هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۹:۵۵ شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۴
#83

آلیشا اسپینت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۴ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱:۳۳ پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 186
آفلاین
هری:بله!قیمت ها باید بره بالا!من خرجم زیاد شده...دستم تنگه.نمید کیف و کفش میخواد.من جوابشو چی بدم؟!! (همه تحت تاثیر قرار گرفتن)لی لی دست تنهاs.بابام چند وقته معتاد شده....
شترررررررق.
آلیشیا:آخیش!ضربه ی خوبی بود.چقدر حرف زد
هری:هان!.....اینجا چه خبره؟!!!
آلی:چند دفعه بگم با کفش گلی نیا تو مغازه هان؟؟؟؟؟؟
زود از مغازه ی من برو بیرون!

هری:مغازه ی تو!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟
آلیشیا:نه صبر کن!دورگه بپر برو اون طی رو بیار.این دورگه بدبخت کمرش شیکست بس اینجا رو طی کشید(در حالی که طی رو به طرف هری میندازه)خب زود باش اینجا رو طی بکش....

هری:
آلیشیا:مثکه یه ضربه دیگه لازم داره...
هری مشغول طی کشیدن میشه....
................
...............
..............
آلیشیا:کارت خوبه!!!سابقه ی کاری داری!؟
هری(با ترس):با اجازتون تو خونه نمید کمرش درد میکنه من طی میکشم!
آلیشیا:خوبه!استخدامی!از فردا کارتو شروع میکنی!این دورگه خیلی دست تنهاس!شنیدمم که توام نیاز مالی داره... اصلا از الان کارتو شروع کن.بپر برو این آواتورارو از تو کامیون خالی کن بذار تو انبار...بدو بدو....
.........................................................................

و اینم برای غریبه:
تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط alishia spint در تاریخ ۱۳۸۴/۲/۱۷ ۲۰:۲۶:۵۱


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۳:۰۴ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
#82

غریبه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۳۸ دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۳۱ یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
از سر زميني به نام عشق
گروه:
کاربران عضو
پیام: 116
آفلاین
هوم ....
سلام ، منم يه آواتار ميخواستم !!
البته يه آواتار دختر ، و طوري باشه که بهش بشه گفت غريبه !!
حداقل شما نشناسيش !!
مرسي ...!!


تصویر کوچک شده
Live like you will die tomorrow , Learn like you will live for ever ...


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۹:۴۶ پنجشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۴
#81

شاهزادۀ دورگه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۷ چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۷ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 187
آفلاین
با سلام به برادران و خواهران گرامی!!!

1. برادر دیویس شما باید مدتی صبر کنی!!!
2. در ضمن آلیشیا تو اینجا چیکاره هستی؟! مگه نباید به من کمک کنی؟! بجنب دیگه! مشتری ها پریدند!

با تشکر:

حاج آقا شیخ احمد دورگه



ویرایش شده توسط شاهزادۀ دورگه (White Guy) در تاریخ ۱۳۸۴/۲/۱۵ ۲۰:۱۷:۵۵

Head of Detection and Confiscation of Counterfeit Pants Office
Emperor's Spokesman


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۸:۲۱ چهارشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۴
#80

ریونکلاو

راجر دیویس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۳ سه شنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۱۲:۲۵ یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۳
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
ریونکلاو
پیام: 1220
آفلاین
راجر وارد سالن مي‌شه (ببخشيد من عجله دارم و نمي‌دونم جو حاكم چطوري هس) و مستقيم مي‌ره سمت پيشخون (چي بهش مي‌گن) و سر راهش همه رو كنار مي‌زنه

:سلام من يه آواتور مي‌خوام چون يكمي از آواتورم خسته شدم ميِ‌خوام تنوع ايجاد كنم. اگه مي‌شه عكس واقعي باشه مدل موشم همين شكلي باشه

شخصي كه پشت پيشخونه:

: اه ؟ فارسي نمي‌فهمين ؟
I want an Avator. You know? Something Like a 3*4 Picture but much bigger?

: هنوزم

: اه مشكلي پيش اومده؟


برو ته صففففففففففف وايسا تا نوبتت بشه


!


