي آورد!

خواب روز اول:
خب من خواب ديدم كه يك لنگه كفش بزرگ دنبالم كرده و با دهنه سوراخش مي خواد من رو گاز بگيره! يعني اينكه بنده يك رقيب سرسخت دارم كه نمي خواد ازش پيروز بشم و در اين راه حاضره هر كاري بكنه!
خواب روز دوم:
من خواب ديدم كه رفتم مصر بعدش فرعون اونجا مي گه چون نژادم فرق داره بايد من رو دار بزنن!..بعدش يكي مياد به من كمك مي كنه كه فرار كنم! تعبيرش اينه كه من با اينكه يه دشمن دارم ولي يه دوست هم دارم كه برعله اون رقيب كمك مي كنه!
خواب روز سوم:
اين يكي خيلي ناجور بود..خواب ديدم سيل اومده همه دار و ندارم رو برده! ولي چون آب روشناييه تعبيرش خوبه و يعني اينكه روزهاي خوبي رو در پيش رو دارم!

مقاله در مورد تعبير خواب:
تعبير خواي يكي از حساس ترين و زيباترين اعمال پيشگويي است!همون طور كه مي دونيد خواب هر كس تا يك قسمتي بستگي به حال و هواي آن روز شخص دارد ولي قسمتي از آن نيز آگاهي دهنده اتفاقات آينده مي تواند باشد!بنابراين تعبير خواب مي تواند به ما كمك كند!بعضي از نمادهاي تعبير خواب معروف هستند و تقريبا همه معني آنها را مي دانند براي مثال از قديم الايام گفته اند كه آب روشنايي است!ولي بيشتر علائم آن بستگي به روحيه فرد تعبير كننده و خلاقيت آن فرد دارد!براي تعبير خواب بايد تمركز بالايي داشته باشيم!

خب پروفسور این ادامه جوابمه...!شب اول خواب دریا دیدم اما چون قبلا تعبیر شده بود صبر کردم خوابای بهتری ببینم!

شب دوم:

خواب ازدواج دیدم!یعنی خواب عروسی دیدم....یعنی خواب دیدم عروسیه!تعبیرش....مشاهده‌ ازدواج‌ خودمون‌ يا هر شخص‌ ديگه اي‌ درخواب‌، خیلی رايجه‌. اگه خیلی نگران باشیم این خوابا میتونه احساس برآورده شدن یه آرزو رو نشون بده.گرچه‌، عروسي‌ درخواب‌ نشاني‌ بسيار شخصي‌ و عميق‌ و بامعنائه‌.عروسي‌ معمولا نشون‌ دهنده‌ يكپارچگي‌، هماهنگي‌ وسازگاري‌ موزون‌ شخصيت‌ يا روان‌ بيننده‌ خوابه‌.البته استادان تعبیر خواب میگن دیدن عروسی تو خواب بدشگونه و باعث اندوه میشه.البته من قبول ندارم!(خداییش اون لباس سفیده چقدر بهم میومد تو خواب! )

شب سوم:

خواب جشن بالماسکه دیدم!چقدر ددری شدم من!هی جشن و عروسی!حالا تعبیرش!اخواب‌ دیدن یه جشن بالماسکه که همه توش با لباس مبدل هستن یعنی من دارم یه چیزی رو از یکی از نزدیکترین دوستام پنهون میکنم و شخصیت واقعی خودمو بهش نشون نمیدم!

شب چهارم:خوابم خصوصی بود...شرمنده!

شب پنجم:

خواب گربه دیدم!گربه‌ در خواب‌، نشان‌ دهنده‌ قدرت‌، رهايي‌، نجات‌، آزادي و خلاصيه‌. اگر خودتون‌ را در خواب‌به‌ شكل‌ يك‌ گربه‌ ببينيد، اين‌ خواب‌ به‌ اين‌ معنا است‌ كه‌ در كشمكش‌ يا نبردي‌ قريب‌ الوقوع‌ پيروزي‌ از آن‌شما خواهد شد.

