نام: لوییس لاوگود
تیم:Griff United
آی دی:
sor_em2004@yahoo.com(برای هدویگ جان که البته خودم قبلا ادت کرده ام)
پست مورد علاقه : مهاجم
توضیح : اووم...تیم گریفه دیگه!!!
و اما نمایشنامه برای هدویگ جان:
قطرات درشت باران سیل آسا، بی امان بر سر تماشاچیان(البته چتر تماشاچیان) و سر و روی بازیکنان اسلایترین و گریفیندور فرود می آمد و در آن تاریکی تشخیص بچه ها را از همدیگر مشکل می ساخت. بیشتر از سه ساعت از شروع بازی می گذشت ونتیجه ی آن دویست و هشتاد به صدوچهل به نفع گریفیندور بود. اما در نگاه تمامی گریفیندوری ها و طرفداران آن ها نا امیدی موج می زد و بر عکس در نگاه اسلایترینی ها امید به پیروزی هویدا بود( البته همه اینها به شرطی که میشد تو اون هوا به چشماشون نگاه کرد). تمام این امید ها و ناامیدی ها فقط یک دلیل داشت: آن هم مصدومیت جستجوگر تیم گریفیندور، یعنی هری پاتر و لو رفتن گوی زرین توسط دراکو مالفوی، مهاجم تیم اسلایترین، که در حال تعقیب گوی زرین بود.
در آن هنگام یکی از مهاجمین تیم گریفیندور که همانا کتی بل بود در حالیکه سرخگون را در دستش می فشرد از وسط زمین به سمت دروازه های اسلایترین حمله برد. تنها کافی بود تا قبل از دست یافتن دراکو به گوی زرین گلی برای گریفیندور به ثمر رساند، آنگاه از شکست تیم جلوگیری می کرد. صدای تشویق گریفیندوری ها و البته داد و هوار اسلایترینی ها برای هول کردن کتی فضا را پر کرد. کتی هر لحظه به حلقه ها نزدیک تر می شد، تا اینکه :
بوووووم.... بازدارنده ای با شدت به او برخورد کرد(راستی صدای برخورد بازدارنده به آدم چه جوریه؟) و سرخگون از دستش در میان ناله ی گریفیندوری ها رها شد و به پایین که هم اینک مهاجمی از تیم اسلایترین بین آن و زمین انتظارش را می کشید فرود آمد. سرخگون فقط سی سانیتمتر با دستان آن مهاجم که در هوا برای گرفتنش باز شده بود فاصله داشت که سایه ای به سرعت گذشت و آن را درچنگ خود گرفت و باعث شد مهاجم اسلایترین خشکش بزند. اون سایه کسی نبود جز جینی که در آن لحظات با نهایت سرعت به سمت حلقه های تیم رقیب هجوم می آورد. اما این بار سکوتی بر جو ورزشگاه حاکم شده و نفس ها در سینه حبس شده بود. تنها بعد از گذشت کمتر از یک دقیقه و درست چند ثانیه قبل از به اسارت در آمدن گوی زرین در دستان مالفوی، صدای هورای گریفیندوری ها برای گلی که به نفعشان زده شده بود، به گوش رسید.
توضیح روی توضیح: هدویگ جان ببخشید که زیاد شد. امیدوارم که قابل قبول باشد.
در ضمن کسانی که این نمایشنامه ارزشی را میخونن لطفا تفاضل گل ها رو قبل از گل گریف محاسبه کنن.
[color=0000FF]گاهی اوقات دلت میخواد که زندگی ر