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۹:۱۱ سه شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۴
#79

شاهزادۀ دورگه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۷ چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۷ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 187
آفلاین
بله اینجا یک سوء تفاهمی پیش اومد که باید حل شه من از اول تا آخر این تاپیکو زیرو رو کردم و سعی کردم سفارشایی که تحویل داده نشده بود بدیم بره و اونایی که تحویل دادیم که هیچ اوناییم که ندادیم که ندادیم البته همشونو دادیم بله می رسیم به این بحث همین طور که خودتون می دونید ونوس از خدایان رومی است که همتراز هرا می باشد و دوباره همینطوری که دوباره می دونید رومیان و یونانیان هم زیاد پابند مسائل اخلاقی نبودند پس نتیجه می گیریم که ما اینجا بی تقصیر بودیم اما من اخرشم نفهمیدم این تصویر کجاش بد بود تازه این اسلامی ترین نوعش بود آخه مجسمه دیگه ایرادی که نداره!

در ضمن ما به کار خود ادامه خواهیم داد ولی با سیاست جدیدتر و همچنین اسلامی تر محض اطلاع بايد بگم اينجا نبايد از اونا بذاري! اينجا يه سايت ايرانيه!(چو چانگ)
اوکی! دیگر نمی گذاریم!


ویرایش شده توسط چو چانگ (FOREVER WHITE GIRL) در تاریخ ۱۳۸۴/۲/۱۳ ۲۰:۱۸:۰۶
ویرایش شده توسط شاهزادۀ دورگه (White Guy) در تاریخ ۱۳۸۴/۲/۱۳ ۲۱:۱۶:۰۷

Head of Detection and Confiscation of Counterfeit Pants Office
Emperor's Spokesman


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۸:۰۹ سه شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۴
#78

شاهزادۀ دورگه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۷ چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۷ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 187
آفلاین
اول من یک سخن کوتاهی داشتم آقا من که نمی تونم 24 ساعته آنلاین باشم پس نتیجه می گیریم یک بار که سفارش بدین کافیه در غیر این صورت به اعدام محکوم می شید

آواتارهای لی جردن، پاتریشیا وینتربورن و مانیا (در اسلامی ترین صورت ممکن!!!) حاضر شدند!

لی جردن!!! (دیگه غیر از این نبود!)

تصویر کوچک شده

پاتریشیا وینتربورن!!! (این لاوندر براون هستش دیگه چینی نیست!)

تصویر کوچک شده

مانیا!!! (آواتار شما در خاکستری ترین صورت ممکن!)

تصویر کوچک شده

و در آخر اعلام می کنیم اینجا رو بالا کشیدیم!!!


Head of Detection and Confiscation of Counterfeit Pants Office
Emperor's Spokesman


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۴:۱۵ سه شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۴
#77

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
دوستان توجه کنید به دلیل بالا رفتن خرج زندگی از این به بعد قیمت های ما 10 درصد اضافه میشن
خب به دلیل اینکه مغازه دیگه ای برای خرید آواتار نداریم و رقابتیم نیست ما هر جوری عشقمون بکشه قیمت حساب میکنیم
دیگه گذشت دورانی که آواتار مفت میگرفتید میبردید و مامان من چیزی بهتون نمیگفت آخه اونا روحن منظورم مامان و باباس خرجی ندارن که نه غذا نه لباس نه هیچی
ولی زندگی من روی هوا نمیچرخه خرج داره اونم با زیاده خواهی های نمید که جدیدا دیگه کمرمو شیکسته خلاصه دیگه نمیدومن یالا پولا رو رو کنید


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۴:۰۳ سه شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۴
#76

پاتریشیا وینتربورن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۱ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۵۴ سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۴
از ارتش سیاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 170
آفلاین
مانیا داره از در می ره بیرون که پاتریشیا می یاد تو...
الیشیا : کفشات..
پاتریشیا بی توجه اواتار را می زنه رو میز:
آخه دورگه ی حسابی این که عکس چو تازه از سیاه سفیدشم ضایع هست که موهاش سیاهه
دورگه: ببین...........
پاتریشیا : چی را ببینم هاااااااان به من بگو قیافه ی اواتار من و چو چه فرقی داره ای ی ی ی ی خدا مردم از بی اواتاری ای یی ی یییییییییی خدااااااااااااااااااا
دورگه:
پاتریشیا: اواتار را در دست دورگه جا می ده و می گه حالا برام فرق نمی کنه من اگه کارتونی هم با شه می پذیرم فقط یه کم شکل من باشه من چینی نیستماااااااااا
دورگه: حالا ببینم چی می شه
پاتریشیا:
الیشیا اونموقع تا حالا داره واژه ی کفش را تکرار می کنه با این حال پاتریشیا بی توجه با همون وضع از مغازه بیرون می ره
========================
ادامه دارد...


