پشت صحنه فیلم گردانندگان سایت !عله داره پشت موهاشو جلوی آینه فر میده !
هاگرید : ببین عله ! رو اون تخت میخوابی ، بعد ما یه خفاشو ول میکنیم روت بعد گازت میگیره ، تو هم نباید اصلا صدات دربیاد !!
عله :
مگه انیمیشنی کار نمیکنین ؟
هاگرید : برو بابا ! پول میخواد ، سیستم میخواد ! همین طوری واقعی بهتره .
عله : اون وقت خفاشه منو واقعا گاز میگیره ؟
هاگرید : آره دیگه ! حالا هم برو رو تخت بخواب !...اکشن !
عله شدیدا پایداری میکنه و در هنگامی که گردنش گاز گرفته میشه توسط خفاش اصلا جیغ و داد نمیکنه .
چند لحظه بعد!
ملت مدیر نشستن و دارن خستگی در میکنن ، عله یه کیسه یخ گذاشته روی جایی که خفاشه گاز گرفته !
تره ور یهو میاد تو و میگه : بچه ها یه چیزی بگم بخندین ! خفاشه رو بردیم ازش آزمایش بگیریم دیدیم ایدز داره !
ــ در این جا متاسفانه عله سکته مغزی میکنه و از اون به بعد نقش عله رو در فیلم پرسی ویزلی بازی میکنه تا بالاخره به آرزوهای کودکیش ، یعنی بازی کردن در نقش عله برسه !!!کریچ پشتشو به دوربین کرده و بیل هم درکنارشه .
دوربین دور میزنه و نیمرخ کریچ رو نشون میده .
هاگرید : کات ! خاک بر سرت فیلمبردار بوقی ! صدبار نگفتم صورت کریچ رو نشون نده ؟ حالا تو هی زوم کن روش !
ــ برای فیلمبرداری سکانسی که لیلی از قسمت فرهنگ نامه بازدید میکنه رفتیم دوبی ! پول بلیت و پول هتل و پول همه چی رو پرسی داد ! عجب بچه باحالی بود پرسی ! ، دوبی بسیار خوش گذشت و خیلی دور هم بودیم ! کلی هم فیلم گرفتیم از اون جا که بعد این سیریوس بوقی اومد همه فیلما رو دلیت کرد نذاشت تو پشت صحنه بیاریمش !هاگرید رفته بالای یکی از برج ها و از اون جا خورده شیشه میندازه پایین که مثلا شبیه الماس بشه ! یه جایی بود که کلی سگ ول بودن و همون جا خودشونو خالی کرده بودن و کف خیابون زرد شده بود ! دست اندر کاران پشت صحنه به وسیله نور افکن روی زمین زرد شده نور میندازن و زمین برق میزنه و شبیه طلا میشه!!
ــ برای فیلمبرداری سکانس رول پلیینگ رفتیم کویرلوت ! جاتون خالی ! کلی زمین خالی داشت یه عالمه با ملت فوتبال بازی کردیم ! دامبل هم باهامون اومده بود و داوری میکرد مسابقات فوتبال رو ، خیلی بوقی بود ! همش پولی کار میکرد ! هر کی بیشتر پول میداد برنده میشد تیمش ، آخرشم برای این که بگه من خوب داوری کردم ، یه عکس از خودش با لباس داوری گرفت و این شد مدرک داوری خوب !یه جا یه عقرب خیلی سیاه و گنده و ارزشی اومد پای استرو نیش زد ! هرچی تنفس مصنوعی دادیم خوب نشد و متاسفانه ما استر رو هم از دست دادیم و از اون به بعد دامبل با کمال میل نقش استر رو بازی کرد و برای این که بیشتر شبیهش بشه ریشاش رو تراشید ، البته وجود دامبل خیلی مورد آزار ما میشد و دامبل و پرسی مرتبا درخواست میکردن تا تعداد دیالوگ های بین عله و استر را افزایش داده و چند صحنه بیناموسی بین این دو بذاریم !!!آااااااای دییییش بوووم دوفف! ( پروردگار گالری از تالار اسلی ، خودشو پرت کرد پایین !)
