استيو:چو ميشه با من تمرين كني؟ هرچي باشه ما از قديمي ها هستيم بهتر ميتونيم با هم كار كنيم
چو: باشه!
استيو: بهتره سنگر بگيريم كه زياد آسيب نبينيم
چو : باشه! ولي استيو قبول كن راحت اشتباه بود ولي حالا خوشحالم كه برگشتي به جبهه سفيد
استيو: ميدونم ولي ... هيچي ولش كن بيا تمرين كنيم تا داد استاد در نيومده
چو و استيو در جاي مناسبي قرار گرفتند
استيو طلسمي را در ذهن خود مجسم ميكند اما قبل از آن كه افسوني را بيابد يه افسون از سوي چو به سوي او روانه ميشود پس بلافاصله افسون Shield را به ياد آورده و اجرا ميكند افسون چو به ديواره برخورد كرده و منحرف ميشود .
استيو: افسونت زياد قوي نبود
چو:اجازه ندارم افسون قوي رو اجرا كنم اين فقط Expelliarmus بود.

پروفسور با اجازه ي شما ميتونم كسي كه در حال دوءل به من حرف نا مربوط زد حالشو بگيرم؟؟؟؟؟

3 امتیاز از شون به خاطر طلسم کردن پروفسور بلک کم میکنم.
3 امتیاز به الیور و برتی باتز و 2 امتیاز به ساتانیکا.
خب. امروز میخوایم رو طلسم های بی کلام کار کنیم. در حالتی که حریفمون جادوگر بسیار کارآزموده ای باشه قبل از اینکه طلسم به طور کامل از دهنمون خارج بشه اون میتونه واکنش نشون بده.
بنابراین لازمه که ما بتونیم بدون گفتن طلسم اجراش کنیم. حالا دو به دو بشین. یکیتون سعی کنه اون یکی رو طلسم کنه و اون یکی سعی کنه دفاع کنه. یک کلمه هم از دهن کسی در نیاد!

شون: پروفسور می شه من با یکی دیگه تمرین کنم. اگه دو دقیقه دیگه با برتی بمونم یکیمون ریز ریز می شه!
پروفسور: خیله خوب شون تو با سیریوس تمرین کن.
سیریوس: اسیو
شون روی هوا بلند می شه و محکم می خوره به دیواره کنار سیریوس!
شون از روی زمین پا می شه: دلتریوس...
سیریوس یه نیگاه به شون می کنه یه نیگاه به چوب دستیش.
پروفسور: شوووون این چه طلسمی بود چرا چوب دستی سیریوس را خرد کردی؟
شون: ببخشید پروفسور حواسم نبود چه طلسمی کردم، الان باطلش می کنم.
سیریوس: انگورجیو
صورت و بدن شون شروع می کنه به تورم!!
سیریوس افسون را باطل می کنه و می خواهد چیزی به شون بگه که ناگهان...
شون:پتریفیکاس توتالاس
دست و پای سیریوس بسته می شه و با صورت می خوره زمین.
شون میاد طرف سیریوس و دست و پای سیریوس را باز می کنه.
شون: ببخشید یه لحظه کنترلم را از دست دادم.
تا از زمین پا میشن سیریوس با صورت میره تو شیکم یکی.
سیریوس: سلام پروفسور...
پروفسور: شما ها امروز چه تون شده؟...

الیور:پروفسور من با کی باید تمرین کنم؟
پروفسور:صیر کن یکی تمام کنه یا یه نفر بیاد.
چند دقیقه بعد چو وارد میشه و الیور با اون تمرین میکنه
چو:اول تو ایلاس پوس رو بگو
الیور:باشه
الیور:ایلاس پوس.و وارد ذهن چو میشه.میبینه چو می خواد اکسپلیارموس رو بفرسته.برای همین آماده میشه تا بگه پروتگو ولی چو به سرعت... با یه ورد دیگه طنابهایی نامریی به دور الیور می پیچه
الیور:
چو:
الیور:تو که می خواستی یه ورد دیگه بفرستی
چو:آره ولی عوضش کردم.
الیور:حالا نوبت منه

