هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۲۱:۴۸ شنبه ۲۱ آذر ۱۳۸۸
#68

دابیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۱ شنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۱:۴۸ پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۰
از اتاق شکنجه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 275
آفلاین
وقتي همه ي اعضا وارد ماشين شدند ، ناگهان درها قفل شدند و ماشين به راه افتاد ... پس از اينكه چندمتري را طي كردند ، راننده ، ماشين را متوقف كرد و به سمت اعضا برگشت ...
هيئت اعضامي ، راننده را ميديدند كه اسلحه اي را به سمت آنها گرفته بود .
- زود باشيد هرچي پول داريد بديد وگرنه ميكشمتون ...
هيئت اعضامی:

و اینک ادامه ماجرا......

ملت جادوگر که هنوز در حالتی گیج ومنگ به سر می بردند ، با جیغی کر کننده که از اعماق وجود جینی می آمد به خودشان آمدن و هر یک سعی داشتند به گونه ایی بگریزند......

ترورس همچون دخترها جیغ می کشید ، خودش را به در ماشین می کوبید وسعی داشت به هر صورتی از این مخمصه رهایی یابد....

در همین لحظه بود ، که صدای فریاد نکره راننده که اسحله اش را با شدت به سمت آنها تکان می داد ، باعث شد ملت جادوگر برای چند ثانیه ایی ساکت شوند و باز همان قیافهای احمقانه وگیج را به خود بگیرند.

روفوس که سعی در آرام کردن اعضا داشت ، با حالتی پدرانه رو به راننده کرد و گفت:ما هیچ پولی نداریم که به شما بدیم!

نیشخند وحشتناکی بر گوشه دهان راننده نشست و باعث شد دندانهای کج ومعوج وزرد رنگش بیشتر نمایان شود....

به نظر می آمد در طول عمرش بارها این جمله را به کرات از قربانیانش شنیده است ، بنابراین ، بدون توجه به چهره درمانده روفوس هفت تیرش را به پیشانی روفوس چسباند و این بار با فریادی گوش خراش تقاضای خود را تکرار کرد.....

در همین لحظه ،در انتهای صندلی عقب ماشین ، جینی و روونا با یکدیگر نگاههای مشکوکی رد وبدل می کردند ، به نظر میآمد حیله ایی در سر دارند.....

روونا به جینی چشمکی زد وآرام آرام دستانش به سمت جیبهای ردایش در حال خزیدن بود.....

در چند ثانیه در ماشین آشوبی به پا شد ، روونا با یک حرکت سریع چوب دستیش را بیرون کشید و به سمت راننده طلسم بیهوشی را پرتاب کرد که باعث شد راننده عکس العمل شدیدی از خود نشان دهد و ناخواسته دستانش بر روی ماشه بلغزد......

صدای شلیک اسلحه باعث جیغ وداد وهرج مرج در خیابان شد ....

صدای جیغ زنی به وضوح شنیده میشد که آرام آرام وبا ترس ولرز به سمت ماشین می رفت وفریاد می زد :خون .....خون....


ویرایش شده توسط دابی در تاریخ ۱۳۸۸/۹/۲۱ ۲۱:۵۱:۲۸

[b] به یاد شناسه ی قبلیم:«د�


Re: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۱۳:۱۷ پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۸
#67

روفوس اسکریم جیور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۶ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸
از دواج يك امرحسنه است !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 689
آفلاین
سلام ...
برايان دامبلدور تاييد شد ...
از همه ي اعضاي سازمان انتظار ميره كه فعاليت داشته باشن ... تازه اين اولين ماموريتمونه ! سوژه هم آسونه ...
پس لطفا يه كمي بجنبيد !


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۲۱:۱۷ سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۸
#66

علی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۳ پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۳:۲۴ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲
از خانه ای متروکه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 148
آفلاین
رم عضويت
1 – نام : برایان ولی راستش علی
2- نام خانوادگي: دامبلدر
دوست داريد عضو كدام حزب باشيد ؟
* ليبرال
* ديكتاتوري
میخوام عضو دیکتاتوری باشم

3 – شما عضو چه گروهي هستيد ؟
مرگخواران
محفل ققنوس
الف دال
جوخه ي بازرسي
هيچكدام
الف دال فعلا اگه خدا بخواد

4 – ساختمان مركزي سازمان ملل جادوگري را در سه خط و به طور خلاصه توصيف كنيد . جایی برای رسیدگی به کار ها و حفظ امنیت
5 – پيشنهاد :
هیچی عالیه



Re: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۲۲:۳۳ شنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۸
#65

