هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۷:۴۹ سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
...::* تیکا تغییر هویت داد*::..
به گزارش خبرگزاری پیام امروز، تیکا، فرزند رودولف و لارا، به خاطر متنفر بودن از پدر خویش که دائم او را با کمربند سیاه و کبود میکند، تغییر هویت داد. این خبر رو یکی از کارکنان ثبت احوال جادوگران، به ما اطلاع داد. خانم آنیتا مالفوی که تقاضا داشتند نامشان فاش نشود(!) گفتند:
" بله... اون روز سرمون خلوت بود، بعد یکی در حالی که گریه میکرد وارد شد و یکراست اومد طرف من. ایشون شناسنامشون رودادن به من و در حالی که گریه می کردند، گفتند:
_ اوهو...اوهو... خانم تو رو خدا فامیلم رو تغییر بدید!
من هم که خیلی ناراحت شده بودم، گفتم:
_ آخه برای چی پسر خوب؟!...هین؟!
اون همونجور داشت مثل شیلنگ آبی که باز گذاشته باشن(!) گریه میکرد و گفت:
_ اوهو...فـیـــــــــــــن!....اوهو... آخه بابام خیلی من رو میزنه! مامانم هم به جای اینکه ازم طرفداری کنه، به بابام میگه افرین! ...میگه دختر باید ادب داشته باشه...آخه این چه مادریه که هنوز نمیدونه من پسرم؟! ...اوهو... من حس بدی دارم!...می خوام فامیلم رو عوض کنم!
من هم که دلرحم!... دیدم این سیاهای چیز(!) دارن این بچه رو تلف می کنند، برای همین پرسیدم:
_ آخی..گریه نکن...بیا این دستمال رو بگیر و بگو می خوای فامیلت رو به چی تغییر بدی؟!
پسره، یک جیغ از خوشحالی کشید و گفت:
_ آخ جون!... فامیلم؟!...بذارینش...بذارینش....هوم...ام....هدی!...یعنی بشم: تیکا هدی!
من با نگرانی بهش نگاهی کردم و گفتم:
_ چی؟...تیکا هدی؟!...خیلی ضایعه! باب هدی پرندست! نکن این کار رو با خودت!
تیکا ناراحت شد و گفت:
_ راست میگی؟؟...خب باشه... بذارینش...اهان! بذارینش چانگ! یعنی بشم تیکا چانگ!
من یه نگاه یه وری بهش کردم و گفتم:
_ خب ای کیو!...تو کجای چشمات چینی ژاپنیه؟!...یه چی میگیا!
تیکا که داشت اشکش در می یومد، ایندفعه گفت:
_ خب...خب... بذارین اوانز!...یعنی بشم تیکا اوانز! اگه مردم فکر کنند من بچه ی خفنز هستم، بهتره تا اینکه بفهمن بچه ی رودولفم!...
دیگه دیدم بد میشه بهش نه بگم! بنابراین شناسنامش رو عوض کردم و اون شد، تیکا اوانز!"
خبرها حاکی از آن هستند که تیکا اوانز، به شدت ذوق کرده و الان خبر ندارد که ولدمورت یعنی اربابش چه نقشه ای برایش کشیده است! باشد تا رستگار شود!


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۹:۳۵ دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۵

سوسک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۲ پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱
از چاه فاضلاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 93
آفلاین
ورود سوسك به جامعه ي مرگخوارها؛
بر اساس اخبار واصله، سوسك عضو قديمي گريفندور و رياست جديد منكرات جادوگري، به تازگي با اخفال، ببشخيد اغفال، اسمشو نبر و استفاده از سوراخ مخفي هاي بسيار ستادمرگخواران به محل سكونت آنها وارد شود.
گفته مي شود بلاتريكس لسترنج با ديدن سوسك به حالت كما رفته و هنوز هم خارج نشده است.
همچنين خبر مي رسد كه پيتر پتي گرو سعي داشته با هر دو پا بر روي سوسك بيچاره بپرد كه خوشبختانه پاهايش به هم گره خورده و با دماغ، ببخشيد با بيني، پخش زمين شده است و به دليل خونريزي بسيار زياد بيني دچار گرفتگي شديد عضله ي ران پا شده و فعلا در حالت كما است!
از طرفي منبعي موثق اعلام داشته اسمشو نبر به پاكدامني سوسك اطمينان نداشته و به او گفته است كه اگر به هر كدام از بچه هاي مرگخوار اعم از دختر يا پسر، مرد يا زن حمله ببرد و قصد انجام كار ناپاكي را داشته باشد بالافاصله با طلسم آواداكداورا متوقف مي شود.

با تشكر
خبرنگار افتخاري پيام امروز


پس از هجده سال حبس به سبب ارتکاب جرائم جنسی، به میان شما بازگشته‌ام...


