این جدید ترین عکس از سایت ماگل نت هستش که شیری رو که توی در بوده رو داره . و مدرکی برای اثبات مقاله من در مورد هری پاتر 6 یعنی تئوریهایی راجع به کتاب ششم و رابطه بین هری و ولدمورت ، گرینفندور و اسلایترین 1 و 2 هست . به شیر و شمشیر گرینفندور دقت کنید . در ضمن اهرام ثلاثه رو نمی دونم برای چیه . از منم سوال نکنین چون من نساختمش.

با تشکر از آبرفورث عزیز که این متنو گذاشت .حالا چرا خودتونو می کشین . اینم ترجمه ش . امیدورام خوشتون بیاد . ما اینیم دیگه .حالا شما هم در عوض یه لطفی کنین و برین و مقاله جدیدی رو که خودم از سایت Muggle net ترجمه کردم و راجع به شاهزاده نیمه خالص هست رو<a href="http://www.jadoogaran.org/modules/xfs ... p?articleid=149">اینجا</a>بخونید و نظر بدید .

Muggle net دو سوال اساسی جلسه رولینگ رو بیان کرد . اولاً : از جوانا (جی . کی . رولینگ ) چند تا سوال پرسیدن و جوابشون رو هم به طور غیر مستقیم گرفتند . اول اینجا یه سوال پرسیدن که چرا جینی ویزلی همیشه با گربه ها همبستگی داشته ( اون تو کتاب دوم به پرسی توضیح می ده که عاشق یک گربه است ) ولی جی . کی .رولینگ گفته که "نه ، این طوری نیست ، اگرچه شما به وضوح خیلی دقیق کتابها رو می خونید "
- حالا که سیریوس رفته چه بلایی سر خونه دوازدهم گریمالد و کریچر میافته ؟
- اگر چه اون اول خیلی برای جواب دادن سوال تفره می رفت ولی سرانجام گفت : "ما خیلی زود در اوایل کتاب بعدی جواب این سوال رو پیدا می کنیم"
- آیا اینجا (خانه دورازدهم گریمالد) هنوز هم مرکز فرماندهی محفله ؟
- جواب این هم خیلی زود پیدا می کنین .
ادامه جلسه جو ( جی . کی . رولینگ ) :
من گفتم " سلام . کتابهای شما واقعاً شاهکاره" و اون از اعماق وجود گفت "متشکرم"
----------------------------------------------------------
تازه ترین پیشرفت کتاب شش از جی . کی . رولینگ :
پانزدهم آگوست 2004 : "من به طور عادی زمانی که کتابها رو می نویسم رو دوست دارم . من طبق معمول عاشق زمانی ام که به انتهای نیمه کار می رسم ... در آنجا من واقعاً تصمیم می گیرم که کتاب ششم چه گونه پیش بره "
بیست و چهارم جولای 2004 : "کتاب شش به خوبی در حال پیشرفته ولی من تا زمانی که چاپ نشه نمیتونم چیزی بگم . اما من چیزهایی رو که نوشتم واقعاً دوست دارم ."
---------------------------------------------------------
جو تازه ای از کتاب ششم در حال آمدن است ، ادامه کتاب اول " هری پاتر و سنگ جادو " (منبع :jkrowling.com )

اولین فصل چه محتوایی داره ؟

... احتمال داره که ما مرگ پدر و مادر هری به دست ولدمورت را با وضوح بیشتری ببینیم . (منبع : jkrowling.com )
... ما شاید چیزای بیشتری راجع به چگونگی تولد ( ولدمورت ) بشنویم . ( منبع : رو نوشت چت آنلاین )

منم باهات کاملاً موافقم. قسمت اول و دوم تئوریهایی راجع به کتاب ششم و رابطه بین هری و ولدمورت گرینفندور و اسلایترین را قبول درام ولی خودم همین جا قسمت سومشو رد می کنم . ولی خدایی تئوری رو کیف کردی . ما اینیم دیگه .

از اونجایی که هری و ولدمورت به علت چوبدستیهایشان نمیتوانند باهم روبه رو شوند . پس با همون نیرویی که تو سازمان اسراره هری می تونه ولدمورت رو شکست بده .

