هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
پیام زده شده در: ۱۷:۱۸ چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۶
#1
1- هر گونه سابقه عضویت قبلی در هر یک از گروه های مرگخوران را با زبان خوش شرح دهیدـ
من سابقه زیادی در جادو ندارم!چیزی رو میخوام بگم که ممکنه باعث بشه که خوشتون نیاد ولی من یه موگل زاده ام!خیلی وقت نیست که فهمیدم دنیای جادوگرا وجود داره وقتی متوجه شدم که هری پاتر و دوستاش داشتن جادو میکردند و من اونا رو تهدید کردم که منو به هاگوارتز ببرند و با عنوان اصیل زاده وارد شدم.همه منو مسخره میکردند که هیچ چیز بلد نیستم و همیشه تنها بودم.من بخاطر شما میخوام وارد کارای بد بشم چون اعتقاد دارم که شما تنها کسی هستین که میتونید کمکم کنید!

2-به نظر شما مهم ترین تفاوت دو شخصیت لرد ولدمورت و دامبلدور در کتاب ها چیست؟
لرد توسط دامبلدور به هاگوارتز اومد و این دامبلدور بود که اونو پرورش داد ولی برخلاف نظر اون لرد اونو اصلا دوست نداشت و دوست داشت کارایی بکنه که دامبلدور رو ضعیف نشون بده.اما مهمترینش این بود که دامبلدور رو همه دوست داشتند اما لرد رو هیچکس دوست نداشت

3-مهم ترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در گروه مرگخوارن چیست؟
توی جواب سوال اول نوشتم.
4-به دلخواه خود یکی از محفلی ها را انتخاب کنید و لقب مناسبی برایش بگذارید.
هارمونی گرنجر:غرغرو خاله زنک

5-به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به سیر کردن شکم ویزلی هاست؟
همه عاشق هری هستن و بخاطر همین حاضرند هرجا هری باشه پولشونو خرج کنن

6-بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
از خانوادش استفاده میکنیم
7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی خواهید داشت.
روی یه تکه گوشت عکس هری پاتر رو میذارم و میدم بخوره

8- چه اتفاقی برای بینی و موهای لرد سیاه افتاد؟
دماغ که داره یه دوتا سوراخ باقی مونده:| چون مرده بود بعد زنده شد قیافش همونجوری اسکلتی موند و گوشت دماغ نداشت و مو در نیورد:|
9-یک یا چند مورد استفاده از ریش های دامبلدور را شرح دهید. در صورت تمایل توضیح دهید.
😂😂😂اگه بزنتش باهاش میشه یه کلاه گیس درست کرد،میتونه انواع مختلف مدل ریش درست کرد،طناب بازی کرد


آدلاید عزیز

برای عضویت در گروه های سایت، احتیاج به تجربه دارین. شما تازه وارد ایفای نقش شدین و هنوز هیچ فعالیتی نکردین. باید فعالیتتونو شروع کنین که سطح پست ها و اشکالات احتمالیتون مشخص بشه.
عجله نکنین. خیلی چیزا هست که باید یاد بگیرین.
جو و قوانین ایفای نقش...
شخصیت های سایت...
چی بنویسیم، چطور بنویسیم، سوژه ها رو چطوری ادامه بدیم. چطور ایفای نقش کنیم.

هنوز خیلی زوده.

تایید نشد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۹ ۲۳:۴۱:۰۷

Lora:you had a nightmare
Logan:do you have nightmares?
Lora:People hurt me
Logan:mine are different.I hurt people...
LOGAN MOVIE 2017
(XMEN)


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۲۵ سه شنبه ۸ فروردین ۱۳۹۶
#2
اسم:آدلاید مورتون
ظاهر:سیاه پوش،موهای سیاه(رنگ شده)چشمای قهوه ای،اخمو،رژلب سیاه:|
خصوصیات:کم حرف،تنها
علاقه مند به جادوی سیاه
چوب دستی:یاقوت سیاه ۱۳ سانتی متر
پدر و مادر هردو موگل یه بار به طور اتفاقی انجام جادویی رو توسط هری پاتر رو دید و اونو تهدید کردمنو باید ببری هاگوارتز :| برای همین با عنوان اصیل زاده وارد هاگوارتز شد
پاترونوس:گربه


ویرایش بعد از ویرایش ناظر؟ نکنین ازین کارا.
معرفی شخصیتت خیلی کوتاهه. لطفا بعدا برگرد و حتما تکمیلش کن.
تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۸ ۲۳:۲۱:۲۳
ویرایش شده توسط Umbra در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۹ ۱۳:۴۳:۰۹
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۹ ۱۶:۰۷:۴۲