ــ پیدا کردن یه فردی که شبیه پروردگار گالری باشه ، حاضر باشه خودشو از یه برجی پرت کنه و دستمزد هم نخواد ! سخت بود و برای همین ما در این صحنه فقط از صدا استفاده کردیم !مدیرا لیلی رو محاصره کردن .
صحنه اسلوموشن میشه ، لیلی میپره و چوبدستیشو میکنه تو حلق راجر ، یه شمشیر خیلی خفن درمیاره و فرو میکنه تو شکم استر ، دو تا کلت از جیبش در میاره و تیراشونو خالی میکنه تو مغز بارون و کوئیرل .
میره جلو تا با یه حرکت آخرین خون آشام یعنی عله رو از بین ببره که یهو یه خفاش بوقی میاد و یه جای لیلی رو گاز میگیره و مایعی ارزشی وارد بدن لیلی میکنه .
ــ فردی که نخواست اسمشو اعلام کنیم مقدار بسیار زیادی پول به ما داد ، دمش شدیدا گرم ! ما به وسیله اون کمک مالی خفن تونستیم برای این صحنه خفن آنجلینا جولی رو بیاریم !! با کمک همون پول تونستیم قسمت گاز گرفتن خفاش رو با کامپیوتر بسازیم که بسی قابل توجه بود .مدیران گل های سایت هستند ، بیایید آن ها را دوست بداریم !
ــ در این صحنه ، چند تا انسان بوقی رفته بودن نوشته روی تابلویی که آماده کردیم بوقیده بودن ! یعنی بعضی کلماتشو خط زده و یه کلمات زشتی به جاش نوشته بودن ! واقعا خیلی بی فرهنگ و ارزشی بودن .حواشی ، دوربین مخفی!تره ور : اسم فیلمو چی بذاریم ؟
هاگرید : نمیدونم ، مدیران خون آشام یا مدیران ارزشی ، اسم کمپانی رو چی بذاریم ؟
تره ور : ول کن ، کمپانی سوسول بازیه !
هاگرید : نه خوب میشه .
.
تره ور : یه اسم دهن پرکن پیدا کردم ! گردانندگان سایت !
هاگرید : ایول باحاله ، منم رو اسم کمپانی به یه چیزایی رسیدم ، غولاقه اینتر مدی ایت ! غولاقه هم ترکیب غول و قورباغه س .
تره ور : اینتر مدی ایتش خیلی عشقه !
هاگرید :
.
تره ور : میگم که ، پست اول رو تو بزن ، پست دوم رو من .
هاگرید : باشه ، الان میپستم .
تره ور : تریلر رو هم تو بزن .
هاگرید : نه من نمی تونم !
تره ور : بزن بابا، منم پشت صحنه رو میزنم .
هاگرید : اوکی .
.
تره ور : نوشتی پستو ؟
هاگرید : دو خطش مونده !
.
تره ور : چی شد فیلم ؟
هاگرید : دارم شکلک میذارم !
.
تره ور : به بوق دادی مارو ! بزن دیگه !
هاگرید : برق خونمون رفت !
تره ور :
.
تره ور : در چه حالی ؟
هاگرید : دارم فیلم میبینم !
تره ور : ایول بابا !
.
هاگرید: پستو زدم !
تره ور :
.
هاگرید : هالی ویزارد قفل شده !
تره ور : ها ؟ ایول ! آره قفله ظاهرا .
هاگرید : من الان میرم نحوه عالم و آدم رو به بوق میدم !
تره ور : بیخیال بابا .
هاگرید : نه من باید برم نحوه !
تره ور : باشه برو ، من این پشت دست میزنم برات .
.
تره ور : آقا بد نوشتی اون تیکه عله رو ، ورش دار .
هاگرید : بوقی ! خودت گفتی اون تیکه رو بذار پست قشنگ میشه ، این سیریشم خیلی سیریش شده رو این تیکه ، باشه ورش میدارم !
.
تره ور : زدم پستو ، خیلی ژانگولری شده .
هاگرید : ایول چقدر سریع زدی !
.
تره ور : سیریش پستمو ویرایش کرده .
هاگرید : بیا یه چیز جالب در مورد سیریش بهت بگم بخندی !
تره ور : ؟
هاگرید : ...
اهم .
و این بود مستند و پشت صحنه ای از فیلم گردانندگان سایت !