خوب اقایون و خانم ها جدا از هم و در دو صف با فاصله چت کنید !
شاید از این شرو ع قاط زده باشید ولی همینه !
توی اینترنت نمیشه کنترل زیادی داشت ولی بحث سر کنترل نیست ,هست؟
حرف سر هری پاتر و مضرات اونه ,ولی قبل از اینکه چیزی بگم میخوام توجه شما رو به یک نکته خیلی ظریف جلب کنم .
تا حالا توجه کردید که چرا جذابیت کتاب بیشتر از فیلم هست؟مثلا سری داستانهای تن تن رو حساب کنید ,کتابهاش یک عالمه فروخت اما فیلمش با اون استقبال مواجه نشد.دلیلش هم فقط یک چیز است ,ولی قبل از اینکه بگم ,فکر کنید ,میخوام ببینم به این خودشناسی رسیدید یا نه؟
خوب بذارید دلیل ها رو تقسیم کنیم :
1- شما وقتی که کتابی رو میخونید , از دریچه ذهن خودتون دارید مطالعه میکنید یعنی لحن صحبت ها ,حالات مختلف چهره و حتی احساساتی که برای شخصیت اول داستان متصور است رو شما با حالاتی که خودتون داشتید مقایسه میکنید .یعنی اگر شخصیت اول داستان خجالت بکشه ,در یک مقامی شما دارید خجالت میکشید, اون حالت رو متصور شدید .خودتون اونجایید.شخصیت اول داستان اونجاست و شما هم دارید همون فکر هایی که اون میکنه رو میکنید .پس شما الان دارید خجالت میکشید یا حتی شاد هستید و یا حتی احساس اون رو به مسخره میگیرید.
2- در کتابی که شما نیمی از شخص اول هستید.و نیمی خودتان و درحین خواندن متوجه میشوید که بعضی از نقاط داستان خالی است و یا حتی بعضی از افراد معرفی نشده اند سعی میکنید این خلاء رو پر کنید .مثلا تو ی هاگوارتز n تا دانش اموز هست ,چرا شما یکی از اون ها نباشید , پس میشوید یکی از دانش اموزان سال مثلا 5 یا 6 ,ولی کمتر کسی رو میبینی که در سال کمتری از شخصیت اول داستان باشه.به چند دلیل .
الف) از ماجرا های سال های پایین تر خبرنداره .
ب) توی سال های پایین تر اتفاق خاصی وجود نداره.
پ) وضعیت دخترها درسالهای پایین تر مشخص نیست
.
ت) کیه که نخواهد توی گروه هری باشه ؟یا حداقل در مقابل اون؟
پس می بینیم که شما یا درسال بالاتر از هری قراردارید یا در همون سال هستید .
3- تخیل واقعی تر از هر چیز دیگر است , این رو حتما همتون قبول دارید ,چون مطمئنم حداقل یک بار خوابی دیده اید که قلب شما رو به تپش انداخته باشه .پس میبینیم که تخیل از واقعیت جذابتر و واقعی تر است.فرض کنید خودتون هم به این تخیلات چیزهایی اضافه کنید ,و به اصطلاح پیازداغ رو استاد کنید!
خوب با همه این تفاسیر یک چیز دیگر هم میخواهم بگم که شاید براتون ملموس نباشه ولی به گفتنش می ارزه ,و به عنوان دلیل چهارم میگم:
4- سال هاقبل اومدن یک ازمایش کردند و عادتی (شستن نارگیل) رو به تعدادی میمون اموزش دادند (تو سواحل امریکای جنوبی).هر روز به این تعداد افزودند تا به یک تعداد مشخصی رسید (فرض کنید یک سوم کل میمون های تحت ازمایش) مشاهده شد که تمام میمون های اون قسمت شروع کردند به این کار واز همه جالب تر میمون هایی که در بقیه مناطق قاره ای بودند بااینکه هیچ ارتباطی باهم نداشتند شروع به اینکار کردند و این کار مثل اپیدمی به قاره اروپا رسید ! ولی میمون ها که سفر نمیکنند , اتفاق افتادن این موضوع برای میمون هایی که در چزیره ای دور افتاده در امریکا هستند ازهمه جالب تر بود.تنها دلیلی که تونستند بگن این بود " تعداد اپیدمی" .یعنی چی ؟ یعنی اینکه اگر تعداد قابل توجهی از افراد یک کار را انجام بدهند بدون توجه به اینکه در کجای این جهان قرار دارند اون رفتار به صورت اپیدمی درمی اید.
از این نکته دو تا برداشت میخوام بکنم :
الف) فرض کنیم که اکثر خواننده های هری پاتر بچه هستند و بچه هایی که هوایی باشند و تو خواب وخیال سیر کنند.اگر این تعداد به "تعداد اپیدمی" رسیده باشه .شما در خواب وخیال به سر خواهید برد.
ب)این مهمتری نتیجه گیری است که میکنم پس خوب به گوش : " اگر تعداد افراد خوب در جامعه افزایش پیدا کنه خوب بودن به صورت اپیدمی درمیاد .حالا میتونیم بفهمیم که چرا میگن خودسازی مقدم بر دیگر سازی است " .....این نکته اخلاقی یود..... ..
با همه این ها فکر میکنی که میتونی با خیال راحت کتابی رو بدون مشکل بخونی که نصف قضیه خودتی .
ولی راه حل های اصولی :
1- مدیتیشن یاد بگیرید.برای اینکه در این رشته علمی شمایاد میگیرید که چگونه فکر خودتون رو کنترل کنید .
2- وقت زیادی برای هری پاتر نگذارید .
3- کتاب رو باشعر گوش ندید ,علاوه براینکه رو سرعت و دقت مطالعتون تاثیر میگذاره .شما رو هم به اینکه وقتی اون شعر رو میشنوید به همون حالات برسید ,شرطی میکنه
4- نماز بخونید.یکی از قدرت های نماز جلوگیری از زندگی در خواب وخیاله.
5- خودتون باشید
6- سعی کنید در زندگی لذت بسازید تابه دنبال لذات در هری پاتر نیاشید.زندگی رو لذت بخش کنید.
7- وقتی که کتاب رو میخونید .نیت کنید که فقط کتاب میخونم .نیت نمیدونید چه معجزه ایه .
8-در حال زندگی کنید.
9- زیاد غم دوست دختر وعشق رو نخورید .به موقعش پیدامیکنید .اگر تاحالا نداشتید .بدونید یا نیازی نبوده یا موقعیتش رو ندارید.شما که نمیخواهید دل یکی رو در گرو خودتون بگیرید و بعد هی دنبال خودتون بکشین .پس هرموقع که موقعش شد اقدام کنید .و یادتون باشه که عشق آزاد شدن است نه اسارت .با حرف های قشنگ زدن سعی نکنید که پرنده عشق و محبت کسی رو به اسارت در بیارید.
10- به این سایت بیایید و کیف کنید
موفق باشید.
mh_amri:مغ