هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: ماجراهای کاشت مو
پیام زده شده در: ۱۰:۵۲ دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹
#81
- خب اصلا چرا آنوقت باید خانم باشد؟
-ارباب ناسلامتی ایوا خانمه ها اونوقت فکر کنین با خون یه محفلی مرد معدشو شست و شو بدین خب بدبخت معده زخم میگیره خب.
-خب ملانی اینطور که میگویی محفلی بودن یا نبودنش فرقی ندارد دیگر درست است؟
-ارباب خب بله حرف شما هم درسته.
-خب پس برین و یه ماگل خانم بیاورید اینجا.

مرگ خوارا همشون برای پیدا کردن یه ماگل زن رفتن تو شهر لندن شروع به گشتن کردن بالاخره یه ماگل زن پیدا کردن و به زور آوردنش تو مطب دکتر ملانی.

-بفرمایید ارباب اینم از خواسته ی شما.


داخل معده ی ایوا


-ای وای بانو مواظب باشید. یه گرداب اون طرفه.
بلاتریکس برای اولین بار احساس عجیبی بهش دست داد چون روی یه کابوس سازی بود که ایوا توی 5 سالگیش از عموش کش رفته بود و به خاطر گرسنگیش خورده بود پس الان بلاتریکس نمیتونست حرکت کنه.


ویرایش شده توسط مارکوس فنویک در تاریخ ۱۳۹۹/۸/۲۶ ۱۰:۵۵:۵۸

Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: سازمان اطلاعات و امنیت جادوگری
پیام زده شده در: ۸:۵۱ دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹
#82
حاجی اگه روح نیاز داری رو من هم حساب کن


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۷:۲۶ دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹
#83
باکی:
با علی بشیر.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: دفترچه خاطرات هاگوارتز
پیام زده شده در: ۲۳:۰۴ یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹
#84
دفتر خاطرات مارکوس فنویک سال 1921
---------------------------------------------------------------

من اون موقع دنبال جادوی سیاه بودم . آره دنبال جادوی سیاه بودم که فهمیدم یه شخصی که لباس سیاه می پوشه فقط شب و روز کلا منو دید میزد یعنی کلا روی اعصابم بود آخه من چیکار با کسی داشتم که شکل عزرائیل لباس میپوشه و دنبال آدم میکنه .

بالاخره تصمیم گرفتم که برم پیشش ازش بپرسم که چرا مثل یه سایه چسبیده بهم ؟

-سلام(یعنی خیلی دلم میخواست بگیرمش زیر بار کتک)
-سلام.
-ببخشید من یه سوال داشتم چرا همش شب و روز دنبالم میاین؟
-خب من نمیدونم چی میگی اما الان که تو اومدی با من حرف میزنی.

یعنی نمیدونین چقدر اعصابم خرد شد دلم می خواستم که واقعا خفش بکنم . خیلی شبیه من حرف میزد. یعنی نمیدونستم چقدر اعصاب خرد کنم . وای گلوشو گرفتم از زمین بلندش کردم صورتش قرمز شد بعد سیاه شد . چقدر کیف داد بهم بعد جسدشو بلند کردم بردم آتیش زدم.

این اولین قتل من بود.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۹:۵۸ یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹
#85
کی:
آنتونی ریکت.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۴:۳۳ یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹
#86
باکی؟
با ترامپ.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۱:۴۴ یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹
#87
کی:22بهمن


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۰:۲۳ یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹
#88
چیکار: مار میگرفت.

جمله ی کامل:
ماروولو گانت موقع جنگ جهانی دوم تو جنگلای آمازون با علی بشیر مار میگرفت .


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: مهد کودک دیاگون
پیام زده شده در: ۱۰:۱۷ یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹
#89
-ارباب جسارت نباشه؛فقط دستاتون کثیفه از این صابون 55 درصد نمیخواین؟

-آوران کاتابرا

-کس دیگری جرئت دارد!در میان حرف ما سخن گویی کند؟

-آقا اجازه ما!

-چه کسی جرئتش را کرد؟

و در همین موقت همه ی مرگخواران به پسر بچه ای اشاره می کنند.


Mr.Marcoos Fenoeek


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۹:۴۳ یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹
#90
کجا؟توجنگلای آمازون


Mr.Marcoos Fenoeek






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.