هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (گريندل والد 2)



Re: نقد ترجمه ي گروه ترجمه
پیام زده شده در: ۲۱:۴۹ یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۴
#1
مي خواستم در باره مساله روان بودن يه چيزي بگم(شايد الان بگين كسي از تو نظر نخواست)!!

من وقتي فصل اول ترجمه شده كتابو خوندم دو روز طول كشيد تا تونستم حلاجيش بكنم.حالا شما بريد تا آخر كتاب كه من چقدر روش فكر كردم.اما وقتي كتاب خانم اسلاميه رو گرفتم احساس مي كردم مخم داره مي گنده چون تا حالا نشده بود من موقع خوندن كتاب اون همه بدون فكر كتاب بخونم.درسته قبلا من كتابو خونده بودم اما سطحي بود و اصلا دقيق نبود.

مساله دوم معادلات بود.خوب شما (پريزاد) بريد كتاب ارباب حلقه ها رو بخونين.من واقعا از خيلي معالات چيزي نفهميدم اما با كمي تحقيق بين ديگر كتاباي ميانه منظور اون كلمه رو متوجه شدم.نبايد همه چيز به راحتي معادل نويسي بشه.بايد فكر كرد.پس كتاب به چه درد ميخوره؟؟

پس بيخودي گير بني اسرائيلي نديد و لطفا انقدر هم نگيد گريندل والد فقط مغلطه كرد من يك بار گفتم باز هم ميگم هرچي بگين حق دارين و براي بار سوم هم (نميدونم چند بار شده) معذرت ميخوام.

در ضمن به مرلين عزيز هم بگم فكر نكنه من لحنه نوشتنم عوض شده افسردگيي چيز مرضي گرفتم.نخير به همون دلايلي كه بهت گفتم اصلا حوصله ندارم جالب بنويسم تا بلكه كسي كه اينو ميخونه يه ذره متن نوشتار ررش تاثير بزاره.

در مورد اون شير فرهادم دامبل.
خوب اولا دامبلدور اسمش آلبوسه و جان نثار نيست.(يه شوخي بي نمك مسخره بود)

دوما ما نمي خواستيم بنويسيم دامبلدور خودشو اونقدر كوچيك نشون بده كه قربون صدقه يه ساحره بره.پس لطفا به اينم گير نديد(اين مغلطه بودا)

خوب يه بار ديگه مرسي از انتقاداتون و بازم معذرت ميخوام


توماس جانسوني وجود ندارد...اين روح لرد والد است كه در وجود او زنده شده...


Re: نقد ترجمه ي گروه ترجمه
پیام زده شده در: ۱۸:۱۰ پنجشنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۴
#2
خوب از خانم نوريس كمال تشكر رو دارم كه با مطالعه دقيق خود تونستند اين مسائل رو پيدا كنند.

ما توي سايت گروه ترجمه انجمني به اسم بازنويسي داريم كه در زير مجموعي اي از اون درباره كلمات بحث ميشد.

ما از كلمه اينفري براي اين استفاده كرديم تا اصالت داستان حفظ بشه چون در فارسي ما معادلي براي اين موجود نداريم.همچنين نويسنده موجود جديدي رو به كار برده كه قطعا در زبان فارسي نميشه براش معادل پيدا كرد.

كلمه ديگه مثل اينكه ورم تيل بود.خوب به نظر شما كلمه ورم تيل زيبا تره يا دم كرم؟؟قطعا كسي كه هري پاتريست باشه ميدونه كه ورم تيل همون دم باريكه

كلمه پوليجوس مثل اينكه واقعا اشكال داره.متاسفم.

بارو كلمه اي به معناي پناهگاه در انگليسي هست كه ميدونيد.خوب در اينجا هم مي خواستيم يه اصالتيو حفظ كنيم و به داستان ضربه الكي نزنينم.

درباره كلمه دورسلي هم در سايت بحث شده بود اما مثل اينكه ويرايش نهايي ميشكل داشته.باز هم متاسفم

فلغوم كلمه اي بود كه ما اصلا نفهميدم منظورش چي بود براي همين يه معادل پيچيده توي فارسي پيدا كرديم.فكر كنم فلغوم ميشه گنديده.

مد آي بايد در داستان ميومده.چشم ديوانه واقعا مسخرس چون چشم اون ديوونه نيست جادويي هست.نويسنده هم از استفاده اين اسم منظور خاصي داشته.پس نبايد معادل يابي مي شده.

درباره اون ممنون و خداحافظ نمي تونم چيزي بگم.اما اصلا ما فغكر نميكرديم بايد كلمه جان نثارم رو بياريم. چون الان اگه كسي ميخوند يه ذره احساس پوچي در دامبلدور پيدا مي كرد.

اون قضيه طالع نحسو اين حرفها رو من اصلا نمي تونم بگم چون فكر ميكنم مشكل از ترجمه بوده و نه بازنويسي.

