هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۲۲:۲۸ سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲
#1
نام : جاستین فینچ فلچلی(مذکره)
سن : خیلی زیاد
ویژگی های ظاهری : موهای بلند و سفید صاف ، عینکی ، چشم های عادی و قیافه ای جذاب
ویژگی های اخلاقی : صبور و کمی بداخلاق ، با تجربه و دانا ، سختگیر و محافظ کار
معرفی : یک بار رفته بودم دامبلدور رو ببینم. تو راه که داشتم کتاب میخوندم و با کالسکه پرنده به سوی هاگوارتز میرفتم و حین راه مسیر راهم تماشا میکردم ، شاگردم هی ازم سوال میپرسید! عصبانی شدم و از روی درشکه که روی اسمان بود پرتش کردم پایین تا به ابدیت بپیونده. راستی گفتم خیلی صبورم؟ اره دیگه گفتم.



معرفی شخصیتت خیلی خیلی خیلی کوتاهه! لطفا یه بار دیگه برگرد و این‌بار بیشتر راجع به ویژگی‌های شخصیتت و داستان زندگیش توضیح بده. درسته که جاستین یه شخصیت معروفِ کتاب نبود، اما بازم حضور داشت و اطلاعات قابل توجهی ازش داریم (مثلا همون کسیه که تو آموزش دوئل بین هری و دراکو، ماری که دراکو با چوبدستیش ساخته بود می‌خواست بهش حمله کنه و یه مدت بعد هم توسط باسیلیسک خشک می‌شه، عضو ارتش دامبلدور بود و..)!
وقتی چنین شخصیتی انتخاب می‌کنی که توضیحات خوبی ازش تو کتاب بوده، باید سعی کنی تو چارچوب کتاب هم بمونی.

الان دو تا انتخاب داری. یا یه شخصیت دیگه که در حد اسم توی کتاب بوده بردار و ویژگی‌های مورد نظرت رو براش در نظر بگیر. یا اگه هم‌چنان جاستین رو می‌خوای، سعی کن توضیحاتش در چارچوب کتاب باشه و البته طولانی‌تر!

تایید نشد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۱۲/۱۶ ۱:۲۸:۳۴


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۸:۴۸:۲۱ یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲
#2
سلام و درود
به تو ای کلاه باستانی.
همونطور که در ذهنم مشاهده میکنی ادم خودخواه ولی کمی دلسوز هستم. به مطالعه علاقه دارم و عاشق ورزش هستم. ادم انتقام گیری هستم ولی وقتی کسی تقاضای بخشش میکنه میبخشمش.
البته اکه بعضی از اینارو توی ذهنم ندیدی خیلی درگیرش نشو ، سریع یه جارو بگو برم نفر بعدی بیاد!



پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۷:۲۴:۳۹ شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲
#3
هری بسیار عصبانی بود، چون بخاطر اشتباهی که که در کلاس معجون سازی انجام داده بود مجبور بود تمام کلاس هارا جارو کند. همینطور که داشت جارو میکرد متوجه رنگ سیاهی شد که در کف راهرو ریخته، البته اینکه رنگ ریخته بود مشکلی نداشت، از این تعجب میکرد که رنگ پاک نمیشد!
بیشتر که دقت کرد دید ماننده یک رد پا تا انتهای سالن ادامه دارد، جارو را زمین گذاشت و به دنبال رد رنگ ها رفت...
بیشتر که رفت دید رنگ دارد به بیرون از مدرسه میرود! رد را گرفت و همینطور رفت تا اینکه متوجه شد چقدر از مدرسه دور شده، داشت فکر میکرد که ادامه بدهد یا نه؟ که حس کرد کسی پشت سرش وایستاده و تیزی و سردی شمشیری رو گردنش حس میکرد، دستش را زیر ردایش برد تا چوب دستی اش را بیرون بی اورد که ناگهان صدایی خشک و ترسناک شنید
-جرعت داری از جادوت استفاده کن تا خونت رو بریزم!
نیم نگاهی به پشت سرش انداخت و فهمید مردی است با ریشی بلند و سفید مانند پشمک.
اما متوجه چیز عجیبی شد...
روی پیشانی اوهم جایی مانند رعدوبرق داشت!
-اسمت چیه؟اون علامت روی پیشونیت چیه؟تو کی هستی؟
مرد با همان صدای خشنش گفت:«ارباب اژدها ، هیچکس نباید از وجود من خبردار بشه، من اینده ی تو هستم...!»


جالب بود... ولی همونطور که اینجا گفته شده، باید کلمات رو متمایز از متن می‌کردی که نکرده بودی. حالا این‌بار اوکیه، ولی پیرم کردی تا کلماتو چک کنم.

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۱۲/۵ ۱۸:۰۷:۴۵






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.