[b


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۹:۵۱ دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۴
#75

مانیا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۴ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۵۸ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
از Azeroth
گروه:
کاربران عضو
پیام: 210
آفلاین
مانیا:نهههههههههههههههه
آلیشیا:آرررررررررررررررررررررررررررررررررررررره
مانیا که دوباره جیغ جیغش رفته هوا میره که یقه ی دورگه رو بگیره
آلیشیا میپره وسط و مانیا و میگیره
آلیشیا:ااااا چته؟
مانیا: من آواتار میخوام
آلیشا:
مانیا:
آلیشا:خب حالا یه کاریش میکنم
مانیا:خوبه
دورگه:چی چی رو خوبه؟
مانیا:این که یه کاریش میکنید
دورگه:ما هیچ کاری نمیتونیم بکنیم
مانیا:
دورگه: خوشی نه ببخشید شوخی کردم
مانیا:خیلی خب حالا آلیشا بی زحمت اون کفش های منو بده
آلیشا:
مانیا:خیلی گلی شلی بود حوصله پاک کردن نداشتم گذاشتمشون دم در
آلیشا:
مانیا:واااااااااا هی منو این طوری نگاه میکنه اصلا خودم میرم بیارمشون
و به سمت در میره
مانیا:راستی پولش هم بعد از بانک بابام بگیرید
دورگه:راستی مانیا گفتی زیرش چی نوشته باش...نههههههههههه
مانیا:سیرش د وال
...


تصویر کوچک شده


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۹:۰۹ دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۴
#74

آلیشا اسپینت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۴ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱:۳۳ پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 186
آفلاین
اول از همه بگم از این به بعد از منم تو نمایشنامه ها نام میبرید .اگه دیدید پیامتون نیست شده پس نگین چرا.
....................

مانیا:گیر عجب کله خری افتادیم(مانیا از حضار معذرت میخواد)بابا جون چرا حالیت نمیشه چی میگم.... .....لباسش خاکستری باشه...
دورگه:بابا فهمیدم یه دختر دورگه مایل به خاکستری مخوای!
مانیا:
همون موقع آلیشیا وارد مغازه میشه و جلوی مانیا رو که میخواست به دورگه حمله کنه رو میگیره.

آلیشیا:مشکلتون چیه؟
مانیا:بابا آلیشیا جون این یارو ما رو کچل کرده.
آلیشیا:این دورگه رو میگی.خب حالا اون طفلک یکم کم داره(منگله)ولی باید با این جور آدما مهربان بود دخترم!
مانیا:حق با شماس.

آلیشیا:خب حالا چی میخوای...؟
مانیا:یه دختر با لباس خاکستری که زیرش نوشته باشه
gray girl
آلیشیا:یه بار دیگه بگو...
مانیا: یه دختر با لباس خاکستری که زیرش نوشته باشه
gray girl
آلیشیا:اون قسمت اولشو متوجه نشدم درس. یه بار دیگه....
مانیا:یه دختر با لباس خاکستری

آلیشیا:زیرش نوشته باشه؟
مانیا:gray girl
آلیشیا:آهااااااان خب زودتر بگوووووووو. همین دیروز این آواتورو تموم کردیم.hammer:
مانیا:

.............................................

خب مثکه هنوز واسه بعضی ها روشن نشده که 3 دنگ این مغازه رو خود لی لی دو دستی داد به من.تازه میخواست همشو بده که من قبول نکردم.
از این به بعدم میخواین بیاین تو مغازه اول کفشاتونو جلو در پاک میکنین.آخه این دورگه بنده خدا هی زمینو طی میکشه.بعد شما گلیش میکنین آدم دلش میسوزه....
اینایی که آواتوراشونو گرفتن زودتر بیاین حساب کنین.اگه دیر
پولتونو بیارین سودشم ازتون میگیرم

............................................................
دورگه تو میتونی یه سرس سفارشارم به من بسپاری.








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.