دوباره یه چیزی که رو بورس اومد ایرانیها سعی می کنن بدزدنش . آخه بابا چرا اینقدر بخیلین . اون از چند مدت پیش که یه مصری گفته بود هری پاتر از هزار و یک شب منبع گرفته . اینم از این . بد نیست منم ادعا کنم داستانامو دزدیدن . شاید یه چیزی گیرم بیاد .

ببخشیدا .
ولی طلسم دوم رو از کجا اوردی

ببخشیدا .
گیج بودن به کنترل کردن چه ربطی داره ؟ ؟ ؟ ؟ ؟

امیدوارم قسمتهای قبل این مقاله رو خونده باشین . بعد از اون همه نظریه و فرظیه و ....
حالا می رسیم به اینجا که شاهزاده نیمه خالص کیه ؟
در نگاه اول میلیونها نفر به ذهن ما می رسه که احتمال اینکه شاهزاده نیمه خالص باشن خیلی کمه ولی کم کم که این افراد رو از زیر صافی می گذرونیم میبینیم که چیزی در حدور 20 -30 نفر بیشتر نیستن . حالا بهتره که چند تا نکته مهم رو بگیم بعد می ریم سر این سوال .

چشمان هری
چشما هری سبز است ... رنگ گروه اسلایترین ..... چشمهای ولدمورت قرمز ..... رنگ گروه گرینفندور ..... هر دو با استعدادی خارق العاده : زبان مارها ، شجاعت و.... چوبدستیهای مانند هم ..... چشمان هری رنگ چشمان مادرش است و طلسمی که او را در برابر ولدمورت موسون نگه داشت نیز از مادرش به ارث برد ..... هر دو پیرو اجداد خود ..... گرینفندور و اسلایترین .....

شاهزاده نیمه خالص ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟
موسسان گروههای گرینفندور و اسلایترین زنده اند .... اگر مقاله شماره 2 را پیش بگیریم .... آن دو هم اکنون در قالب یک جانور نما اند ... یک ققنوس و یک مار ... هیچ کدام توانایی ظهوری دوباره را ندارند .... هر دو به انتظار مرگ یا بازگشتشان توسط نواده هایشان هستند ... یعنی شاهزاده نیمه خاص اند .... و در صورت پیروزی نواده هایشان شاهزاده ای خالص میشوند .... اگر ... خلوص آنها به انسان و حیوان بودنشان بستگی داشته باشند .... آنها هم اکنون حیوان اند و نیمی از توانایی های یک انسان را دارند ... حتی شاید کمتر از نیمی ... و به محض اینکه پیروز شوند ... قدرت و توانایی آنها نیز باز میگردد ... و قدرتی نو از شاهزاده ای خالص طلوع می کند .... و اما اگر ... و اما اگر چنین نباشند چه کسانی را میتوانیم در فهرست شاهزاده نیمه خالص قرار دهیم ؟ ؟ ؟ ؟ ؟
هری ! ! ! ! ! با پدری ساحره و مادری مشنگ ( که بعد ساحره شد ) ولدمورت ! ! ! ! ! با مادری ساحره و پدری مشنگ ( که جادوگر نشد و از جادو و جادگری بیزار بود ) دامبلدور ! ! ! ! ! ! ! ( در صورتی که گذشته او نمایان شود که هم اکنون از مجهولات کتاب است ) و چرا شاهزاده ... اگر بتوانیم بفهمیم که منظور رولینگ را از شاهزاده بفهمیم پاسخگویی به این سوال خیلی ساده تر خواهد شد ولی حال ... هری ... چون ....

ادامه دارد ....