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۳:۳۹ دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۵

مادام رزمرتا old32


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۷ سه شنبه ۴ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۴:۴۳ چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۰
از سه دسته جارو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 180
آفلاین
ناظر را به خاطر بسپار...سدریک رفتنیست
بر طبق اخباری که از اعضای ریون به ما رسیده ، ناظر سیفید جیگر طلای شیطون تالار ریون ، سدریک دیگوری تصمیم به ترک این دیار کرده و قصد رفتن به ناکجا آباد را دارد.
در ادامه ی اخبار گفته شده آنجانب سدریک جان، مشخص نیست که بالاخره کی از نا کجا آباد بر میگردد.
به دنبال این خبر همه ی دختران هاگوارتز یک روز عزای عمومی اعلام کردند و در عوض پسران که همگی خوشحال بودند.به دودلیل:
1-افرادی مثل جان و بینز میتونستند باخودنمایی نظارت ریون رو به عهده بگیرند .2-عده ای خوشحال بودند که رقیب سرسخت انها سدریک کنار رفته و حالا دختر ها به انها هم محل میدهند.(ولی تو خواب )
خوب ایشالله که به همین خیال خوش باشن....
من برم تا در عزای عمومی شرکت کنم
بچه ها این خبر حقیقیه...به همه اعضای محترم جادوگر و ساحره و اینا...تسلیت میگم به خاظر از دست دادن همچین عضو و ناظر خوبی.


Only Raven


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۸:۵۸ یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۵

آرشام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۹ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۱۸:۵۰ یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
از دهکده ی هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 418
آفلاین
صفحه ی فرهنگی پیام امروز
فرهنگ خز و پیلات(خیلات)جادوگری
اسموت کردن:این اصطلاح از زبان دری و پشتو جادوگری برداشت شده است.به معنای کچل کردن.
-------------------------
هرگونه دلبستگی نسبت به سایت یا اعضا( لحظه ای و بلند مدت و مشترک و متقابل و ...)
-------------------------
مدیریتبعد از بلاک شدن کرام و مدیر شدن فردی با نام ارباب لرد ولدمورت کبیر ,که نامش خزیل ترین نام موجود در بازار است ,مدیر بودن هم خز شد.
از آنجاییکه مدیر بودن خز شده نتیجه میگیریم:هری پاتر و پ.کوییرل و البوس دامبلدور هم خز شده اند.که از خز بودن این سه مدیر چند نتیجه میگیریم:
خز شدن کوییرل=خز شدن دستار=خز شدن لرد سیاه به این دلیل که رفته در بدن کوییرل(البته قبل از این اشاره شد که ارباب خودش خز بوده) =خز شدن پرفسور بودن...
خز شدن هری پاتر= خز شدن هرگونه آتشفشان=خز شدن هرگونه جای زخم=خز شدن هرگونه پیشگویی=خز شدن اذرخش (وسایل یک فرد خزیل هم خز خواهد بود)
خز شدن آلبوس دامبلدور:خز شدن محفل=خز شدن ققنوس =خز شدن ماجراهای دامبل و خانواده=خز شدن هاگوارتز=خز شدن آنیتا=خز شدن آرتیکوس و...
------------------------
محفل:این جمله را البوس دامبلدور خودش در پیام امروز اعلام کرده بود(محفل هم خز شد).نه تایید میشه و نه تکذیب
-----------------------
گروه مرگ خوار ها: بعد از عضو شدن اکثر اعضا در این گروه شکی بر خز بودنش باقی نماند=خز شدن فروم خصوصی =خز شدن جادوی سیاه و...
-----------------------
چتر باکس:از خز ترین مکان ها ی موجود در جادوگران.هر لحظه شاهد پیام ها بیشتری هستیم.یکی از دیگری مهم تر و فوری تر
----------------------
(جلسات حضوری):حتما همه شاهد بودید که تا دو ماه پیش هر روز جلسه ی حضوری بود!!!!!!!=تمامی شرکت کننده ها در این جلسات خز شده اند(البته قبلا اثبات شد که عده ای از آن ها خز هستند)
----------------------
کل کل:پس از دعوا های نحوه ی برخورد و کل کل های موجود در تاپیک های کوییدیچ همگان بر خز شدن کل کل اعتراف نمودند.
---------------------
داوری کوییدیچ:داور شدن یک روح دلیل اصلی خز شدن بود=خز شدن کوییدیچ
----------------------
ناظر بودن:تنها دلیلش ناظر شدن مونتاگه=خز شدن مطالب اشتراکی=خز شدن جملات جذاب
---------------------
اگر باز هم بود بهم بگید.تا فردا وقت ویرایش دارم.


