1. الهه ی ماه را لطف کرده و توصیف کنین!8 نمره
گفتی الهه ی ماه، یاد شعر اون مرحوم افتادم.
میگه:
آه ای الهه ی مـــــــــاه، با دل من بســـــــــــاز
کاین غم جانگـــــــــداز، برود ز بـــــــــــــرم
گــــــــــــر، دل من نیاســـــــــــود، از گناه تو بـــــــــــود
بیا تا ز ســــــــــــر، گنه ـت گــــــــــذرم
همونطور که شاعر می فرماید، اساساً الهه ی ماه بانویی کمر باریک، لب قلوه ای، ابرو کمون، چشم عسلی،
سوسن خانوم! میخوام بیام در خونتون... و بسیار بسیار شبیه به ما می باشند.
2. شب چهاردهم است و ماه در آسمان نیست، دنیا را در رولی توصیف کنید!12 نمره
( در تدریس گفتم چه اتفاقاتی میفته، میتونین از همونا استفاده کنین!)
- مـــَـــــــ مــــــَــــــن!
- چته جیمز؟ چرا عر می زنی؟
- ماه نیست! گم شده!
جینی رفت و از پنجره نگاهی به آسمون انداخت و گفت:
- علــــــــه!
- چته خانوم؟ تو دیگه چرا عر می زنی؟
جینی:
عله:
جینی:
عله:
جینی:
عله:
دوفشس پسسس تــخخ!!!(افکت خورد شدن قابلآما، تابه و ظروف پیرکس توی سر عله!)
*پروفسور، این خشونت بیش از حد هم از مشکلات نبودن ماهه ها!
در لحظه ای که پسری که زنده ماند رو به احتضار بود، تدی از پله ها با قیافه ی
پایین اومد.
جیمز سریع به سمتش رفت و گفت:
- تدی چرا تو گرگ نشدی؟ چرا واسه من قیافه ـت رو مثل بوزینه می کتی؟
تدی دستش رو روی سینش گذاشت و با صدای شبیه به آلن دلون گفت:
- آه جیمز! من نفس های آخرم را می کشم. خداحافظ رفیق!
- اوی بی شعور استاد گفت مرگ تدریجی! چرا جوگیر میشی تو آخه؟ پاشو بینم. نری سمت نور ها یهو؟!
در این لحظه بود که صدای
ووووویییییژژژژژ مانندی شروع به نزدیک شدن کرد. جیمز رفت دم پنجره تا ببینه جریان چیه.
- شهاب ســــنـــــگ!
در این لحظه بود که شهاب سنگی وارد حلق جیمز شد و جیمز ترکید و متعاقباً خونه ی عله اینا هم ترکید و نسلشون منقرض شد!
3. چرا ماه چنین تاثیری روی موجودات مختلف دارد؟10 نمره
والا نمی خوام پشت سر کسی حرف بزنم ولی همش زیر سر این الهه ی ماهه!
باورت بشه که یه الهه ی بخیل و حسودیه که نگو.
اصن نمی خوام راجع به کسی حرف بزنمــــا ولی یکی نیست بگو آخه به تو چه که میری آدم گرگینه می کنی؟
البته هر کی زندگی خودشو داره ولی کلاً یک الهه ی نچسب و بیخودیه این الهه ی ماه که نگو.
حالا ما کاری به کسی نداریم. راجع به کسی حرف نمی زنیم اصن.