سلام پروفسور من دویل مدوز هستم و مایلم تو کلاس های پیشگویی شرکت کنم با اجازه شما تکالیف جلسه پنجم رو هم انجام دادم
===================================
1.این خوابها رو تعبیر کنین: تمرین
الف ) طاووس : دیدن طاووس در خواب دو حالت داره :
1. اگه طاووس نر باشه نشان بر ثروته
2. اگه طاووسه ماده باشه نشانه بدبختی و به فلاکت کشیده شدنه
ب ) دریاچه : دیدن دریاچه در خواب دو حالت داره :
1. اگه دریاچه خشک باشه نشانه اینه که بزودی کچل میشی
2. اگه دریاچه خشک نباشه نشانه اینه که به زودی اتفاقی رخ
میده که هم ممکنه تو رو بدبخت کنه هم ممکنه تو رو خوشبخت
کنه بستگی داره تو چه طوری به اون اتفاق نگاه کنی
ج ) اسکلت : دیدن اسکلت تو خواب بازم دو حالت داره :
1. اگه اسکلته سر هم باشه نشانه یه موفقیت بزرگه
2. اگه استخونای اسکلته جدا باشه نشونه اینه که برای یه مدت به
گمراهی کشیده میشی


تمرین 2. سه تا از خواب هایی که تو این هفته دیدی همراه با تعبیر:
خواب اول : خواب دیدم رفتم حموم یه سوسک اونجا بود منم با بی رحمی
تمام اونو کشتم
تعبیر : به زودی تو روابطم با یکی ( نمیگم کی ) با شکست مواجه میشم
خواب دوم : خواب دیدم کریسمس ( !!!! ) یه جفت جوراب زرد از طرف
یه فرد ناشناس هدیه می گیرم
تعبیر : به زودی با کریچر طی یه ملاقات سری ( ؟؟؟ ) به نتایج مهمی که
به سود جفتمونه میرسم
خواب سوم : خواب دیدم که فلور و چو با مهربونی دارن به طرف من میان
تعبیر : یه دشمن دارم که نقشه های شومی برام کشیده


تمرین 3. یه مقاله درباره پیشگویی از روی خواب :
پیشگویی یکی از شاخه های مبهم جادوگری است که یکی از مباحث مهم
ان پیشگویی از روی خواب است خواب ها مجموعه ای از اتفاقاتی است
که ممکن است در اینه رخ دهد هر شخصی قادر به پیش گویی از روی
خواب نیست تنها کسانی قادر به پیشگویی از روی خواب هستند که چشم
درون انها کاملا باز باشد و بتوانند واقعیات را از لا به لای چیز هایی که
ما با عنوان خواب میبینیم را استخراج کنند

امتیازات جلسه پنجم کلاس پیشگویی

هلگاهافلپاف:15 امتیاز
کتی بل:5 امتیاز
دویل:15 امتیلاز


گریفیندور: 5
راونکلاو : 15
هافلپاف: 15

بچه ها یکی یکی در حالی که دارن باهم صحبت میکنن وارد کلاس پیشگویی میشن.هر دانش آموزی که وارد کلاس میشه با دیدن چهره جدی کوییرل ساکت میشه و میره سره جاش میشینه.کوییرل مانند جلسه قبل لباسی سراسر مشکی به تن داره و اینبار برخلاف گدشته چهره ای نه غمگین بلکه کاملا خشک و جدی داره
بالاخره یکی از بچه ها جرات میکنه و به آرامی دستش رو بالا میبره"اجازه پروفسور؟"
کوییرل:بله بفرمایین
هلگا:ببخشید پروفسور اعزایه عمومی بخاطر رفتن سرژ دیگه تموم شده در ضمن ایشون که دوباره برگشتن پس چرا شما لباس سیاهتون هنوز تنتونه؟
کوییرل:بخاطر این سوال ده امتیاز به اسلیترین اضافه میشه
همه:ماااااااااااااااااا
هلگا:ببخشید پروفسور ولی من گروه هافلپافم
کوییرل دستی بر امامش میکشه و میگه"میدونم"
هلگا:پس چرا...
کوییرل:هووووم مگه خبر ندارین؟
همه:چی رو؟
کوییرل چوبدستیشو به سمت دویل میبره و میگه:کریشیو من هیچ وقت از بچه هایه راونکلاو خوشم نمیومده هاهاهاهاها...
دویل:من چیکاره بیدم؟
کوییرل:خب همونطور که هیچکدومتون نمیدونین من به اربابم لرد پیوستم از این به بعدم حواستون باشه درست در مورد لرد سیاه حرف بزنین وگرنه هر چی دیدین از چشم خودتون دیدین اوهم اوهم بریم سر درس امروزمون