ویرایش شده توسط آرشام در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۲۸ ۲۰:۰۱:۳۸

[url=http://www.jadoogaran.org//images/pictures/ketabe-Rael.zip]الوهیم مرا به


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۰:۵۲ شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۵

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
تاسیس کارخانه ی ماسک باناموسی!
به گزارش خبرگزاری بیناموس نیوز(!) آنیتا دامبلدور با تکیه بر خود و با پشتیبانی دستان قدرتمند کوییریل و با هدف اینکه:
" بیناموسی نابود باید گردد"
و به مقابله پرداختن با گار بیناموسی، شروع به ساختن کارخانه ی ماسک ضد گاز بیناموسی کرده است.
کلنگ این کارخانه ی عظیم، با دستان پرتوان ایشان زده شده است.
بعضی از خبرها حاکی از این است که سوسک نیز شاید به ایشان کمک کردند.
ایشان ضمن کلنگ زدند اذعان داشتند که:
" ای سرژ! حالا که دیگر نمی توانی تنفس دهی، می خواهی بچه ی مردم را مسموم کنی؟! ای خاک تو سرت نکنند که همه اش افعال معکوس بید!"*
--------------
*


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۰:۵۴ شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۵

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
تاسيس كارخانه گاز بيناموسي سازي با شيشه هاي نشكن

امروز صبح ساعت يك ظهر گيلدروي لاكهارت با همكاري چند كارگر بنا و پشتيباني دستان سرژ تانكيان زمين كارخانه«گازبيناموسي سازي با شيشه هاي نشكن» را بيل زد و رسما ساخت اين بناي مقدس را شروع كرد!!
گيلدوري لاكهارت در مصاحبه مطبوعاتي بعد از آن اعلام كرد«انگيزه من از احداث اين بنا شهرت بيشتر و نيز گسترش اعتقادات مقدس بيناموسي در سطح جامعه و تو دهني زدن به منافقان بي ناموس است...كوييرل حيا كن...باناموسي رو رها كن»
آنيتا دامبلدور كه نميدانيم ميخواست يا نميخواست اسمش فاش شود ولي ما استخاره كرديم و«اين كار بشود كه خوب است» آمد پس اسمش را فاش كرديم و...ما فقط اسمش را فاش كرديم!!



Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۲:۴۵ جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۸۵

سوسک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۲ پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱
از چاه فاضلاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 93
آفلاین
تظاهرات ميليوني در مقابل دفتر منكرات
ديروز عده ي كثيري از جادوگران مقيم مركز در مقابل دفتر منكرات جادو چادر زده و به دادن شعارهايي كه نمونه هايي از آن در ادامه مي آيد پرداختند.
- تنفس مصنوعي؛ حق مسلم ماست!
- عقاب آسيا كيه؟ تنفس مصنوعيه!
- تنفس مصنوعي دواي هر مريضي!
اين جادوگران به قانون جديد منكرات كه به وسيله ي آن تنفس مصنوعي بنابرنظر كارشناس عظيم شأن ديني سوسك حرام اعلام شده بود معترض بودند. پس اين تظاهرات سوسك به نشانه ي معذرت خواهي از اين اشتباه فقهي به ميان جمعيت آمده و با دادن تنفس مصنوعي به تعدادي از بانوان محترمه ي جمعيت حرف خود را پس گرفته و دادن تنفس مصنوعي را از شير مادر هم حلال تر اعلام كردند.
خبرها از منابع موثق حاكي است چندي از مراجع عظام به عقب نشيني سوسك از نظرات فقهي خود اعتراض نموده اند كه سوسك آنها را شكنجه، زنداني و يا تبعيد نموده است.
تظاهرات ديروز مردم با دادن شعارهاي:
- سوسك، سوسك، حمايتت مي كنيم؛
- بگو عشق ما سوسك!
- سوسك، سوسك، تنفس.
پايان پذيرفت.


پس از هجده سال حبس به سبب ارتکاب جرائم جنسی، به میان شما بازگشته‌ام...


