هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۷:۲۰ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
کلمات جدید:خشمگین - اسرار - خیانت - آرامش - مرگ - جدال - ناراحت - پیش بینی - جستجو - وحشت.

با دوستش به جستجو در تالار وحشت آور و به دور از آرامش اسرار پرداخت . دوستش به خاطر خيانت يكی از نزديكانش خشمگين بود . ماری از گوشه ای بيرون خزيد و برای جدالی كه پيش بينی می كرد با مرگ هدفش به پايان برسد پيش رفت .



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۷:۰۵ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸

مونتگومریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۴۵ دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 588
آفلاین
سلام

کلمات جدید:خشمگین - اسرار - خیانت - آرامش - مرگ - جدال - ناراحت - پیش بینی - جستجو - وحشت.



1) از ده کلمه ای که تعیین شده حداقل 7 تا باید در داستان به کار بره!


2) کلماتی که تعیین شدن رو لطفا در نوشته تون رنگی کنید.میتونید هم نکنید اما این به ما کمک می کنه که راحت تر پستتون رو بخونیم..

3)میتونید از یه کلمه به شکلهای مختلفش استفاده کنید.مثلا: حرکت: (حرکتی - حرکت کردم - پر حرکت) یا دلم می خواست: (دلت می خواست- دلش خواسته بود)


4) ینجا یه تاپیک آزاد برای همه ست.

6) لطفا از نوشتن پست غیر اخلاقی یا دارای توهین پرهیز کنید.


تا زمانی که عشق دوستان هست، مونتی هرگز فراموش نخواهد شد!!


[i][b][color=669933]"از این به بعد قبل از


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۱:۴۴ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸

پروفسور پومانا اسپراوت old56


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۷ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۵:۴۳ جمعه ۲۳ دی ۱۳۹۰
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 103
آفلاین
سالن - امتحان - زیبا - سخت - صندلی - جادو - هاگوارتز - سمج - خیال – آخر
خورشید بسیار زیبا بود من در سالن امتحان سمج در مدرسه ی هاگوارتز در صندلی شماره ی بیست و یک نشسته بودم امتحان تاریخ جادو گری بود هنوز ورقه ی امتحان را نداده بودند من خیال می کردم امتحان سخت است ولی وقتی ورقه های امتحان را دادند از اول تا آخر خواندم ودیدم که امتحان سخت نیست.


دیدگاه هر کس نشان


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۰:۵۷ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸

برتا جورکینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۷ سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ جمعه ۵ تیر ۱۳۹۴
از قبرستون!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 145
آفلاین
بالاخره تمام شد. دیگر تا آخر تابستان نباید درس می خواند. امروز آخرین امتحان سمج برگزار می شد.

آرام، آرام وارد سالن امتحانات هاگوارتز شد. روی صندلی سخت خود نشست و به موهای براق دختری که جلوی او نشسته بود خیره شد. اگر آن دختر می دانست که او چقدر دوستش دارد، شاید دیگر آن گونه با وی رفتار نمی کرد. شاید مهربانتر می شد.

لی لی به سمت چپش نگاه کرد و لبخند زد. اکنون سوروس می توانست نیمرخ زیبای او را ببیند. به راستی که او زیباترین انسان روی کره ی زمین بود. اما ناگهان متوجه مسیر نگاه لی لی شدو نفرت همه ی وجودش را در بر گرفت. شاید هم حسادت!

لی لی داشت به جیمز لبخند می زد.



بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۹:۴۷ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸

کاساندرا تریلانی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۵ یکشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۵۶ چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 229
آفلاین
سالن - امتحان - زیبا - سخت - صندلی - جادو - هاگوارتز - سمج - خیال - آخر

- هری...هری...هری دیرشده. زود باش بیدار شو.
هری پاتر خرناسی کشید و چشمانش را باز کرد. رون مثل یک نارنگی بزرگ، روی تنش افتاده بود. عینکش را زد و هیکل رون به عقب هل داد.
- چته؟ من داش...
- هری ده دقیقه ی دیگه، امتحان داریم. جادوی سیاه!
هری پاتر سریع خودش را جمع و جور کرد. از تخت پایین پرید و به طرف لباس هایش تلو تلو خورد. هنگامی که آماده شده بود؛ رون آنجا نبود. هاگوارتز در تکاپو بود و جنبشی در دانش آموزان ایجاد شده بود. پسری که زخمی بر پیشانی داشت؛ مستقیما به سمت سالن امتحانات حرکت کرد. درها باز شده بود و دانش آموزان با قیافه هایی آشفته و نگران در صندلی هایشان فرو رفته بودند. هری پاتر چو را از دور دید و برایش سر تکان داد. چو از همیشه زیبا تر شده بود. صندلی آخر سالن جای او بود. به آنجا رفت و در جای خود انتظار امتحان را کشید.


در دست ساخت ...


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۸:۵۲ دوشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۸

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
سالن - امتحان - زیبا - سخت - صندلی - جادو - هاگوارتز - سمج - خیال – آخر
هری توی سالن امتحانات روی صندلی نشسته بود . امتحان سمج[color=0099FF]سمج[/color] در حال برگزاری بود .
سوالا خیلی سخت بود و شایدم هری جواب اونا رو نمی دونست .
تالار همگانی امروز زیباتر به نظر می اومد .

هری گیج شده بود و جواب سوالا به طور کلی از خاطرش رفته بود .
...رهبر جنیان یاغی که در سال 1852 علیه وزارت جادوگری شورش کردند که بود ؟

"...نمیدونم چم شده . این سوالو بارها خوندم ولی جوابش یادم نمیاد...فکر می کنم باید یه مقدار از اون پودر ناخن اژدهای رون رو امتحان کنم..." هری با خودش می گفت.

"...مافیلدا گری بک (پسر عموی پدر بزرگ عمه ی دختر خاله ی نوه ی برادر ناتنی فنریر گری بک) در سال 1865
چه نهادی را تاسیس کرد ؟

...اینو دیگه میدونم فقط باید فکر کنم که چطوری شروع کنم : مافیلدا گری بک به نقل از خود او برای حمایت از حقوق جادوگران خالص و محدود کردن ماگل ها برای همکاری های مشترک از جمله ازدواج جادوگران و ماگل ها و دوای دردی برای قشر آسیب پذیر جادوگر سازمان ... سازمان ... آهان.سازمان Anti Muggle یا سازمان ضد ماگل ها را تاسیس کرد که باواکنش شدید ویزنگاموت..."


هری به خواب فرو رفت .
در خواب و خیال خود دامبلدور را دید که او را نظاره میکرد - مادرش به او لبخند میزد... نه...به ولدمورت تبدیل شد - جن کوتوله ای جادو شده و گیج و منگ روی زمین افتاده بود - ولدمورت به سمت او می آمد. چوب جادویش را بالا برد ، دیگر آخر کار بود ، طلسم مرگ را اجرا کرد و...

بنگ گ گ گ گ گ ...

هری از پشت محکم به زمین خورد .
سرش بسیار درد می کرد . چشمانش را باز کرد ، در کف تالار دراز کشیده بود و آلبوس دامبلدور ، هاگرید ، رون و هرمیون بر بالین او بودند .
کم کم بچه ها دور او جمع می شدند .

تالار همگانی هاگوارتز در صدای بچه ها که درباره ی عامل لغو امتحان پرس و جو می کردند منفجر شد .


پایان


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


بازی با کلمات
پیام زده شده در: ۱۳:۲۶ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۸

رکسانه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۲۶ سه شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۰۵ جمعه ۴ فروردین ۱۳۹۱
از تو بعید بود!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 59
آفلاین
دیگر از زندگی بریده بودم...آخر چرا این امتحانات سمج تمام نمی شد؟!البتّه هی به خودم دلداری می دادم که:چیزی نیست...فردا دیگه امتحان آخره...دیگه خیالم از هر چی امتحانه راحت می شه...
بلند شدم و به سالن عمومی رفتم تا جادوی خلع سلاحو تمرین کنم که...که او را دیدم...مثل همثشه زیبا و جذّاب بود و سخت به فکر فرو رفته بود.فردا که به سرسرا رفتم تا امتحان دفاع در برابر جادوی سیاهمو بدم همش به فکرش بودم. واسه همین توی این درس ((D))گرفتم!!!



