تانکس نوشت
به به! اینجام که تشکیلات فمینیستی راه افتاده!
ببینم می تونین طلاق منو از مودی بگیرین؟ از این پاتر که کاری بر نیومد!
Salazar Slytherin نوشت
داخلي دفتر روز
سالازار با چندتا از نوچه هاش يه دفعه در رو با لگد باز مي كنه...
نوچه ها جلوي پاي سالازار دستمال مي تكونند! ..
سالازار سيبيلاشو مي ژيچونه و با صداي كلفت و خشن داد مي زنه:
"آقا تخته كن اينجا رو!.. ببند اين دفتر و دستك رو! ...
زور مي گيم كه مي گيم.. زورمون مي رسه!.. به هيچ كسي هم دخلي نره! ...
اصلا ما خوشمون افتاده با اين پاتر زور بگيم.. حالا كه چي! ..
ونوس.. دختر چشماتو مي زارم كف دستت! .. بدو برو تو اتاقت در رو هم ببند! .. بدو!..
همه بيرون! ...
بچه ها دست به كار شيد!... "
و نوچه ها همه چيز رو به هم مي ريزن! ...