در آخرذ معذرت ميخوام از تمام مشكلاتي كه در ويرايش نهايي ديديد.اين كم كاري من بود چون مسئوليتش با من بود و من واقعا كارم رو بد انجام دادم.

در آخر باز هم براي دومين بار از مرلين تشكر مي كنم كه گروه رو نجات داد و نزاشت كه آبرو ريزي بشه.

خيلي ممنون از انتقاداتون


توماس جانسوني وجود ندارد...اين روح لرد والد است كه در وجود او زنده شده...


Re: نقد ترجمه ي گروه ترجمه
پیام زده شده در: ۱۸:۲۴ چهارشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۴
#3
خيلي دلم ميخواست مي تونستم با شناسه قبلي خودم اين پست رو بزنم تا بشناسنم اما چون نميشه براي اونايي كه منو نمييشناسن بگم كه توماس جانسون هستم.همون مسئول بخش ويرايش گروه ترجمه و از مديراي ماجراي ترجمه.

ميدونم كه اين بحث تموم شده اما ميخواستم چندتا چيزو به چند نفر از افرادي كه واقعا جو سازي كردن بگم.

اولا اين كه ما خيلي برنامه ريزي كرده بوديم.ما وقت كمي براي تشكيل گروه داشتيم.گروه ما از اواخر خرداد با ايده مرلين و يك ذره كمك من تشكيل شد.ما خيلي ميخواستيم كاراي امنيتي رو درست انجام داده و جلوي از هم پاشيدن گروه رو بگيريم اما متاسفانه عده اي بي كفايت وارد گروه شدن.

بعدشم ما دائم داشتيم سعي ميكرديم از افرادي استفاده كنيم كه واقعا اونها رو ميشناختيم و بهشون اطمينان داشتيم.

كل گروه يه چيزي در حدود بيست و پنج نفر يعني نصف تعدادي كه آقاي نوربرت 2000 گفتن بود كه نصف بيشتر اونها در گروه ويرايش اومدن كه مسئولش من بودم.تعداده مترجمان فعالمون تقريبا 6 نفر بود.

خيلي از افراد راه رو كج رفتن و يه سري كارا بهم خورد و من هم سرم شكست و نتونستم كار زيادي بكنم.

من خودم هم از كساني هستم كه ترجمه ويدا اسلاميه رو ميخونم چون بهش عادت كردم اما من اون تعصبهاي الكي كه آدم رو به هيچ جا نميرسونه ندارم.

نميدونم مثل اينكه خانم گريت ليلي بودن كه عرض كردن سايت هاگوارتز سريع تر ترجمشون رو دادن بيرون و هيچ ادعايي نكردن اما ما گفتيم ترجممون خيلي بهتره و واقعا هم درست گفتيم.شما فصل اولي كه در سايت هاگوارتز ترجمه شده با ترجمه اي توسط عشق مدرن(هري پاتر جادوگران)ترجمه شده يك مقايسه بكنين.من كه به شخصه حتي يك كلمه از ترجمه هاگوارتز رو نفهميدم.

همچنين يه نفر ديگه گفت كه فصل سوممون اشكال داشت بايد چند چيز بهشون متذكر بشم:
1-اولا اون فصل سوم نيست فصل دومه
2-دوما شما اينو برو توي ترجمه خانم گنجي هم ببين.از اون كه بدتر نيست.

در آخر مي خواستم از همه كساني كه در گروه ترجمه كتاب شش ما رو همراهي كردن تشكر كنم و همچنين يه تشكر مخصوص از مرلين عزيز كه واقعا همه زحمتها رو اون كشيد و من هيچ كار بزرگي در مقابل زحمات اون نكردم و اميدوارم تونسته باشم در اين پست طوري نوشته باشم كه به هيچ كس بر نخورده باشه و تونسته باشم اين مساله رو كمي باز كنم.

خيلي ممنون


توماس جانسوني وجود ندارد...اين روح لرد والد است كه در وجود او زنده شده...


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۱۴ جمعه ۱۱ آذر ۱۳۸۴
#4


كريچر بلاخره شناسه رو عوض كردم...اينو تاييد كن انقدر مارو حرص
نده..

نام:گريندل والد
محله زندگي:قصر تاريك نكروپوليس
تحصيلات:فارغ التحصيل از هاگوارتز
گروه:اسلايترين
ظاهر:خوفناك
سن:80 سال
چوب جادو:رگ اژدها چوب زبان گنجشك
توضيحات:
تبهكار ترين جادوگر سياه قرن كه دامبلدور با كشتن اون به اوج قدرت رسيد.



ویرایش شده توسط کریچر در تاریخ ۱۳۸۴/۹/۱۲ ۸:۵۴:۰۷

توماس جانسوني وجود ندارد...اين روح لرد والد است كه در وجود او زنده شده...






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.