روفوس اسکریم جیور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۶ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸
از دواج يك امرحسنه است !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 689
آفلاین
خلاصه ...
توي سازمان ملل ماگول ها ، اجلاسي برگزارشده كه توي اون قوانيني تصويب ميشن كه به جادوگر ها هم مربوط ميشه ...
رييس سازمان ملل جادوگري هم به سرپرستي اسكريم جيور به نيويورك يعني مقر سازمان ملل اعزام ميشن . بالاخره پس از حوادثي كه رخ ميده ، پس از سخنراني پرزيدنت ايران ، نوبت اسكريم جيور ميشه تا بره و از حق جادوگران دفاع بكنه . حالا اسكريم جيور بالاي سن رفته و در حال سخنراني در صحن علني سازمان ملل متحد هست ...
------------------------------------------------------------------------------------
و البته اينجا جاي داره تا من يه گله از ماگول هاي عزيز هم بكنم ... ببينيد مگه يه جادوگر چه گناهي كرده كه شما وقتي اونو ميبينيد فرار ميكنيد يا داد ميزنيد ... مگه ما چه گناهي كرديم ؟ وقتي چيز ميشه نبايد كه چيز كرد ...
ما هيچوقت به شما بدي نكرديم . پس ما اميدواريم از اين پس ديگر هيچ رفتار بدي با جادوگران و ساحره ها اتفاق نيفته .
صحبت هاي رسا و پرمعني اسكريم جيور ، همه ي حضار را به وجد آورده بود ...
در همين لحظه طبق معمول ترورس شيطنت كرد و فرياد زد : مرلين اكبر !
هيئت اعضامي هم به دنبال او بلند فرياد زدند ...
- مرلين اكبر ... مرلين اكبر ... مرگ بر استكبار
روفوس ادامه داد : بنده بيش از اين وقت شما رو نميگيرم ... بقيه ي صحبت هايم رو در سخنراني بعدي كه دو روز ديگه همينجا برگزار ميشه ، به سمع شما عزيزان ميرسانم ... والسلام عليكم و رحمته المرلين و بركاته
صداي تشويق حضار ، سرتاسر سالن را پر كرده بود .
روفوس از سن پايين آمد و در كنار هيئت اعضامي نشست .
در اين لحظه ترورس محكم به او تنه زد و گفت : ايول روفوس ، باب تركوندي ! همه ديدند كه ما جادوگرا چه آدم هاي با ...
- ببند اون دهنتو
- شرمنده ...
پس از دو ساعت و اتمام جلسه ي سازمان ملل
همه ي اعضاي هيئت كه خسته شده بودند از در سالن عبور كردند و در آنجا بنزي ده در منتظر آنها بود . ناگهان ترورس كه در عمرش چنين ماشيني نديده بود ، به سمت ماشين حمله ور شد ولي ناگهان گلگومات او را با يك دست گرفت و مانع كارش شد .
- نديد بديد ! مودب باش و آبروريزي نكن !
ترورس :
وقتي همه ي اعضا وارد ماشين شدند ، ناگهان درها قفل شدند و ماشين به راه افتاد ... پس از اينكه چندمتري را طي كردند ، راننده ، ماشين را متوقف كرد و به سمت اعضا برگشت ...
هيئت اعضامي ، راننده را ميديدند كه اسلحه اي را به سمت آنها گرفته بود .
- زود باشيد هرچي پول داريد بديد وگرنه ميكشمتون ...
هيئت اعضامي :


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۲۱:۳۷ شنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۸
#64

نارسیسا مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۰۷ چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۰:۱۷ جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 177
آفلاین
وقتی روفوس شروع به صحبت کرد جادوگران و ساحره ها و ماگل ها به نشانه ی بزرگداشت او کف زدند و دستاشون رو با حالتی که ما عدد دو , یعنی دو دوره پرزیدنت شدن تصور میکنیم بالا بردند.

روفوس:
-جادوگران , ساحره ها و بخصوص ماگل های عزیز سلام!


-سلام عمو!

(بزن کانال بزرگسال)

-از این که در این روز برفی و آفتابی و زیر این بارون ملایم اینجا جمع شدید ازتون متشکرم من به خاطر این زحماتتون دولت تعیین میکنم حتی ممکنه تو دهن افغانستان هم بزنم. اهم اهم...البته ممکنه.

ملت دوباره دستاشون رو به نشانه ی عدد دو و نه چیز دیگری بالا بردند.

-خب عزیزان همونطور که میدونید من نمودارهای زیادی برای نشان دادن دارم ولی بالاخره متوجه شدم گه از مد افتاده و شماها دیگه تسترال نیستید. اهم! خب این دفعه برنامه ی جدیدی دارم میخوام از راه دیگه ای وارد بشم . میخوام دست دوستی به افغانستان بدم و کلا" تو دهنش نزنم. آخه چه کاریه؟ وقتی میتونیم همه مون دست به دست هم دهیم به مهر و کلا میهن خویش را کنیم...