Lora:you had a nightmare
Logan:do you have nightmares?
Lora:People hurt me
Logan:mine are different.I hurt people...
LOGAN MOVIE 2017
(XMEN)


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۹:۲۰ سه شنبه ۸ فروردین ۱۳۹۶
#3
ای کلاه!
خوب الان نمیدونم چی بگم:|
حالا...
تام ریدل فقط بخاطر اینکه تنها بود شد لرد ولدمورت.بنظرم اون چون هیچکس دوستش نداشت میخواست کل دنیا رو فتح کنه.آدمای تنها بد نیستن بلکه آدمای اطرافشون بدن.‌کی گفته یه آدم آروم نیازی به دوست داشتن نداره؟آدمای آروم به کشف شدن نیاز دارن.تام ریدل،سیروس بلک و حتی دراکو!تام اگه دوست داشته میشد اینکارها رو نمیکرد.من خودم تنهام.یعنی تنها نیستم!خانوادمو دارم.ولی کسی رو جز خانوادم ندارم.منم بعضی وقتا که خیلی تنهام فکرای احمقانه به سرم میزنه.اسلیترین گروه آدمای تنهاست.اونایی کا تنهان اما آرزوهای خیلی خیلی بزرگی دارند و اگه کسی دوستشون داشته باشه میتونه اونا رو به عاشق ترین فرد بکنه!اگه بخوام از بین آدم خیلی بد و خوب بی نقش انتخاب کنم خیلی بد رو انتخاب میکنم.هیچکس خوب بی نقص نیست و اگر هم باشه من حالم بهم میخوره!از آدمایی که همه فقط به اونا اهمیت میدن متنفرم!از اینکه تو همه کارا عالی باشن و همه تحسینشون کنن متنفرم!دلم میخواد خفشون کنم:|
من دلم میخواد اسلیترین بیوفتم چون جای آدمای تنهاست همینو بست:|پس باید منو تو اون بندازی همینکه گفتم:| ای خدااااااا از آدمای خوب متنفرم اینیاثخییاقاثحثنستث


Lora:you had a nightmare
Logan:do you have nightmares?
Lora:People hurt me
Logan:mine are different.I hurt people...
LOGAN MOVIE 2017
(XMEN)


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۵:۰۰ سه شنبه ۸ فروردین ۱۳۹۶
#4
جینی داشت با داستانی که داشت میخواند اشک میریخت و یاد خودش می افتاد که کسی که دوستش داشت چقدر او را تحقیر میکند و باز هم مثل احمق ها دوستش داشت که صدای پیس پیسی در گوشش شنید.فکر کرد مگس است و محکم به آن زد اما پوستی نرم که بوی گل نسترن میداد را حس کرد.هنوز بخاطر اشک هایی که در چشمانش بود تار میدید.سریع از روی صندلی اش بلند شد و پسری مو سفید را دید.فکر کرد خیالاتی شده و بخاطر این است که تار میبیند و برای همین پسر را بلند کرد و با دستچاگی گفت:
_اوه ببخشید خوبی؟فکر کردم...
وقتی صورتش را دید متوجه شد که اشتباه نکرده بود.او بود.دوباره قلبش مثل یک بمب درحال ترکیدن شده بود و نمیدانست دلیلش برای چیست؟با خودش گفت:
_چرا قلبم نمیفهمه که ازش متنفرم؟ سریع دراکو را ول کرد و گفت:
_کاشکی جاش کبود شه.
و با عصبانیت روی صندلی اش نشست.دراکو بلند خندید که باعث شد مسئول کتابخانه هوش هوش کند.دراکو روی میز نشست و جینی سعی میکرد نگاهش روی کتابش باشد.موهای قرمز جینی را نوازش کرد و گفت:
_دلم برات تنگ شده بود.
جینی او را پس زد.دیدش نوشته های روی کتاب را شناور میدید
_ازت چندشم میشه.
پسر ریز ریز خندید و به سرعت به غم تبدیل شد.گفت:
_میدونی...جدیدا به غیب گویی علاقه مند شدم؛بخاطر تو.توی گوی میدونی چی دیدم؟ جینی مشغول به ورق زدن کتاب شد و با بیخیالی گفت:
_چی دیدی؟
_تو و هری صاحب سه بچه شده بودید.
_چه عالی!
دراکو لبهایش را به لبهای جینی نزدیک کرد و زمزمه کرد.
_چرت نگو.میدونم که تو فقط دوست داری بچه هات از من باشند.
بوی آدامس نعنایی را حس میکرد.سریع از او جدا شد و به گوشه قفس کتابها رفت.
_چیشد؟از وقتی که من با هری دوستم برات ارزشمند شدم؟هرچی هری داره رو باید بگیری آره؟خیلی عوضی هستی!
دراکو از روی میز بلند شد و گفت:
_مگه هری چی داره که بخوام بهش حسودی کنم؟این هری هست که میخواد هرچی ماله منه بگیره!تو اول ماله من بودی و هستی!
_من مال هیچکس جز خودم نیستم!من چرا باید به یه پسر تنها که برده باباشه رو دوست داشته باشم؟
سکوت.جینی زیاده روی کرده بود.حالا نوبت دراکو بود که دعوا را ببرد.
_هری هیچ چیز نداره جز یه مشت دوست بدرد نخور!
_اگه منظورت برادر منه...
_دقیقا منظورم اون داداش بدرد نخور خنگته!
_میدونی چرا ازت متنفرم؟برای اینکه همیشه خانواده من رو مسخره کردی چون خیلی پول ندارند اما چیزی که ما داریم و شما تو خانوادتون ندارید عشقه!چیزی که فقط اسمشو شنیدی.
_خودتو جزو اونا نبر.تو خیلی بهتر از اونایی.
_چون این حقیقته!اونا خانواده منن و من مثل اونا هستم.بلند میخندم،با دست غذا میخورم و لباسای گشاد میپوشم.چیزی که شایسته تو نیست.پس دست از سر من بردار.تو چیزی جز یه ترسو نیستی.
محکم به او زد و از کتابخانه بیرون رفت. دراکو داد زد:
_جینی عزیزم!جینی!
و مسئول کتابخانه دوباره هیس هیس کرد.

