آه هی (نفس عمیق) ........... دیشب داشتم مجله هایی رو که توی امسال خریده بودم البته بخشی رو نگاه میکردم حدود 110 تایی میشد بعضی از تیتر خاطره داشت بعضی بی اهمیت بعضی اعصاب خرد کن بعضی هم اشکم در می آورد
گذر زهره اوووووووووووووو..............ف واقعا دارم گریه می کنم بغض تمام صورتم و گرفته یادش یخیر چه عیدی بود پر از وقایع نجومی اولین عکس نجومی رو هم همین موقع بود که گرفتم از دب اکبر قشنگ شد ولی خوب تو تهران می دونید.... کم کم دیگه داشتم یک آماتور خوب میشدم هنوز سخنران پر طرفدار جلسه های علمی دوستام بودم همیشه از صحبت کردن و انتشار علم کم نزاشتم شاید کمی (منظور خیلی)پرحرف باشم اما یک چیز مهم است اونم انتشار علم است .داشتم می گفتم که آره همین طور مقاله و بحث بود که می خوندم و ترجمه میکردم وشرکت میکردم تازه وارد حریم انجمن نجوم داشتم میشدم البته خوب هنوز عضو نشدم چون نخواستم می دونید که...... گذشت و گذشت و گذشت آه خوب روز نجوم سید منم که از هفته قبلش داشتم آماده میشدم فضا مهم بود که فضایش هم جور شد می دونید کجا؟؟ نه بابا توی مسجد محلمون (اشتباه نشه من از امت حزب ا... متنفرهستم و جوجه حرب ا... نیستم این کار دلیل داشت) آره همه چیز کم کم داشت جور میشد از متن ها و بروشورها که از مقالات ناب اختر فیزیکی بود گرفته تا پرژکتورو فیلم و پرزنتیشن پاور پینت و خیلی کفت وزهر مار دیگه خیلی ها تو اون شب ال کردن و بقیه خواب رفتن از مریخ و زحل و گذر زهره گفتم و.... وای داشت یادم میرفت از ماه گرفتگی هفته بعدش هم گفتم
چه ماه گرفتگی پشت ابر البته من یه عکس از گرفتم اونم بواسطه یکی از دوستام که بلد نبود (خیلی زور داره) اون خارج شهر پای تلسکوپش بود و من داخل شهر توی خونه ابر تماشا میکردم این اولین واقعه بزرگ نجومی بود که داشت توی دوره حرفه ای من اتفاق می افتاد و من با اطلاع کامل وبا تسلط واردش شدم اما هوا ابری بود. خوب اینهم نشد بعدیش هم که اصلا نمی تونستم ببینم آره تو آبان ماه امسال هم یک ماه گرفتگی دیگه بود ولی خوب دیگه بگذریم
از هرچه بگذریم سخن دوشت خشک ترست
ادامه دارد...........
-------------------------------
ماه گرفتگی امسال
-----------------------------
در ضمن پرفسور جان فقط متنهای دو خطی رو ننویس بیا تا گل برفشانیم ومتن در تاپیک اندازیم
------------
مقاله بعدیم حاتو جامیاره که متن بدی