نام : بیدل آوازه خوان

گروه : هافلپاف

معرفی شخصیت : بیدل نویسنده شناخته شده و معروف دنیای جادوگران بود که اغلب برای کودکان می نوشت . افسانه سه برادر و خرگوش مموش از مهم ترین داستان های او بودند. گفته می شود اغلب داستان های او همچون افسانه سه برادر برداشتی از واقعیات هستند.


و باز هم یک هافلپافیه دیگه ...
تایید شد!

غروب - جنگل - ردپا - خش خش - گرگینه - خسته - کلبه - مرگ - نور خیره کننده - طلسم

طلسم مفیدی بود . باعث شد نور خیره کننده ای همه جا را فرا گیرد و رد پاها را نشان بدهد . اگر چه خسته بودند اما باز هم می توانستند بفهمند که رد پاها متعلق به یک گرگینه است . خون های ریخته شده در کنار رد پاها این پیام را می رساند که آن موجود به مرگ نزدیک است. مطمئنا تا غروب دوام نمی آورد . خسته اما مطمئن به مسیرشان ادامه دادند . جنگل اگر چه سکوت وهم انگیزی داشت اما خش خش برگ های زیر پاهایشان هر از چند گاهی سکوت را می شکست . هدف نزدیک بود .


تایید شد!
خیلی عالی بود!