بابا این آلفونسو کتابو 180 درجه چرخونده بود. بازیهای گریفندور با ریونکولا و اسلایترین رو که نداشت . جارو رو وسط کتاب می گیره نه آخرش . در ضمن دفعه اول هری با شنل نامرئی به هاگزمید نمیره که !!!!!!!! مالفوی تو هاگزمید باید سر هری رو می دید ولی ندید . موسیقیش که دیگه افتضاح بود . وقتی دیوانه سازها میان آدم خوابش می گیره . از همه اینها بگذریم مهمترین ایرادش این بود که صحبتهای لیلی و جیمز پاتر رو در برابر لرد ولدمورت رو نداشت . به نظر من باید دوباره بسازنش . مکانهایی مثل هاگوارتز هم که با دو فیلم قبلی 360 درجه فرق داشت واصلاً هم هیجان نداشت .

باید خود اسپیلبرگ می ساختش. نه یه یابویی مثل این آلفونسوی احمق

اگه نظریم درست باشه و گریفندور ققنوس باشه و اسلایترین نگینی ، همون طور که اشک فوکس ( ققنوس دامبلدور یا همان گودریک گریفندور ) خاصیت درمان زهر باسیلیسک رو داره . زهر نگینی هم برای ولدمورت خاصیت زنده موندن رو داره . در ضمن نظریه تو هم به جای خودش محترمه و من قصد رد اونو ندارم . به هر حال نظریه هر دومون در حد فرض و گمانه و هیچ کدوم معلوم نیست که درست باشه یا نه . ولی قسمت اصلی مقالم که هنوز تمومش نکردم احتمال اینکه چند نفر دیگه هم شاهزاده نیمه خالص باشند رو میده . کسایی که اگه بخونی شاخ در میاری . متاسفانه من هم موفق به پیدا کردن مقاله تو نشدم اگه تونستی به صورت پیام شخصی برام بفرستش . خوشحال می شم بخونمش .شاید از اونم یه چیزی گیرم بیاد .
بازم ممنون از نظرت.

پی نوشت :
در مورد پیشنهاد عوض کردن شناسم هم فکر کنم اسم خودم باشه بهتره تا اسم شخصیتهای کتاب . در ضمن از پرسی هم زیاد خوشم نمیاد . ولی باز روش فکر می کنم.

از آبرفورث عزیز خیلی ممنونم که پیام منو به بخش انجمنها منتقل کرد ولی بهتر دونستم ادام هخبر رو هم بفرستم اینجا .

بعد از صحبتهای قبلی حالا می رسیم به این که چرا گریفندور خودشو مخفی میکنه ؟ چون شاید نگینی ، مار ولدمورت همون سالازار اسلایترین باشه که داره بهش کمک میکنه تا قدرت بگیره ، تا نوادش از نواده گریفندور شکست نخوره . اما شاید بپرسین چرا خودشون دو تا ، یعنی اسلایترین و گریفندور با هم روبه رو نمی شن . به نظر من شاید ترجیح میدن نواده هاشون با هم رقابت کنن و یک کدوم راه جدشو پیش بگیره . یه احتمال دیگه هم می ره که همون طور که در مورد هری و ولدمورت پیش بینی شده که یک کدوم باید اون یکی رو شکست بده و تنها یکی زنده می مونه ، شاید در مورد گرینفندور و اسلایترین هم پیش بینی شده باشه که نواده هر کدوم که از بین بره خودش هم از بین بره و طبق یک طلسم باستانی آن دو نمی توانند با هم رو به رو بشوند و باید در انتظار شکست با پیروزی نواده خود باشند . در حقیقت باید توسط نواده خود دوباره به قدرت برسند و تنهامی توانند در قالب یک جانور نما بدون این که نوادگانشان بدانند ( در این مورد زیاد مطمئن نیستم ) به آنها کمک کنند تا در صورت پیروزی آنها قدرت را به دست بگیرند . به نظر من پیشگویی شده که در صورت شکست یکی از نواده ها جدش نیز از بین می رود .
ولی هر چه قدر هم بالا بری ، پایین بیای ، این فکر بی انتهای رولینگ را در مورد داستانهایی به این شاهکاری رو نمیتونی بخونی . دفعه بعد راجع به این که شاهزاده نیمه خالص چه کسانی میتوانند باشند و چرا نیمه خالصند بیشتر توضیح می دم .

در پناه خدا شاد و پیروز باشید .
علی ملکی