دیفان دیشدان...بوووم بووم....بنگ...بوووق...
ملت همه تو کافه نشستن دارم از موارد خونی لذت میبرن...
یه هو دره کافه باز میشه...
دزیره میاد دم در وامیسته ....
دزیره: ببینم..کسی پا هست با من بجنگه؟
ملت همه سوت میزنن و کفو میرن تو کارش...
لارا با صدایی در هم با جیغ: اره دزیره...بیا اینجا...
دزیره هم غیب میشه...و اونطرف روی سن ظاهر میشه...
لارا و دزیره بدون هیچ اختاری شروع میکنن به فرستادن تلسم های مختلف به سمت هم...
اونایی که نشستن همه سوت میکشن...
دزیره یه تلسم میفرسته لارا میفته رو زمین...
ملت همه لارا رو هووو میکنن...
دزیره ایول...حالا دیگه من برم هاگوارتز...
دزیره از رو سن میپره پایین..میگه:
دزیره رو به فلور : فلور جون پاشو بریم..الان کلاس گیاه شناسی شروع میشه ها...
فلور:
اما فورا لارا بلند میشه و...
ادامه دارد///