ترم هفتم هاگوارتز
تدریس ِ دفاع در برابر جادوی سیاه
جلسه دوم: دوزخی ها
فلش بک!
به شدت عرق کرده بود ، ترس سراسر بدنش را گرفته بود و وحشت در چشمانش موج میزد. چوبدستی اش را تکان داد و ورد ِ دیگری را فریاد زد ، پرتوی های سبز و قرمز به سرعت از نوک چوبدستی اش خارج میشد اما موجودات روبرویش دوزخی بودند نه انسان ! آخرین تلاش هایش برای زنده ماندن بیهوده بود ! دوزخی ِ دیگری گردنش را گرفت ، سرمای غیرقابل تحملی به بدنش رسوخ کرد ! چهره اش لحظه ای ثابت ماند سپس پلک هاش بالا رفت و با حرکت کندی به درون آب کشیده شد !
پایان فلش بک!
هنوز هم با یادآوری آن خاطره لرزش ِ خفیفی را در بدنش حس می کرد. به آرامی بر روی صندلی اش نشست و به چهره مشتاق دانش آموزان خیره شد.
بتی با سردرگمی پرسید:
-ولی پروفسور ، شما الان اینجایید ، سالم و زنده!
پرسی: خالی میبنده باب !
آسپ با عصبانیت گفت:
-اون چکش تو سرت بخوره که پست ِ جدی ِ من رو به بوق کشیدی ! کلی فضاسازی کرده بودم ! باز طنز شد ! عهه !
دانش آموزان با نیشخند به آسپ خیره شدند. بعد از لحظاتی مورگانا سکوت را شکست و پرسید:
-ولی این غیر ممکنه پروفسور ! شما بدون استفاده از آتش اونم بعد از کشیده شدن توی آب چطور تونستید نجات پیدا کنید؟!
آسپ: توضیح میدم دوشیزه لی فای!
اهم ... بله! حتی بسیاری از جادوگران قدرتمند هم برای مقابله با دوزخی ها از آتش استفاده می کنند. این موضوع به طور کامل در بین عموم جا افتاده که تنها راه مقابله با دوزخی ها آتیشه ولی من در این جلسه می خوام روش ِ جدیدی رو به شما یاد بدم. مقابله با دوزخی ها با استفاده از جادوی سیاه !
در کلاس شروع به قدم زدن کرد و در حالیکه تک تک ِ دانش آموزان را از نظر می گذراند ادامه داد:
-دوزخی ها موجودات خطرناک اما تاسف آوری هستند. اجسادی که از قبرهاشون دزدیده شدند و
مجبورشون می کنند تا کثیف ترین کارها رو انجام بدن ! یک جادوگر باید شرفش رو از دست داده باشه تا چنین سوء استفاده ای از یک مرده بکنه ، ولی موضوعی که شما باید بدونید اینه که در مقابل ِ یک دوزخی ترحم و دلسوزی معنایی نداره. جسد ِ پدرتون هم بود با قدرت ِ تمام دفاع کنید. دفاع نکنید کشته میشید. به همین سادگی !
لبخندی به چشمان ِ مات ِ مورگانا زد. سپس رویش را برگرداند و گفت:
-جادوی ِ سیاهی وجود داره که نام خاصی هنوز براش انتخاب نشده. جادوهای سیاه اونقدر به ندرت و کم توسط جادوگرها استفاده میشن که وزارتخونه اسمی برای اونها نمیزاره و مرگخواران هم که بیشترین سهم رو از اجرای جادوی سیاه دارند اونقدر در کشتار و کارهای ِ کثیف دیگه غرق شدند که اسم گذاشتن روی یک طلسم بیهوده ترین کار ممکن به نظر میرسه ! ورد ِ اجرای اون طلسم
دارکو اینفا هست. همه با هم تکرار کنید: دارکو اینفا!
دانش آموزان آموزان یکصدا ورد را تکرار کرد.
-محدودیت ِ اجرای این طلسم هنوز به طور کامل مشخص نشده ولی من فقط کاربرد اون رو روی دوزخی ها میدونم و به شما هم توصیه می کنم تا مطمئن نشدید جز دوزخی ها روی موجودات دیگه ای به کار نبرید! در ضمن اگر بر روی هر انسانی این طلسم اجرا بشه وزارتخونه بلایی به سرتون میاره که آرزوی بوسه دیوانه سازها رو کنید ! و مهم ترین نکته...
با تاکید خاصی ادامه داد:
«ذهنتون رو فقط بر روی اجرای اون طلسم و دوزخی متمرکز کنید. اگر حواستون به اطراف پرت بشه یا وسط ِ اجرای اون چهره دختر مورد علاقتون یا هرچیز دیگه در ذهنتون شکل ببنده فاجعه به بار بیاد. لازمه ای اجرای این طلسم و حتی طلسم هایی که در جلسات بعد به شما آموزش میدم تمرکز بالا اونم فقط روی دشمن مقابلتونه. به این میگن
جادوی ِ سیاه ِ کنترل شده !»
سپس به سمت درب ِ کلاس حرکت کرد و با خونسردی گفت:
-من یک صحبت با مدیر دارم ، ربع ساعت دیگه همتون رو کنار دریاچه هاگوارتز می بینم ! خونسرد و آماده باشید !
دانش آموزان:
تکلیف رول:هنگام اجرای ِ کاری شبانه در
پارک جادوگران ، با چندین دوزخی روبرو میشید. تا آخرین نفس مبارزه کنید !
برای مقابله با دوزخی ها از ورد و نکات ِ تدریس حتما استفاده کنید.