-=-=-=-=-=-=-
باران شديد و شديد تر ميشد و شرايط را براي هر دو تيم سخت و سخت تر ميکرد!
رئال بلقورستان با تمام وجوود بازي ميکرد و با جانفشاني هاي متعدد دروازه خود را از حملات آخرامويچ نجات ميداد!
ويزير در حالي که بيخيال بازي شده بود داشت با دستگاهي مشنگي معروف به تلفن همراه با آنيتا صحبت ميکرد و کلي قلب
از بالاي سرش ميزد بيرون!
سالازار هم با خون سردي دونه دونه قلب ها رو ميترکوند! بي خبر از اينکه کمي آنطرف تر مارش در حال بردن شيلنگ به سوراخش ميباشد!
کمي آنسو تر دامبول شديدا در حال فکر کردن بود!
. . .
تيم حريف يکي ديگه از حملات آخرامويچ رو دفع ميکنه و تشکيل يک حمله شاهين وار ميده! بليد در وسط بازيکنان ديگر توب به دست به سمت آلبوس ميرفت! (جاسم و نور ممد دو نفر از دو طرف اعضاي حمله را زدن (جاسم : مگه شاهين بدون بال هم پرواز ميکنه ) ) بليد خيلي به آلبوس نزديک شده بود! بر خلاف انتظار اعضاي پاور داس آلبوس خيلي راحت و ريلکس جلوي بليد و در وسط دو حلقه ايستاد!
بليد با ديدن دو حلقه ابتدا
شوکه شد ولي بعد تصميم گرفت يکي از ان دو را انتخاب کند! باز هم آلبوس ريلکس بود!
صحنه آهسته شد بليد دست خودش رو تاب داد تا سرخگون رو پرتاب کنه ! در همان موقع . . .
در همان موقع آلبوس زير لب گفت : جون بلرويچ نَزن!
بوووووومبليد غش کرد و به زمين افتاد سرخ گون چرخي زد و سقوط کرد! نور ممد که در حال باد زدن سالازار با بيلش بود برخورد سرخگون را با بيل احساس نکرد!
گل! گل براي پاور داس ! اي باور نکردنيه!
گزارشگر با گلوي گرفته و چشماني از حدقه بيرون زده اين جملات را چنان ادا ميکرد گويي همين الان شاهد بازگشت مرلين بوده است!
اعداد روي اکور بورد به آرامي تغيير کردند و نتيجه به نفع پاور داس مساوي شد
بازي دوباره از وسط زمين با فرمان لرد بلرويچ شروع شد
بليد :
. . . .
بليد توپ را گرفت به با سرعت به جرج پاس داد و به سراغ کار خودش رفت . . .
جرج با يک حرکت تنبل وار زيبا سالازار را دور زد و شانه به شانه اخراموييچ پرواز کرد تا اينکه جاروي آخرامويچ پنچر شد
جرج همچنان وحشيانه پيش ميرفت
به نزديک در وازه که رسيد توپ رو روي هوا ول کرد (ويزير همچنان گرم صحبت با آنيتا ميباشد . . بوق بوق - وزير : آنيتا عزيز دلم روم سياه گلاب به روت من پشت خطي يه ثانيه گوشي دستت = الو بله آثقا چرا مزاحم ميشين ! دستي از گوشي بيرون آمد و زد تو گوش ويزير -مرتيکه بازي رو ول کردي با زنت قرار سينما ميذاري ؟- بوق بوق بوق<قطع شد >وزير ميره رو اون خط! بوق بوق بوق بوق) جرج توپ روي هوا ول کرد و با حرکتي چرخشي ضربه کات دار و محکمي توسط دم جارويش به سرخگون زد! دامبول در دروازه خشکش زده بود گويي در اين دنيا سير نميکند! با ديدن سرخگون شلوارش را بلا کشيد و دستهايش را آماده نگه داشت. . .
بوووووووووم!سرخگون با شدت هرچه تمام تر به صورت وزير از همه جا بيخبر که تازه اوج گرفته بود برخورد ميکنه و در جا وزير همه موهاي سرش ميريزه !
سالازار : آخ جون اسموت
وزير که قبلا در موقع عصبانيت
اينطوري ميکرد! الان
اينطوري کرد!
سالازار که تازه مارش رو از سوراخ بيرون کشيده بود در ارتفاع پايين مشغول پرواز بود که چشمش به سرخگون در حال افتادن ميافته! در حالي که مارش رو به جلو ميراند گفت: اگه يه گل قشنگ بزني برات يه شيلنگ چهارده متري ميخرم!مار با شنيدن اين جمله (البته به زبان جذاب و شيرين مارسي بر وزن فارسي ) سرع ميگيره و با چرخشي انعطافي خودش رو به شکل يک حلقه در مياره! دور توپ ميچرخه چرخش مار باعث چرخش توپ ميشه! سرخگون سرعت زيادي پيدا ميکنه و نيروي گريز از مرکرز توپ؛ سرخگون را با ضربه سالازار به همان حالت چرخشي به سمت دروازه رئال روانه ميکند! دروازه بان رئال کمي خودش را جمع جور ميکند! و بعد
با صداي بلند : ماماجون ! من يک دارم مرلين کجاست ؟
جمعيت
تو با سرعت ميره و ميره!
سالازار : يه مار دارم هوا ميره نميدوني تا کجا ميره!
با تغيير عدد بر روي اسکور برد همه ورزشگاه در تاريکي سنگيني فرو ميرود
Only Dark
ویرایش شده توسط سالازار *The Sith Lord* در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۵ ۲۲:۵۱:۴۹