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۱:۰۱ یکشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۸

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
سالن - امتحان - زیبا - سخت - صندلی - جادو - هاگوارتز - سمج - خیال – آخر

در سالن امتحانات سمج هاگوارتز بر روی صندلی نشسته بودم. امتحانمان دفاع در برابر جادوی سياه بود. با نگاهی از اول تا آخر ورقه دريافتم بر خلاف خيالم سوالات زياد سخت نيستند.

*شايد زيبا نباشه اما هدفم اين بود كلمات رو توی يه پاراگراف كوتاه به كار ببرم.



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۰:۰۳ یکشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۸

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 805
آفلاین
هو121



سالن - امتحان - زیبا - سخت - صندلی - جادو - هاگوارتز - سمج - خیال – آخر



مشنگی مینویسیـــــــــــــــم همانا چه بسیار دلمان میخواهد بسی!



دو ماه بود ندیده بودمش،کوچیکترین قدمی به سمتم برنداشته بود.بار ها پیام دادم،زنگ زدم اما دریغ از یه بار جواب دادنش.
مایی که ادعای این همه عشق و عاطفه داشتیم،الان دو ماه بود همو ندیده بودیم.
درست وقتی پامو گذاشتم توی سالن امتحان،چشمم اتوماتیک از تو جمعیت پیداش کرد.رفتم رفتم دیدم درست صندلی پشت سریش شماره منه.
نشستم،درد دلم دوباره شروع شده بود،حاضر بودم همه زندگیمو بدم،اما فقط یه بار دیگه صورت زیباشو ببینم،اما افسوس که حتی نمیدونست من پشت سرشم،خیلی سخت بود،فاصلمون یک مترم نبود اما اون نفهمید ،نفهمید هنوز تنها دلیل بومدنمه.
دلم میخواسم میتونستم جادو کنم،جادوش کنم تا یه دفعه برگرده و بهم بگه همه این دوماه خواب بودم،بگه بیدار شو آبر،بیدار شو.
- وقتتون تمومه آقایون،خانوما.لطفا بلند شید.
آخر جلسه بود،برگه سفیدمو توی پوشه گذاشتم و بلند شدم.
وقتی داشت میرفت،بازم من و ندید،اما بالاخره دیدمش،جادوی فکرم بالاخره کار خودشو کرد.
اما چه فایده،هیچوقت پیشم بر نمیگرده دیگه...


seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۷:۱۹ شنبه ۹ خرداد ۱۳۸۸

مونتگومریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۴۵ دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 588
آفلاین
کلمات جدید:

سالن - امتحان - زیبا - سخت - صندلی - جادو - هاگوارتز - سمج - خیال - آخر


1) از ده کلمه ای که تعیین شده حداقل 7 تا باید در داستان به کار بره!

2) کلماتی که تعیین شدن رو لطفا در نوشته تون رنگی کنید.میتونید هم نکنید اما این به ما کمک می کنه که راحت تر پستتون رو بخونیم..

3)میتونید از یه کلمه به شکلهای مختلفش استفاده کنید.مثلا: حرکت: (حرکتی - حرکت کردم - پر حرکت) یا دلم می خواست: (دلت می خواست- دلش خواسته بود)


4) ینجا یه تاپیک آزاد برای همه ست.

6) لطفا از نوشتن پست غیر اخلاقی یا دارای توهین پرهیز کنید.


تا زمانی که عشق دوستان هست، مونتی هرگز فراموش نخواهد شد!!


[i][b][color=669933]"از این به بعد قبل از







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.