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۵:۳۱ پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
کشف 200 تن هروئین در جنگل سیاه
این خبر را یکی از خوناشام های ساکن در جنگل سیاه به ما رساند. گویا توسط مامورین مبارزه با مواد مخدر جنگل سیاه قاچاقچیان هروئین به دام افتاده و 200 تن مواد مخدر نیز از آنان گرفته شد.
"""" صبح زود بود داشتم میرفتم یه پلنگی چیزی شکار کنم یه کم خون بخورم. خلاصه رفتم و رفتم و رفتم و یه ببری پیدا کردم که داشت تلو تلو میخورد. گفتم چی شده آقا ببره؟ یه نعره زد: آآآآآآآرررر شی کارم داری؟
منم دیدم این ببره قدرت مقاومت نداره گفتم:
میخوام خونتو بمکم! وایسا که اومدم... ببره خواست فرار کنه اما من پریدم روش و یه گاز از گردنش نوش جان کردم. وای! تا بحال خون به این خوبی نخورده بودم. حس کردم رفتم فضا.. تا یه ساعت نعشه بودم.. پرنده ها رو مگس میدیدم. آآآه.. چه احساسی... خلاصه اینکه اون شب قرار بود برم خواستگاری و همینجوری خیلی شاد بودم. شب که رفتیم خواستگاری قرار شد صبح فرداش بریم آزمایش بدیم. آزمایش خون که دادیم یهو متوجه شدم یه جارو بر فرق سرم وارد شد. گویا اعتیاد من مثبت اعلام شده بود. منو بردن اداره مبارزه با مواد مخدر جنگل سیاه و پس از کلی پرس و جو و کتک فهمیدن که اون ببره نامرد عملی بوده! با مامورا رفتیم اون ورا رو گشتیم و خداییش کلی کف کردم. تا حالا این همه مواد مخدر ندیده بودم. چند نفری داشتن سر اون 200 تن جر و بحث میکردن که با کمک نیروهای انتظامی اونها دستگیر شدن. خلاصه اینکه بسوزه پدر اعتیاد!""""""""
-------------------------
جوابتو بعدن میدم انیتا


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۵:۱۴ پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
*** آنیتا دامبلدور تکذیب کرد***
به گزارش خبرگزاری پیام امروز، آنیتا مالفوی هم اکنون در منزل خودشان در سلامت کامل به سر می برند. با ایشان گزارشی ترتیب داده ایم و از صحت یا کذب این ماجرای پست بالایی اطلاع حاصل کردیم:
خانم مالفوی در حال شستن ظرفهای نهار بودند.
گ: خانم مالفوی؟!.... این درسته که همسرتون هم شما رو زدن، هم ماچیدن و الان به فکر زن دیگه ای هستن و شما بی هوش شدید؟!
خانم مالفوی با خنده ی بسیار گفتند:
_ اوه؟!... کودوم احمقی همچین حرف نامربوطی زده؟!
گ: نمیشه اسمش رو بگم!
خانم مالفوی باز هم لبخند زدند و گفتند:
_ اینا همش دروغه... یه عده می خوان از نبودن دراکوی عزبزم سو استفاده بکنن.... ایشون الان در ماموریت هستند و طی تماسهای مکرری که با هم داشتیم، تاکید کردند که به کسی راجع به این ماموریتشون چیزی نگم...وگرنه که ما خیلی با هم خوب هستیم و برای هم نامه می فرستیم و هم من و هم دراکو جان، خیلی مشتاقیم که ماموریتشون تموم بشه تا باز برگردند خونه... و در ضمن، خونه ی ما اینقدرها هم بی در و پیکر نیست که هر کسی بیاد توی خونه ی ما رو دید بزنه... اینجا خونه وزیر مملکته...
گ: خب خانم مالفوی... نظر شما راجع به این شایعات چیه؟!
خانم مالفوی با لبخند همیشگیشون به ما گفتند:
_ ببینید، یه عده آدم بی کار و فرصت طلب که می خوان وزارت رو از دراکوی عزیز من بگیرن، دور هم جمع شدند و این مطالب رو می فرستند و میگن... توی این دوره زمونه هم که مونتاژ کردن عکس و فیلم هم که دیگه آب خوردنه... منتها حرف من اینه که اینا نمی تونن به اهدافشون برسن... عشق دراکو به من و من به دراکو، اونقدر عمیقه که کسی نمی تونه بین ما رو به هم بزنه...
و در این لحظه ما خیلی متاثر شدیم و دیدیم که واقعا مثل اینکه هیچ چیزی در زندگی ایناها اخلال ایجاد نمی کنه.
و بابت اون خبر کذب هم عذر خواهی می کنیم.
------------------
پ. ن: ایگور مردی بگو کی این رو بهت گفته!!


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۴:۵۵ پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
دراکو مالفوی بعد از مدتها کار بالاخره زن خود رو کتک زد.
طی اخرین خبرهایی که به ما رسیده وی با زدن چند بوسه بر صورت زنش وی را بیهوش کرده است.همچنین مردم برای دیدن این صحنه به دم در خونه وزیر رفتند تا شاهد این صحنه غیر ناموسی باشند.
گفتنی است وزیر حتی یک کلمه هم در این مورد با کسی حرف نزده.
الان هم گوشه خانه نشسته و مات مبهوت به فکر یک زن دیگر هست.
ما گزارشی را با ایشون ترتیب دادیم:
-اقای وزیر هدف از این کارتون چی بود.
-به تو چه!؟
-بله!خب فکر میکنیم حال همسرتون خوب بشه؟
-چه بشه چه نشه فرق نمیکنه.
-یعنی براتون هیچ فرقی نمیکنه؟
-نه چه فرقی باید بکنه.
این خبر توسط شخص ناشناسی برای ما فرستاده شده است.


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.