هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۲۵ یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲
#1
نام: رودولف لسترنج

وضعیت نژاد: اصیل زاده

گروه: ریونکلاو

وضعیت ظاهری: قدبلند با موهای جو گندمی و چشمانی به رنگ قهوه ای بسیار تیره با نگاهی نافذ و پوستی سبزه!

جنسیت: قاعدتا مذکر!

مهارت ها: جادوی سیاه، ربودن دل نداشته ی بلاتریکس لسترنج

رودولف لسترنج یکی از مرگخواران وفادار به لرد سیاه بود و در تمام مدت عمر خویش و تا آخرین لحظه به ارباب خویش وفادار ماند و در راه اهداف مقدس او خود را فدا کرد!
رودولف لسترنج همسر بلاتریکس می باشد و او را بسیار دوست میدارد، این زوج سیاه همیشه و همه جا در خدمت ارباب تاریکی هستند و تا ابد نیز به وی وفادار خواهند ماند!


تایید شد !


ویرایش شده توسط سوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۱۱ ۲۱:۰۱:۱۲

از من بترس، همچون بزرگترین وحشت هایت!


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۲۱:۲۳ یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲
#2
سالی دیگر آغاز شده بود. سرسرای بزرگ مملو از دانش آموزانی بود که منتظر پایان گروه بندی و شروع ضیافت با شکوه بودند.
پروفسور مک گونگال لیست بلند بالایی را در دست گرفته بود و اسامی دانش آموزان تازه وارد را یکی یکی صدا می زد تا بر روی چهار پایه بنشینند و کلاه گروه بندی را بر سر گذارند.
- اسکلیوس مالفوی!

این بنده خدا که پسر نوه دراکو مالفوی بود ترسان و لرزان جلو رفت و کله را بر سر گذاشت.

( قضایای داخل کلاه )

-... خب... بذار ببینم اینجا چه خبره... اوه بله... یه مالفوی دیگه... ولی نه... تو کلت از جادوی سیاه خبری نیست ولی بذار ببینم... چی؟ پول؟ مادیات؟ پسر جون از من به تو نصیحت اینا همه زندگی نیست، صرف نظر از گروه بندی، در آینده حرفه ای رو انتخاب کن که بهش علاقه داری.

افکار اسکلیوس: اسلیترین اسلیترین اسلیترین اسلیترین...

-... که میخوای بری اسلیترین هان؟ تو اصن میدونی اونجا چه خبر بوده؟ بذار یه چیزی رو برات بگم، میگن زمانــــــــــه... حالا زمانش که مهم نیست! میگن یه زمانی که این چهار بنیان گذار در حال ساخت این قلعه بودن، این یارو سالازاره میره تو دستشویی یه لوله کشی مخفی میسازه یه تخم مارم میذاره اونجا. خلاصه اینکه نتیجه اش این شد که یک سال ما اینجا دهن سرویسی داشتیم! خب... با همه این اوصاف من میذارمت توی گروه...

گریفندور!

... تا دهنت سرویس بشه بچه! بفهمی که ما چی کشیدیم از دست اجدادت!


داخل سالن

اسکلیوس با چشمانی اشک بار کلاه را از سر برداشت و به سمت میز گروه گریفندور رفت...

________________________

اوخی...عزیزم!
عالی بود،
تائید شد!


ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۱۰ ۲۱:۵۱:۴۹
ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۱۰ ۲۱:۵۹:۵۷

از من بترس، همچون بزرگترین وحشت هایت!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.