حالا شد. منتها یه نکته‌ای رو باز هم رعایت نکردی، اون هم اینکه همیشه با دوتا اینتر، توصیفات رو از دیالوگ‌ها جدا کن که رستگار شوی.

تایید شد!

مرحله بعد: گروهبندی!


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۸ ۱۸:۵۰:۵۳

Lora:you had a nightmare
Logan:do you have nightmares?
Lora:People hurt me
Logan:mine are different.I hurt people...
LOGAN MOVIE 2017
(XMEN)


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۲۲:۱۶ یکشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۶
#5
عکس شماره ۴
جینی در لحظه حساس کتاب بود،که ناگهان صدای در گوشش پیس پیس کرد.فکر کرد مگس است و محکم به صدا زد.اما برخورد دستش با صورتی نرم را حس کرد.پسر داد زد،جینی از روی صندلی بلند شد و با دستپاچگی گفت:وای ببخشید خوبی؟ وقتی به موهای پسر نگاه کرد،فهمید که است.با عصبانیت گفت:کاشکی محکمتر میزدم.صدای خنده دراکون بالا رفت و مسئول کتابخانه هیس هیس کرد.با صدای آرام گفت:جینی...دلم برات تنگ شده بود. _حالم ازت بهم میخوره. اینوفعه آرام تر خندید.ناگهان خنده از روی صورتش به غم تبدیل شد.گفت:میدونی...جدیدا به غیب گویی علاقه مند شدم؛بخاطر تو.توی گوی میدونی چی دیدم؟ جینی مشغول به ورق زدن کتاب شد و با بیخیالی گفت:چی دیدی؟ _تو و هری صاحب سه بچه شده بودید. _چه عالی! دراکو مشغول ناز کردن موهای قرمز جینی شد ولی جینی او را پس زد.از او فاصله گرفت و بلاخره به او نگاه کرد.گفت:تو چی فکر کردی؟از وقتی که با هری دوستم برات ارزشمند شدم؟همه چیز هری باید برای تو باشه؟عجب موجود چندش آوری هستی!فکر نکن من مثل اون هرزه هایی که دوروبرت اونم بخاطر پولت هستم میام تو بغلت.تازه،مگه من از خونواده ای نیستم تو شما به عنوان سوسک میبینینش؟ دراکو یک قدم آمد نزدیک و گفت:تو فرق داری.تو توی اون خونوادی ولی فرق داری. جینی از کنارش رد شد و گفت:نه.من مثل اونا هستم.بلند میخندم،با دست غذا میخورم و لباسای گشاد میپوشم.عزیزم،ببخشید که برازنده تو نیستم! محکم به او برخورد کرد و رفت.

سوژه جالبی بود. ولی میتونستی خیلی بهتر بنویسیش. دیالوگ هاتو هم یه خط بیار پایین، پشتش یه خط تیره بذار و بعد دیالوگ بنویس. بعدش هم دو تا اینتر بزن و توصیفات کن.
فعلا تایید نشد!


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۷ ۱۶:۴۰:۱۰

Lora:you had a nightmare
Logan:do you have nightmares?
Lora:People hurt me
Logan:mine are different.I hurt people...
LOGAN MOVIE 2017
(XMEN)






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.