ایا این کم کردن قبل از موقع نشان از نداشتن حافظه درست و حسابی نداره؟ خير دقيقا هدف من اين بود كه امتياز كم نشود ایا شما مرلین پیر هستید که n سالشه؟ بنده مرلين هستم و تنها يك مرلين در تمام دنيا وجود دارد و آن شخص من هستم سن من هم معمولا 16 هست بخاطر زندگي خصوصيم. ایا شما یادتون میره که کی باید کم کنید کی زیاد؟ براي چي بايد يادم بره من حواسم بيشتر از اين جمع هست و تا اونجا كه ميتونم سعي ميكنم اضاف كنم . ایا شما توی دستشویی هم می تونید نظارت داشته باشید؟! اين سوال كاملا بي ربط بود و من فكر ميكنم اين قضيه هيچ ربطي ندارد.
هرگز نمیتوانی از کسی که تو را رقیب خود نمیداند ببری
آلو جا دوگر تي وي _بله بلا هستم تلوريوزنه جادوگران بفرماييد _من ي ترانه ي در خواستي نه چي اهان! اينا چيه مي فرستيد وسط آهنگ چرا برنامه نود مياد مي گه امتياز من سخاوتمند هستم و گرنه كم ميكردم از اين جور حرفا (با حالت ذوق) زندهس _بله شما الان رو اير هستيد _پس اگه ميشه من ي چاق سلامتي با فاميلمون بكنم _آلو چرا قطع شدي من كه قطع نكردم اوا بخشيد دستم خورد دوسته عزيز ما سعي مي كنيم دوباره شما رو بگيريم
وقتي به دنيا مي آيم:سياهم وقتي بزرگ مي شوم:سياهم وقتي مريض مي شوم:سياهم ولي تو وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي وقتي بزرگ مي شوي:سفيد وقتي مري
پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت. پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هر بار که عصبانی می شوی باید یه میخ به دیوار بکوبی. روز اول،پسر بچه 37 میخ به دیوار کوبید. طی چند هفته بعد، همان طور که یاد می گرفت چه طور عصبانیتش را کنترل کند،تعداد میخ های کوبیده شده بر دیوار کمتر می شد. او فهمید که کنترل عصبانیتش آسانتر از کوبیدن میخ ها بر دیوار است... به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد هر روز که می تواند عصبانیتش را کنترل کند،یکی از میخ ها را از دیوار بیرون بیاورد. روزها گذشت و پسر بچه بالاخره توانست به پدرش بگوید که تمام میخ ها را از دیوار بیرون آورده است. پدر دست پسر بچه را گرفت و به کنار دیوار برد و گفت: پسرم،تو کار خوبی انجام دادی. اما به سوراخ های دیوار نگاه کن.دیوار دیگر هرگز مثل گذشته نمی شود. وقتی تو در هنگام عصبانیت،حرف هایی می زنی،آن حرف ها هم چنین آثاری بر جای می گذارند. تو می توانی چاقویی در دل انسان فرو کنی و آن را بیرون آوری. اما هزاران بار عذرخواهی فایده ندارد،آن زخم سرجایش است. زخم زبان هم به اندازه ی زخم چاقو دردناک است.
تاریکی نوشت من هم میخوام برنامه داشته باشم اسم : زیاد کردن پست ها زمان : منو که میدونید همیشه الافم مکان : مهدیه تهران موضوع : با دارک و من همنشینی کنید و پیروز باشید
تاریکی برنامه ی شما مشکوکه و معلوم الحال...به دفتر مدیر شبکه مراجعه کنید...و توضیح بدید
ایا این کم کردن قبل از موقع نشان از نداشتن حافظه درست و حسابی نداره؟ ایا شما مرلین پیر هستید که n سالشه؟ ایا شما یادتون میره که کی باید کم کنید کی زیاد؟ ایا شما توی دستشویی هم می تونید نظارت داشته باشید؟!
بنده اگر قرار بود از ان ادمهاي سختگير باشم اولا 5 امتياز كم ميكردم دوما من وقتي 2 امتياز كم كردم كه جزو امتياز بندي حساب نميشد و من هم ميخواستم حساب نشه سوما من پيام اسنيپ رو پاك كردم كه وقتي امتياز دهي راه افتاد كسي نبينه كه ازش امتياز كم كنه
هرگز نمیتوانی از کسی که تو را رقیب خود نمیداند ببری
من هم میخوام برنامه داشته باشم اسم : زیاد کردن پست ها زمان : منو که میدونید همیشه الافم مکان : مهدیه تهران موضوع : با دارک و من همنشینی کنید و پیروز باشید
مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي
کرام...پسر پادشاه مرلین ..... پادشاه درویش....کینگزلی سوروس اسنیپ... تدارکات سدریک دیگوری...کسی که با تمام کوچه پس کوچه های ولایت آشناس پاتر...درخت
درویش گفت: بروید یک کسی رو بیاورید که با تمام کوچه پس کوچه های ولایت جابلقا آشنا باشد.آوردند.درویش به او گفت: وقتی من نبض پسر پادشاه را می گیرم،تو تک تک و شمرده،نام تمام کوچه پس کوچه ها و خیابان های جابلقا را ببر. درویش نبض را گرفت و آن بنده ی خدا شروع کرد به نام بردن از کوچه ها و محله های ولایت جابلقا. وقتی رسیدند به نام کوچه ی (( چهل دختران ))، نبض پسر پادشاه بنا کرد به تند زدن. درویش گفت:حالا یک نفر را بیاورید که همه ی اهالی کوچه را از کوچک و بزرگ بشناسد...
ادامه دارد...
با تشکر از پاتر که همچنان سایت رو به هم گره نزده..
من یه سوال داشتم از مرلین لارژژژژ! خواستم ببینم کی بود که از پروفسور اسنیپ عزیز در تاپیک کلاه گروه بندی 2 امتیاز کم کرد.. در صورتی که هنوز امتیاز دهی شروع نشده بود؟! کی باید پاسخ گوی ما باشه؟ اگه به شما رای بدیم؟
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.
هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.