سالم به همه ی برو بچز!!
دوستان شعری رو که اینجا براتون می نویسم اصلا ادعا ندارم که مال خودمه چون نیست!! اما نمی دونم که مال کی هم هست!!!!
من این شعرو نداشتم(!) یه روز تو وب می گشتم.... خوردم بهش برداشتم!!!!!!!!!!!!! اما یه کم ویرایش و از این جور چیزا روش کردم.....
حالا اگه کسی اینو خوند و به نظرش آشنا بود و فکر کرد مال خودشه بگه تابهش پس بدم.............!!
این شما و این هم شعر من!!
اندر باب ِ بردن هاگرید هری را (!)
ديد هاگريد يک جواني را به راه
کو همي گفت اي خدا و اي اله
تو کجايي کز ستم اين وقت شب
رفته از ذهنم به کل شور و طرب
آن عمويم: چاق، گنده، غرغرو
بسته از پشت، دست هر گونه عدو
اين خپل زادش، بود اِند ببو
شاس مخ و هيچي نفهم و عرعرو
اي چه شد آن رحمت و لطفت خدا
پس بکن اين سر ز جسم من جدا
* * *
ناگهان از پشت در آمد صدا
روح دادلي گشت از جسمش جدا
در شکست و بر فِتُد در پاي او
هيکلي در پشت آن همچون لولو:
« تو کجايي ورنون گامبو، کدو
کي نهاده بر تو اين نام عمو
من به دنبال هري اينجا شدم
خود براي اين مهم حاضر بُدم
حال شمعي آور و دِه روشنی
زانک گردی اندکی بخشودني»
* * *
گفت ورنون: کم کن از اين زرّ و زار
من در آرم گنده بک از تو دمار
گفت هاگريد: حرف من گشته چرند؟
اي چه شد اين نامه ی پر قفل و بند؟
پس در آورد نامه اي از شال خود
مهر آن از موم قدر يک نخود !
گفت هستي آشنا با نامه ام
نامه اي از بهر اين دردانه ام
اي هري گير و بخوان اين نامه را
بعد از آن بر تن نمايي جامه را
* * *
چون هري خواند و به پايانش رسيد
ديد ورنون لرز کرده همچو بيد
گويياش از محتواي آن ورق
بوده است آگاه، کاين سان شد دمغ !
گفت هاگريد کای لعنت بر حواس
اين دوات و ليقه ی من پس کجاس !
برنويسم نامه اي از بهر تو
تا بداند دامبلی از وضع تو
وقت رفتن گشته است ديگر کنون
حيف اين در با چنين قفل و کلون !
* * *
گشت ورنون يک قدم سوي جلو
گفتش او را گنده بک! وايسا، اوهو
تو که هستي کز براي اين هري
مي کني همچون لله اين مادري؟
گفت هاگريد: خوب داني جان من
نيست آنقدر اين موضوع هم خفن !
خود بداني اين هري جادوگر است
سرنوشتش اين چنين بازیگر است
گمشو حالي از سرِ راهم کنار
ورنه وارد مي کنم بر تو فشار !
* * *
دادليِ گاگول خنگولِ مشنگ
داد سوتي بد مُدل شوت ملنگ
غول ما هم صبر خود از کف بداد
چتر خود برداشت، وردي سر بداد
ناگهان از انتهاي چتر او
رفت نوري سوي آن تنبل کدو
خورد آن دم راست نور بر پشت او
آن واترپمپِ (!) دغل کارِ دو رو
دم درآورد پيچ خورده همچو کوک
يک دم کامل به فرم بچه خوک!
خداییش چقدر کف کردین!!؟