هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم می‌رساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامه‌ریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیت‌های شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۵:۰۱ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
سلام آقا معذرت می خوام شکنجه گاه اینجاست؟
گدا: علیلم ذلیلم! سه روز گوشت آدم نخوردم! کمکم کنین! قبیلم همه گشنن! شیکم از دست فرار کرده! آی خواهرا آی برادر کمک کنین!
من: وایی! بازم فاج از دست این خلاصی نداریم! آهان مثل اینکه اینجاست... چی نوشته رو درش:
توجه توجه: شکنجه ممکنه است برای شما مضر باشد لطفا در هنگام ورود دقت کنید... با تشکر بلا... موهاهاهاههاهاها؟
شدرخ! (در باز میشه) بیا تو ! بگیردش! شروع کنین!
من: وایی! آخ سرم! بابا منم! چشن پتو گرفتین مگه؟! ای هوار کمک!
بلا: خوش آمدی دارکی جان!

گیلی: به جمع فرهنگی ما خوش آمدی!
من: واقعا متشکرم! استقببال بی نظیری بود! خوب من اینجا گراپی رو آوردم که تو شکنجه کمک کنه! یه کارتن هم نوشابه 3 لیتری آورده تا از دوستان استقبال کنه!
گراپی: بلا آموش کژاست؟
من: متاسفانه معتاد شده ولی خیالی نیست ترکش میدم! راستی یه شکنجه جدید گراپی کشف کرده به اسم تنفس غولی! :bigkiss: از اونم استفاده کنین!


!ASLAMIOUS Baby!


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۲:۴۳ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 351
آفلاین
(تصویر از بالا) آموش در حالی که به تخت بسته شده از روش شر شر عرق میریزه فریاد:نه نه خواهش میکنم منو نبرید آزکبان من نمیخوام روحم از بدنم جدا بشه
کریچر جیغ بنفشی میکشه((ااااااااااا ارباب کثیف این داره چرت پرت میگه))
سیریوس:هان چیه حالت بدشه آخی حیونی میدونم چه زجری میکشه
سیریوس میاد بغل تخته آموس:اموس جان پاشو تو حالت خوب نیست خواب دیدی خوب میشی ترک میکنی به زودی ومثله اولش میشی
در حالی غرق صورت آموس پاک میکنه کریچر میبینی بد بخت بیچاره چه زجی میکشی تو یه موقع نری دنبال موادا
کریچر:بروبابا پرو چه زود با من خودمونی شد
_چی گفتی از به اربات دهن کجی میکنی بگیر دنگ
_نزن درد داره
شق دونگ شپلخ
یوهو از دود کش یه جغد میاد که رو نامه علامت وزارت خونه هست
خانه قدیمیه بلک ها
اتاق خواب بزرگ
سیریوس بلک
با سلام به جناب آقای سیریوس بلک شما به دلیل تخلف ماده 74 بند 6تبصره 2شما به جرم آزار حیوانات جادویی باید 300 گالیون و2 نات بپردازید و در صورت تکرار به شش ماه حبس در آزکبان محکوم خواهید
ارتمند شما تام هنکس
سیریوس: من این کریچر میکشم سرشو میزنم به دیوار راهرو هم من راحت بشم و خود بی مغزش


وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۲:۱۰ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳

پروفسور مينروا ‏مک گونگال


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۱۲ شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۳:۱۵ شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۵
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 895
آفلاین
آموس جان
چون منم سفیدم تو رو فولی سوپورت می کنم

ولی تو رول پلینگ نمی شه کسی رو کشت! تا زمانی که اون شخصیت توی کتاب ها زنده اس ما نمی تونیم اونو بکشیم...

اگه همین طوری پیش بره که همدیگرو می کشن و همه چی تموم میشه می ره...

پس یه جوری اونو ویرایش کن

کرام بعدا به حساب تو هم می رسم


Minerva McGonagall

Head of Gryffindor House

Deputy Headmistress

Less Expectation , Less Disappointment


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۱:۲۹ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳

الکسی فونتانا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۴۰ شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۵۴ جمعه ۲۹ مهر ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 85
آفلاین
اموس و اسنافل وارد میشن اسنافل که پروفسور مک گونگال را میبینه میگه
_شما اجازه نداشتید ...پر سمنیار
بلا فاصله نور بنفش رنگی از چوبدستی اسنافی خارج میشه و به طرف بلاتریکس میره و اون را نقش زمین میکنه
کرام:حالا بلای من را طلسم میکنی اوا کادرو
اسنافل جا خالی میده
گیلدروی میاد وسط:ببینید اقایون برید بیرون و گر...
نوری خاکستری رنگ از طرف اموس به طرف گیلدروی میره و او را نقش زمین میکنه.کرام و اسنافل دست از مبارزه میکشن و با چشمانی که حیرت زد ه هست گیلدروی را نگاه میکنند.
اسنافل:آ ...آم...آموس چه کار کردی ....ای..این فقط رول پلیینگ بود...تو اونو واقعا کشتی...
کرام:اموس ...اینا همه بازی بود...ما ما ادای شکنجه شما را در میاوردیم
بلاتریکس:این چه کار کرد...گیلدروی....بیدار شو...بیدار شو....منو تنها نذار....هییییی
دارک لرد:اموس...تو باید مجازات بشی ....گیلدی دوست عزیز من بود...اما....اما الان دیگه نمیتونه حرف بزنه....هیچ وقت فکرش را هم نمیکرد تو اول جوونی بمیره...هییییییی
اموس:مجازاتی در کار نیست...گیلدی به جرم کلاهبر داری چند میلیون تومانی و قاچاق مواد مخدر تحت تعقیب بوده و حالا من میگم حین دفاع کشتمش
اسنافل:اموس...تو حالت خوبه...عادی نیست
اموس:نه که خوب نیستم...خشم 13 ساله درون وجودم روشن شده و میتونه همه جا را به اتیش بکشه....من همان روزی که ترک کردم قسم خوردم مسبب اصلی تمام بدبختیام را به سزای عملش برسونم...و حالا نه تنها پشیمون نیستم بلکه سر از پا نمیشناسم
اسنافل: اموس خجالت بکش ...گیلدروی دوست ما بود...حالا حالا...اون دیگه نمیتونه تو رول پلیینگ شرکت کنه....اون عاشق رول پلیینگ بود ..هییییییییییییی
بلا:وایسید ببینم...گفتی رول پلیینگ ...اون میتونه به صورت روح شرکت کنه و برگرده
اموس:نه نمیتونه....چون اون اثری از خودش نذاشته که بخواد به صورت روح بر گرده...اون تا ابد در اتش جهنم خواهد سوخت....
بلا که یکدفعه عصبانیتش بر ترسش چیره شده میگه: ای نامرد میکشمت...تو گیلدی را از ما گرفتی
دارک لرد و کرام میدون و جلوی بلاتریکس را میگیرن ..
_ولم کنید...چطور دلتون میاد بزارم قاتل گیلدروی عزیزم راست راست بگرده
_احمق نشو ...اون تو هم میکشه
_غلت میکنه...خودم میکشمش
_بلا ما نمیخوایم تو را از دست بدیم ...به خاطر گیل...دی هی هییییییییی
_.....گیلدی....گیلدی.....گیلدی کجایی هییییییییییی
و بدین ترتیب گیلدروی در دسامبر سال 2004 میلادی دار فانی را وداع گفت و به اغوش پروردگارش شتافت.یادش گرامی و روحش شاد باد.
(تذکر:ما نه دیوانه هایی هستیم که از سنت مانگو فرار کردیم...نه بازیگر....و نه هر کوفت دیگه ای...پس مسخره بازی در نیارید که « خوب خیلی ممنون مثل اینکه اموس قرصهاش را نشسته خورده» و یا «کات...عزیزان خیلی ممنون که لطف کردید...این سکانس عالی شدو...»و یا«و در همین هنگام صدایی میادوناگهان...گیلدروی به صورت جسم شفافی که البته جسم نیست و روحه بر میگرده»
گیلدروی مرده و تا حالا صد تا کفن پوسونده هیچ سنگ کیمیایی هم نیست که بخواد شفاش بده در ضمن سنگ تا موقعی که زنده هست مانع مرگ میشه در تمام عالم و در تمام دینها از هر کسی بپرسی که ادم مرده بر میگرده؟ میگه نه. پس تا بعد خداحافظ



Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۰:۱۶ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های‌بسته شده
پیام: 901
آفلاین
تا مگ گونگال در باز میکنه با مرلین میفته تو یه استخر!!!!
مک گونگال: همچین چیزی اینجا نبود
کرام: حالا هستش
مگ گونگال که دوباره به یک گربه مامانی تبدیل شده بوده رو از آب میگره و میبندتش و بلا مرلینو از آب میکشه بیرون
بلا:حالا با این گربه نازنازی چیکار کنیم
کرام: الان میگم
کرام میره و یه قیچی بر میداره و میاد
مگ گونگالکه از اب متنفر بوده با قیافه ای در هم میگه:چیکار میخوای کنی؟
کرام :الان میبینی
و یه طرف سبیلهای مگ گونگالو میچینه و مگ گونگال نمیتونه تعادلشو حفظ کنه میخوره زمین
کرام :پروفسور راه رفتن یادتون رفته؟الان درستش میکنم
و میاد دستو پای اونو میکنه تو پوست گردو
مگ گونگال با هر قدم که بر میداره صدای تق تقی میاد از پاهاش
همه میخندند