سخنان بعدی روفوس با کف زدن جمع دیگه شنیده نمیشد و هرکسی داشت سعی میکرد خودش رو به نوعی به روفوس به رسونه و دست یاری بهش بده. البته ساحره ها کنار نشسته بودند و فقط لبخند میزدند یعنی لبخند هم نمیزدند فقط دست میزدند, دستاشونم اصلا دیده نمیشد چون همه شون دستکش پوشیده بودند!

-بله , بله!خیلی ممنون! گفتم که دست دوستی میدیم و اینا به خصوص با ماگل های عزیز که خیلی در جامعه ی جادوگری عزیز محسوب میشند و قوانینی رو که براشون تصویب میکنیم به هیچ وجه به نفع ما نیست و فقط میخوایم به قرب مرلین برسند و...


ویرایش شده توسط نارسیسا مالفوی در تاریخ ۱۳۸۸/۹/۱۴ ۲۱:۵۸:۳۴
ویرایش شده توسط نارسیسا مالفوی در تاریخ ۱۳۸۸/۹/۱۴ ۲۲:۰۰:۵۶


Re: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۲۰:۰۷ شنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۸
#63

روفوس اسکریم جیور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۶ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸
از دواج يك امرحسنه است !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 689
آفلاین
برايان جان ....
اين فرم رو پر كن ...

فرم عضويت
1 – نام
2- نام خانوادگي

دوست داريد عضو كدام حزب باشيد ؟
* ليبرال
* ديكتاتوري
3 – شما عضو چه گروهي هستيد ؟
مرگخواران
محفل ققنوس
الف دال
جوخه ي بازرسي
هيچكدام
4 – ساختمان مركزي سازمان ملل جادوگري را در سه خط و به طور خلاصه توصيف كنيد .
5 – پيشنهاد :


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۲۳:۳۶ جمعه ۱۳ آذر ۱۳۸۸
#62

علی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۳ پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۳:۲۴ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲
از خانه ای متروکه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 148
آفلاین
سلام روفوس اسكريم جیور جان عزیز برای عضویت در اینجا باید چه کار کنم؟؟



Re: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۲۲:۲۴ پنجشنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۸
#61

روفوس اسکریم جیور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۶ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸
از دواج يك امرحسنه است !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 689
آفلاین
خلاصه ...

توي سازمان ملل ماگول ها ، اجلاسي برگزارشده كه توي اون قوانيني تصويب ميشن كه به جادوگر ها هم مربوط ميشه ...
رييس سازمان ملل جادوگري هم به سرپرستي اسكريم جيور به نيويورك يعني مقر سازمان ملل اعزام ميشن . بالاخره پس از حوادثي كه رخ ميده ، پس از سخنراني پرزيدنت ايران ، نوبت اسكريم جيور ميشه تا بره و از حق جادوگران دفاع بكنه . حالا اسكريم جيور بالاي سن رفته و ميخواد سخنراني خودشو شروع كنه !


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۲۰:۲۱ پنجشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۸
#60

روفوس اسکریم جیور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۶ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸
از دواج يك امرحسنه است !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 689
آفلاین
- و السلام عليكم و رحمت الله و بركاته ...
پس از پايان سخنراني رييس جمهور ايران ، همه ي هيئت كه منتظر سخنراني روفوس بودند ، سرشان را به سمت صندلي روفوس برگرداندند ولي او سرجايش نبود !‌
هيئت اعضامي :
ولي ناگهان در همين لحظه صدايي در سالن طنين انداز شد !
of the general assembly to Welcome to United the the President of LAEA's Magic
His Excellency Rufus Scrimgeour
پس از شنيدن صدا ، هيئت اعضامي با صحنه اي بسيار عجيب مواجه شدند ...
روفوس بر روي صندلي نشسته بود كه در كنار جايگاه سخنراني قرار داشت . در سالن همه ي حضار ساكت شده بودند تا متوجه سخنان رييس سازمان ملل مشنگي شوند كه در حال توضيحاتي در مورد هيئت اعضامي جادوگران بود .
در همين لحظه ناگهان فكري به ذهن ترورس رسيد .
- بچه ها ، قبل از اينكه روفوس شروع كنه ، ما بايد تشويقش كنيم ... خوبه ؟
همه اعضا حرف او را تاييد كردند ...
- من هرچي گفتم شما تكرار كنيد .
- روفوس حمله كن ، پرسپو ... نه ببخشيد ... آهان فهميدم ... من هرچي گفتم ، شما بگيد يا مرلين مدد
او با صدايي بلند شروع كرد به شعار دادن ...
- شير شيره هاگزميده !
هيئت : يا مرلين مدد
- شير شيره هاگزميده !
هيئت : يا مرلين مدد
- روفوس ما شيره !
- يا مرلين مدد

- خوبه ... حالا شعر بخونيم . شروع كنيد !
- ما نميگيم دنيا رو ميخوايم ! امروز رو نه فردا رو ميخوايم ! ما نميگيم هرچي هست ، مال ماست و حساب كتاب ما از دنيا جداست و ما فقط ميگيم اين حق ما نيست ... حق ما گم شدن و مردن نيست ... حق ما زندگي بي ملاله ... يه سقف و زندگي ، نونه حلاله !