جلسه ششم:گوی بلورین

خب همتون جلسه پیش عالی بودین در واقع فراتر از حد انتظار من الان با صراحت میتونم بگم که همتون برای درس این جلسه آمادگی کامل رو دارین.همونظور که قبلانم گفتم این جلسه میخوام در مورد پیشگویی از روی گوی بلورین براتون توضیح بدهم.پس به دقت در گوی نگاه کنین و بدنبال اتفاقات آینده بگردید.
اول از همه یه نفس عمیق بکشید و گوی رو در مقابل خودتون و کسی که قراره براش پیشگویی بکنین قرار بدید.حتما یادتون باشه که فقط از میزه گرد استفاده کنید چون میزهایه مربع یا مستطیل نیروهای اطراف فرد مقابل رو دفع میکنن.
به گوی بدقت نگاه کنین.ممکنه اولین باری که بهش نگاه میکنین متوجه چیزی نشین ولی بعد از تمرکز مقداری بخار داخل گوی میبینین اینها هاله هایی از واقعیت هستند که بصورت توده ای بخاطر در داخل گوی جمع شده اند.یادتون باشه که در موقع نگاه کردن به گوی حواستون رو کاملا به اون جمع کنید و اصلا هیچ حرفی نزنید.
بعد از دیدن توده ها کارتو خیلی راحتر میشه چون الان باید اونها رو از همدیگه تفکیک کنین و از آنها برای خودتون اشکال بسیازید .برای این گفتم که کارتون راحت میشه چون همتون دیگه فال چای و قهوه رو یاد گرفتین پیشگویی از رویه گوی فقط تا همینجاش که باید بخار ها رو ببینین سخته بقیش دقیقا مثل فال قهوه میمونه اما یه فرق اساسی بینن این دو پیشگویی هست که البته خودتون باید به جواب برسید.
حالا همتون دوبه دو روبه روی هم بشینین و از روی گوی آینده همدیگر رو پیشگویی کنید

تمرین:
1-فرق اساسی میان فال قهوه و گوی بلورین چیست؟(5 امتیاز)
2-آینده سه تا از مدیران و یا اساتید هاگوارتز را پیشگویی کنید؟(5 امتیاز)
3-مقاله ای حداقل سه خطی در مورد تاریخچه گوی بلورین بنویسید.(5 امتیاز)

سلام پروفسور كوييرل عزيز!پيوستنتون رو به جبهه سياه تبريك مي گم!

فرق اساسي بين گوي بلورين و فال قهوه:

در فال قهوه ما بايد ابتدا قهوه را بنوشي و از روي شكل باقيمانده ها فال بگيريم..ولي در گوي بايد از روي بخارها پيشگويي كنيم!و فالي كه از روي گوي پيشگويي گرفته مي شد نيز دقيق تر است!

پيشگويي سه نفر از مديران و يا اساتيد هاگوارتز:
پيشگويي پروفسور آرماندو ديپت استاد درس طلسمها و وردهاي جادويي:
در گوي ايشون من بخارهايي رو شبيه مدال ديدم كه در كنارش بخارهاي شبيه پرنده قرار داشت!فكر كنم معنيش اين باشه كه ايشون ترفيع مقام مي گيرن و با سمت بالاها پيش مي روند!

پيشگويي پروفسور لاوين استاد درس موسيقي جادويي:
در گوي ايشون چيزي شبيه ميكروفن ديدم كه در كنارش يك چيزي شبيه دايره كه دم داشت و توش راه راه بود پيدا شد!به نظر شما معنيش اين نيست كه ايشون به زودي موفق مي شن كنسرت بزارن؟آخه من اون شكل عجيب رو به گيتار تشبيه كردم!

پيشگويي پروفسور لوسيوس مالفوي استاد درس دفاع در برابر جادوي سياه:
من در گوي ايشون يك جمجمه كه ازش افعي بيرون اومده بود ديدم و يك لبخند كه در زير يك شنل پنهان شده بود!كسي چميدونه؟شايد ايشون مي خوان از طرف اربابشون ولدمورت ترفيع مقام بگيرن!

محض پاچه خواري(لطفا خشكه حساب كنين! )
پيشگويي پروفسور كوييرل عزيز:
من در گوي شما يك چيزي شبيه پروانه ديدم كه كنار يك چيزي شبيه گل بود!نكنه شما عاشق شدي پروفسور؟ ا..نه..چيزه..شوخي كردم! يك جفت كفش هم بود كه معنيش اين بود شما به زودي به يك مسافرت مي رين و چونكه يك صندوق هم توي گويتون ديدم و معني صندوق گنجه..پس احتمالا سفر پر منفعتي براتون خواهد بود!