کرام پوستهای گردو را در میاره و مگ گونگالو به دیوار زنجیر می کنه
کرام:حالا 2 تا گروگان داریم تا نفرات بعدی بیانو دستگیر شن

همه:


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۰:۰۰ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳
#99

پروفسور مينروا ‏مک گونگال


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۱۲ شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۳:۱۵ شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۵
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 895
آفلاین

همان طور که همه داشتند می رقصیدند و تو بی جامه پارتی حال می کردند یه دفعه در باز میشه و یه گربه ی خوشکل و مامانی میاد توتصویر کوچک شده

کرام: وای این گربه چقدر خوشکله!
بلا: گول نخور بچه جون...این پروفسور مک گونگاله!
کرام: جدی می گی ...خب بذار شکنجه اش بدیم
بلا: موافقم!
کرام:خب اون دفعه با چندتا سگ شکنجه اش دادیم این دفه چی؟!
بلا: مرلین نظر تو چیه؟ چطوری این به اصطلاح پروفسور تون رو شکنجه بدیم...

من که تازه متوجه حضور مرلین شدم غیرتی می شم و می گم:
گربهیوس پلنگیوس!
و این جوری میشم

تصویر کوچک شده

بلا و کرام و همه بی جامه ها:

من می رم مرلین رو از گردنش می گیرم و می پرم می رم


Minerva McGonagall

Head of Gryffindor House

Deputy Headmistress

Less Expectation , Less Disappointment


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۱:۴۰ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۳
#98

بلاتریکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۱ پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲
از لیتل هنگلتون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
خوب خوب ...این یکی دیگه از اعضای سفید برای شکنجه...
مرلین که حالا ریش نداره برای شکنجه ای دیگر به اینجا اورده شده...
مرلین در بی جامه پارتی...
مرلین که اکنون بدون ریش احساس شرم می کند گوشه ایستاده و جمعیت درون پارتی رو نگاه می کنه...
مرلین: هومم..ای بی پی جی ها...
یکی رد میشه
مرلین:اا ببخشید شما عفت عمومی رو ندید؟!
یارو رد شده هه: نه..بچه ها..اینجا یه مهمون خجالتی داریم!
همه میریزن سر مرلین
مرلین: نه..نه...ولم کنید..ای بی ناموسی ها..ای بی حیایی ها..
یکی:حیایی؟ امین حیایی؟
مرلین:
مرلین:ددد نکنید همچین..
همه از دور مرلین می رن کنار
همه بی جامه ها:
بلا میاد جلو: هی..مرلین تو هم ذغال می مالی به خودت بیای جزو ماها!؟

تصویر کوچک شده

مرلین: من فقط می خاستم اینطوری بیام ریشامو پس بگیرم
ریشامو بدین...هاگوارتز رام نمی دن




Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۲۳:۰۵ یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۳
#97

بلاتریکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۱ پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲
از لیتل هنگلتون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
دارک لرد..عزیز...اینجا برای شکنجه عناصر ضد ما...ضد سیاهی...ضد بشریت..ضد اعتقادات ما...و کلا هر چی که ما خوشمون نیاد..مخصوصا گندزاده ها و خون کثیف ها در نظر گرفته شده...
و اون پاتر کوچولو..بیمار روانی..با اون زخم شمشیرش! استحقاق یک شکنجه سفارشی با نون اضافه رو داره...
باشد که پایش رو از روی سیم سرور بردارد!




Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۲۲:۰۱ یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۳
#96

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
سلام بنده در راه اسلام می خواستم اینجا را چند روزی برای شکنجه پاتر دربست بگیرم!
با تشکر
حاج آقا دارکی لرد!


!ASLAMIOUS Baby!


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۲۰:۲۶ یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۳
#95

بلاتریکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۱ پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲
از لیتل هنگلتون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
خوب خوب...می بینیم که من نبودم...شلوغ کردین...
روتون زیاد شده...حواستون باشه..کسایی که شماره پیاماشونو نیگر می دارن...مواظب باشن...
اگر یه شبه کم شد..نیاید بگید کی کم کردا...از الان بگم...من بودم...
این به عنوان ناظر بود!
رول پلیینگی هم میام حالا!









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.