کلاس در حال برگذاری بود و سوسک در حال وزوز لی هم که تو. کف یکی از دخترا کلاس بود و هرمیونم داشت به زمان برگردان فکر میکرد
پرفسور اینقدر درباره مریخ فکر کرده بود که اصلا یادش رفته بود کلاسی درسی مقاله ای و امتحانی باید
در کار باشه این باعث شد که کلاس مثل باغ وحش بشه(بلانسبت اعضای سایت و ..) و هم همه ای بث بزرگ در کار باشه همه چیز در حال تلاطم بود که ناگهان وگا از در وارد شد
کلاس مثل اینکه ورد ممنوعه ای خوانده شده باشند یا اسم مبارک حاجی دارکی رو برده باشند ساکت شد و در بهت فرو رفت (منظور همه از غیبت وگای خوره انکف مونده بودن )
وگا دستش و برده بالا اما پروفی هنوز تو کف بود و داشت فکر می کرد سه چهار دقیقه ای همینجور گذشت که ناگهان وگا داد زد چه مرگتونه البت معضرت می خوام پروف جون
پروف گفت: چی......ز ا..ه ه.و...م ببینم کدوم گوری بودی وگا؟؟ وای به حالت اگر غیبتت غیر موجه باشه
وگا:از لحاظ موجهی موجهه چون با دمبل صحبت کرده و اجازه گرفتم در پاسخ سئوال لول به سفر اجباری رفته بودم که البت وابسته به در گذشت پاپ ژان پل دوم بود (این قسمت برای تاپیک دین جادوگرا)منم که با دوست صمیم که یک کاتولیک متعصب رفته بودیم مراسم رو از نزدیک ببینیم .
ناگاه پرفسور به گریه ای بس نحیب و ترسناک افتاد و گفت :زاپ پامپل دوم خیلی جادوگر خوبی بود من معجون آب تقدیس رو از اون یاد گرفتم آه یا مسیح
سوسک هم که از این آدمای عامه که همینجوری به دهن مردم نگاه می کنه دید پروف داره گریه میکنه زد زیر گریه وگفت این کلام از انجیل خیلی قشنگه:و فرشته وارد شدو گفت مسیح آیا از تو در مورد خدا می پرسند پس به آنها بگو اپراتوری خدا در درو شماست و اطراف شما در بین سیارات و کهکشانها و درتمام جهان در برگ درختان و در چوب آن در سنگ اما نه در مکانی که از آنها ساخته اید وخود را به بهانه خدا در آن محسور کرده اید .
کلاس در دوگانگی بس غریب مانده بود سوسک و انجیل وجملات فلسفی این سوسک چه مرگیش شده
وگا که در تعصر بس شدید بود ناگهان برای تغییر جو کلاس گفت خوب خانم اجازه هست یک مقاله در مورد نجوم بخونم
پروف در حال پاک کردن اشکها آهی کشید وفین عمیقی در دسمال کردو گفت خو ب بچه کلاس بعد از چهار دقیقه سکوت به نیت چهارده معصوم منهای ده دوباره برگزار میشه برای زاپ پامپل دوم
این را گفت و ساکت در جای خود ایستاد و به احترام پاپ سکوت کرد
بقیه هم به او اقتدا کرده و ایستادند بجز وگا که رفت ودر سرجای خود نشست
4 دقیقه بعد....
پرفسور به آرامی نشست و روبه وگا با خشم نگاه کردو گفت های توچرا احترام نگذاشتی وگا گفت تورخدا من از دیروز تا حالا فقط برای پاپ مجموعا در تمام جاها از اتوبوس هواپیما و قطار و مراسم 6.7 ساعتی سکوت کردوم وایسادم خدار وشکر پاپ برقو اختراع نکرده والا دنیا تا ده روز تو تاریکی بود (البت این عالی بود برای رصد چه حالی میداد)
پروف بعد از کمی تامل گفت ساکت خوب کجا بودیم آهان داشتم فکر می کردم عجب کلاسی هست ها عالی در مورد مریخو تقویم نجومی خیلی صحبت شد.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
------------------------------
سلام ببخشید فکر کنم در بالا دلیل نبودنمو توضیح دادم