ادامه پست ویکتور :
_ نه ... .
همه برگشتند ببینن کی این حرفو زد.
سالی : تو دیگه چی میگی آبرفورث ؟
مرلین : مگه توام از ماجرا خبر داری ؟ کی بهت گفته ؟
ابر : مهم نیست من از کجا میدونم. ناسلامتی من داداش دامبی کبیرما.
سالی : خوب میگی چی کار کنیم ؟ فکر بهتری داری ؟
ابر : آخه یکم فکر کن سالی.
ما دسته ی بیل رو هم پیدا نکردیم ، چه برسه به خود بیل.
سالی :
ویکتور :
مرلین ییهو پرسی رو دید که داره از اون ورا رد میشه.
مرلین : پرسی ... هووووووو ....
پرسی اومد نزدیک و گفت :
_ چته ... مگه داری کوییدیچ بازی میکنی ؟ ...
مرلین : هیچی ، فضولیم گل کرده بود ، میخواستم ببینم دیشب دوستت باهات چیکار داشت .
پرسی : دوستم ؟ کدوم دوستم ؟
ویکتور : همون دوستت که دیشب زنگ زد.
سالی : مگه هدویگ بهت نگفت ؟
پرسی : نه .....
همه باهم : ااااااااااااااااااااا............
مگورین : کوفت .... چقدر بلند حرف میزنین ، خوابمو نصفه دیدم.
سالی : حدس میزدم یه نیم کاسه ای زیر کاسه هدی باشه.
پرسی : واقعا که ... شما از خودتون نپرسیدین دوست من چرا به هدویگ زنگ زده. مگه من خودم تلفن جارو ندارم.
( تلفن جارو ، موبایل جادوگراست )
مرلین : راست میگه ها. واسه چی از خودمون نپرسیدیم.
ابر : معلومه خوب . از بس تو فکر این دسته بیل ... نه ببخشین بیل بودین دیگه.
ویکتور : حالا هدی کجاست ؟
ملت : نمیدونیم.
مگورین : دیشب رفت. گفت باید یه نامه برسونه .
سالی : نامه ؟ ....
مرلین : مثل اینکه چنتا کاسه و نیم کاسه زیر قابلمه اس .
ویکتور : یعنی هدی هم ....
ابر : مثل اینکه.
پرسی : معلوم هست چی میگین شماها . حالتون خوبه ؟
سالی :هیچی بابا . تو نمیدونی . برو به کارت برس.
پرسی :
مگورین : ااا ... بچه ها مثل اینکه هدی برگشته .
ابر: خوب .. . همه حواسشون جمع باشه.
هیشکی به روی خودش نیاره.
خیلی عدی برخورد کنین.
ملت :
هدی : هو هو .. هو هو ...
سلام بچه ها !! چططورین ؟
سالی : چی شده هدی ؟ هدویگت بلبل میخونه ...
هدی : چیه ... شاد بودنم عیب داره. حسود.
مرلین : میدونی دوست پرسی دیشب باهاش چی کار داشته ؟
خنده رو لبای هدویگ خشک میشه.
با من و من میگه :
_ ننن ... ننه ...نه چی کار داشته ؟
ابر : یعنی تو نمیدونی ؟
هدی : نه
ابر : الان بهت میگم چی کار داشته .
ابرفورث یه چشمک به ویکتور میزنه و ویکتور با چماق محکم میکوبونه تو سر هدویگ .
هدی :
سالی : بندازینش تو قفس تا بعدا به خدمتش برسم.
................
چند ساعت بعد ، دور قفس هدویگ :ملت :
هدی :
چی
چی شده