اين شعري بود كه همه ي هيئت به صورت كر ، درحال خواندن آن بودند .
در اين لحظه همه ي حضار به سمت منبع صدا برگشتند .
پس از كلي شعار و پس از اتمام سخنراني رييس سازمان ، بلاخره روفوس بر روي سن رفت و شروع كرد به سخنراني و دفاع از مواضع جادوگران ...
- بسم رب مرلين !


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۱۹:۲۰ جمعه ۱۵ آبان ۱۳۸۸
#59

دابیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۱ شنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۱:۴۸ پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۰
از اتاق شکنجه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 275
آفلاین
اعضای هیئت در سالن نشسته بودند وبا شگفتی به سخنرانی کش دار و خسته کننده پرزیدنت ایران گوش می دادند......

روونا که با چشمای 4 تا شده به پرزیدنت ایران زل زده بود رو به روفوس کردو گفت:آخه این مشنگ ناکس چطوری داره از جادو استفاده می کنه؟؟؟؟چرا هیچ کدوم از مشنگا تعجب نکردند؟!!!!!!!

روفوس:روونای عزیز من راجع به این قضیه تحقیق کردم .... مردم می گن این یه مساله عادیه!رئیس جمهور ایران خیلی مقدسه واسه همین این هاله نور دور سرشه!

روونا:عجب" بابا مرلین به اون مرلینش هاله دور سرش نداشت اون وقت این بوقی .....هیچی بابا... اصن ولش .....


30 دقیقه بعد رئیس جمهور ایران:

درود به روان پاک بنیان گذار انقلاب اسلامی.....

ترورس که پلک هایش در حال بسته شدن بود با دیدن دختر مشنگی با موی بلوند با چشمای 8 تا شده از جایش بلند شد و مثل مسخ شده ها به سمت دختر به راه افتاد........

روفوس رو به ترورس کرد و گفت:باز داری کدوم گوری می ری؟.....می خوای بری بلوتوس بازی ؟......

ترورس:اه .....اینقدر گیر نده دیگه سیرابی......

روفوس:ببخشید.... شما الان چه غلطی کردی؟

ترورس :اه....چیزه.....من گفتم مخلص شمام ....با اجازتون می خوام یه توک پا برم دس به آب.....

روفوس که داشت چپ چپ به ترورس نگاه می کرد گفت:باشه برو ولی زود بر گرد.....نخست وزیر مشنگا الان می خواد سخنرانیشو شروع کنه.......

ترورس:اوکی رئیس جون.... ما رفتیم.....

و با چشمای از حدقه در اومده به سمت دختر حرکت کرد.......

10 دقیقه بعد......

روفوس با عصبانیت: زاخی ......برو ببین این ترورس کجا رفته.....

زاخاریاس با عجله از جایش بلند شد و به راه افتاد.........

جینی رو به روفوس کرد و گفت:از اولم معلوم بود این ترورس جنبه خارج اومدن نداره نباید میاوردیش روفوس......

روفوس:آره حماقت کردم ......خودم کردم که لعنت بر خودم باد.......

در همین لحظه گلگو که باز طبع شعرش گل کرده بود شروع به خوندن کرد:بادابادا مبارک بادا عروس و دوماد قشنگه مبارک بادا.....

اعضای هیئت:

10 دقیقه بعد ترورس با چشمای کبود شده به همراه زاخاریاس پیداش شد......

روفوس با درماندگی رو به زاخاریاس کرد و گفت: باز چه دسته گلی به آب داده؟

زاخاریاس:آقا رو با یه خانم مشنگ .......الله اکبر.....

ترورس:صلوات.....

اعضای هیئت:اللهم صلی علی مرلین و آل مرلین......

روفوس به ترورس و اعضای هیئت چشم غره ایی رفت و گفت:بیا به تمرگ اینجا تا آخر سخنرانی هم از جات تکون نمی خوری.......

ترورس:چشم.....

و سپس با صورتی سرخ شده به سمت یکی از صندلی های کنار روفوس رفت و سر جایش نشست ........


ویرایش شده توسط دابی در تاریخ ۱۳۸۸/۸/۱۵ ۱۹:۳۸:۲۲
ویرایش شده توسط دابی در تاریخ ۱۳۸۸/۸/۱۵ ۲۱:۵۹:۲۲

[b] به یاد شناسه ی قبلیم:«د�







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.