مقاله اي حداقل سه خطي راجع به تاريخچه گوي بلورين:
گوي بلورين در از خيلي وقت پيشها وجود داشته و توسط جد جد جد اندر جد جد پروفسور كوييرل اختراع شده است!البته كسي دقيقا طرز كار آن را نمي داند ولي بخارهايي كه داخل آن هستند خاصيت جادويي دارن!گوي بلورين باعث جنگهاي متعددي بين روم و انگليس شد زيرا رومي ها معتقد بودن كه خودشون مخترع گوي هستند و انگليسيها كه از جد جد جد اندر جد جد پروفسور كوييرل دفاع مي كردند نيز خود را مخترع آن مي دانستند!پس از مدتها انگليسيه موفق به شكست رومي ها شدند!

تفاوت اساسي بين دو نوع فال: در فال قهوه‌ ، تقريبا دانستن علامت ها و روش درست انجام دادن آن كفايت مي كند امّا در گوي بلورين، بايد چشم درون داشت(!) و تمركز خود را به شدت روي گوي و هدف خود جمع كنيم.... در فال قهوه اگر شكل واضحي نبينيم، مي توانيم با چند بار چرخش و تغيير زاويه، شكلي واضح مشاهده كنيم ولي اگر بدون تمركز روي گوي بلورين و نداشتن ميز گرد(!) به درون آن نگاه كنيم، به نتيجه‌ي چندان جالبي نخواهيم رسيد!
پيشگويي هاي من:
*پروفسور كوئيرل: من با دقت در گوي بلورين، ابتدا مقداري توده‌ به شكل ابر مشاهده كردم كه با دقت در آن تونستم تشخيص بدم كه شكل ((چند لكه خون)) هستش.... به معناي جنگ... وقتي مي خواستم تجزيه و تحليل كنم ببينم چه جوري و به طور دقيق تر بررسي كنم، ديدم توده كم كم تغيير كرد و به شكل((جسد)) به معناي مرگ در آمد!!! با خودم گفتم: هووووم... پروفسور كوئيرل كه مرگخوار شده، قراره با ما بجنگه و بعد بميره؟! جالبه!!!(ببخشيد پروفسور!! منظورم اون جالب نبود ها!)
*پروفسور آرماندو ديپت: بعد از اين كه پروفسور پيوسي غيبشون زد و به طرز مرموزي درست فرداش پروفسور آرماندو ديپت عزيز به سادگي صاحب درس ايشون شدن من كنجكاو شدم بدونم اين پروفسور ديپت كيه؟ گفتم شايد از آينده‌اش بفهمم، رفتم سراغ گوي بلورين... به پروفسور ديپت گفتم بيان بشينن فالشون رو بگيرم... ايشون از اين پيشنهاد استقبال فراوان كردند و من توي گوي دقت كردم و ديدم توش((انار)) هستش... به معناي ثروت... بعد سراغ پروفسور پيوسي رو از پروفسور دامبلدور گرفتم و گفت فردا قراره بياد ديدن اون... منم برم دفترش! رفتم و از ديدنش خوشحال شدم... فال اون رو هم گرفتم.... باز هم ثروت... و نا خودآگاه فرياد زدم: هوهاهاهاها... من چه باهوشم!! و بعد خودم رو توي دفتر مدير عزيز يافتم!!!
*پروفسور دامبلدور: من بعد از قضيه قبل، با پروفسور دامبلدور قرار گذاشتم كه اگه فالي براش بگيرم كه توش اتفاق خوبي براش افتاده باشه(!)، باهام كاري نداشته باشه... اومديم و گوي رو آورديم و من توش تمركز كردم و ناگهان نتونستم جلوي خودم رو بگيرم و داد زدم: نه... مرگ!!!
پروفسور گفت: خوب... پس مجازات مي شي!!!
من به اطراف نگاهي مي اندازم و وقتي مي بينم كه ميزمون دايره‌اي شكل نبوده فرياد شادي سر مي دم... قضيه رو توضيح مي دم و وقتي ميز گرد رو مي آرن، من باز هم توي گوي دقت مي كنم و اين بار يه سگ مي بينم... آه... باز هم مرگ....
سعي مي كنم خونسرديم رو حفظ كنم و مي گم: پروفسور، قراره به يه مسافرت خوب برين...
پروفسور دامبلدور: آهان... كه اين طور... مجازاتت دوبرابر مي شه...
من كه خشكم زده يه دفعه يادم مي افته: من هيچ وقت نمي تونستم ذهنمو به خوبي ببندم!!!!