پروفسور: برتی تو با شون تمرین کن.
برتی:باشه
شون:ایلاس پوس
برتی:ریکتوسمپرا
شون:هاهاهاها...آی ...هیییی..هاها..
برتی:پروفسور من اینو با طلسم قلقک طلسم کردم حالا چی کارش کنم؟
پروفسور طلسمو باطل میکنه.
برتی:ایلاس پوس
شون:پتریفیکوس توتالیوس
بزتی خشک میشه و میفته زمین.
شون طلسم باطل میکنه.
شون:ایلاس پوس
برتی:ایمپدیمنتا
شون پرت میشه توی سر ساتانیکا که داره بازم باد میشه. ساتانیکا باد میشه و شون رو با خودش میبره هوا.
برتی:شووووووووووووووووووووووون
پروفسور:بپا نترکی
برتی:اکسیوشون
شون میاد میفته جلوی پای برتی
پروفسور:مگه نگفتم طلسم خطرناک استفاده نکنید؟

ساتانيكا روبه روي زاخارياس واي ميسته
ساتانيكا:ايلاس پوس
زاخارياس :ديفندو
ساتانيكا:زاخي تو خوابي يا باز تو فكر كتي هستي ديفندو رو كه تمرين كرديم تموم شد
زاخارياس:خوب ااااا خوب نو شروع كن ايلاس پوس
ساتانيكا:ملسدورا فلاوروشن
(زاخارياس مثل كاغذ ديواري گا گلي ميشه تمام صرتش پر از گل قرمز ميشه )
زاخارياس:خيلي نامردي كردي
ساتانيكا: غصه نخور الان درستش ميكنم واشن كو سالامي
(زاخارياس دوباره درست ميشه)
زاخارياس:بابا بلد بابا تركوندي حالا نوبت منه ...........

جیمز: خوبه. جلسه پیش طلسم دیفیندو رو تمرین کردیم و تا حدودی خوب انجام دادین همتون. من به چو، الیور، ساتانیکا هر کدوم 4 امتیاز میدم. به زاخاریاس هم 3 امتیاز میدم.
زاخی: اِ....
جیمز: حرف نباشه! خب. جلسه پیش گفتم که برای مقابله با ایلاس پوس یه راه دیگه هم هست. اونم اینه بعد از اینکه اثر ایلاس پوس از بین رفت به سرعت طلسمتون رو عوض کنید و یه طلسم دیگه رو اجرا کنید. الان دو به دو بشید و یه طلسم رو در نظر بگیرید. بعد بذارید تا طرف مقابل ایلاس پوس رو اجرا کنه و اونوقت سریع قبل از اینکه اون بتونه کار دیگه ای بکنه طلسمتون رو عوض کنین. این کار قدرت ذهنی بالایی میخواد. چون اگه سریع عمل نکنید حریفتون میتونه دفاع کنه یا یه بار دیگه ایلاس پوس رو اجرا کنه.

شون پن در حالی که نفس نفس میزد: من را ببخشین پروفسور من خواب مونده بودم، می شه بیام سر کلاس؟!!!
پروفسور: ...

ساتانيكا كه تازه از در مانگاه اومده
ساتانيكا:بازم با بغض پرفسور منو باد ميكنن بعد شما 5 امتياز ميدي
پرفسور:(باتعجب)تو از كجا فهميدي
ساتانيكا:خوب ديگه
پرفسور خيلي خوب ادامه درس رو هم لابد ميدوني
ساتانيكا:بله پرفسور
پرفسور :خوب تو رو با كي بزارم (چو رو صدا ميكنه چو حالا كه تمرينت با اليور تموم شد با ساتانيكا تمرين كن )
چو :باشه و (شروع ميكنه)ايلاس پوس
ساتانيكا:ديفندو
چو: دهه خوبه حالا تو كلاس نبوديا بكش كنار يزار ببينم چيه تو مغزت
ساتانيكا:ااااا خجالت بكش خوبه آخه من به مغز تو گير بدم
چو: بابا به كسي نميگم فقط مي خوام ببينم اينجور كه ميگن تو با عموت تبادل فكري داريد يانه (خواهش ميكنم)
ساتانيكا:نه نميشه مگه كشكه عموم بفهمه ديگه هيچي
چو : اه بابا اصلا من نخواستم بياتو امتحان كن
ساتانيكا:ايلاس پوس
چو :(يكم وردش رو دير ميگه) انگار دير گفتم
ساتانيكا:آره باشه ديگه حالا ميخواي بري زير اب من رو پيش پرفسور بزني
چو:ااا ميدوني ........بيبن..........چيزه