هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: فرار از زندان
پیام زده شده در: ۱۹:۳۹ سه شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۸۹
#2

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۲ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۵۷ جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
از در عقب، صندلی جلو!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1316
آفلاین
سوژه جديد:
با گام هاي بلند و محكمش از خانه خارج شد و به سوي ميدان حركت كرد. سعي كرد اصلا به نگاه هاي حاكي از تعجب مردم اطراف نگاه نكند. عزم خويش را جزم كرد و درست وسط ميدان ايستاد. جايي كه در ديدرس همه گان باشد. چوبدستي اش را بيرون كشيد و به سمت يكي از درختان ميدان سرسبز گريمولد گرفت و با يك حركت ظريف درخت را به آتش كشيد. همه ي مردم به او نگاه مي كردند و دهان همه باز بود. بعضي ها جيغ ميزدند و فرار مي كردند.
مرد قهقهه مستانه اي زد و اين بار چوبدستي را روي سر خودش گذاشت و يك لحظه بعد هيچكس او را نميديد. مردم وحشت زده نميدانستند كه فرار كنند يا بمانند و كار هاي عجيب مرد را تماشا كنند. چند ثانيه بعد مرد دوباره ظاهر شد و دوباره قهقهه زد.

بلافاصله چندين مرد با شنل هاي سياه دور مرد ديوانه ظاهر شدند و مرد وسط ميدان را با چوبدستيهايشان هدف گرفتند و هر كدام وردي خواندند كه باعث شد مرد گيج شود و عينك هلالي شكلش بشكند و طنابي دور بدنش پيچيده شود و او روي ريش بلند و نقره فام خودش فرود بيايد.
يك افتضاح به بار آمده بود كه درست كردنش فقط و فقط از همان كسي بر مي آمد كه آن را ايجاد كرده بود!

آزكابان

- آلبوس! تو اين جا چي كار ميكني؟ چه خبر شده؟
- نگران نباش آبر! چيزي نشده. به زودي با هم از اين جا ميريم. من براي كمك به تو اومدم.
- كمك به من؟ حالت خوبه آلبوس؟ تو براي كمك به من به آزكابان اومدي؟
- من هميشه خودمو در راه احقاق حق فدا ميكنم برادر. برو سر جات تا اين ديوانه ساز ها از شدت خوشي تو نبوسيدنمون!

.
.
.


هیچی به هیچی!
تصویر کوچک شده


فرار از زندان
پیام زده شده در: ۱۳:۳۸ پنجشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۹
#1

لوسیوس مالفوی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۲ شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۵۴ دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱
از قصر خانواده مالفوی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 807
آفلاین
زندان آزکان مخفوف ترین زندان دنیا... جایی که امید وجود ندارد خاطرات خوب همه به بدی بدل می شود جایی که جادوگران زیادی زندانی هستن زندان آزکابان در وسط دریا و بر فراز سخره های از دل دریا بیرون زده سرد و تاریک بناه شده... هیچ راهی برای رهایی نیست دیمنتور ها بدترین کابوس زندانیان این مکان است... شب و سرمای طاقت فرسا تمامی ندارد...
هیچ راه فراری نیست تمام در بندان محکوم به مرگ هستن...

اما رویای فرار در ذهن بعضی از جادوگرها حوادث و اتفاقات هیجان انگیز پر معما و راز ها زیاد با خشونت همراه میشود... که در ادامه با سری ماجراهای فرار از زندان داستان فرار جادوگران را دنبال خواهیم کرد.

اینجا مکانی برای انجام دیدار های مخفی طرح ریزی نقشه ها و بررسی راه های فرار از زندان انجام میگرد آبا به راستی کسی موفق به فرار از این زندان می شود...؟؟ و یا تلاش زندانیان برای فرار به یاس تبدیل میشود.


جادوگران







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.