1 . سه تا مدیرای بعدی هاگوارتز رو نام ببرید .1. حشمت آقا
2. شهین خانوم
3. غلام تقی اسماعیل
2 . در کتابهای تاریخی آمده است که سالازار بر بدن خود خالکوبی داشت ؛ به چه شکلی بود ؟! و در کدام نقطه ی بدن او قرار داشتسالازار یکی از آسلام ستیز ترین مردمان آن زمان بود. به همین دلیل انکار آسلام را نیز بر روی بدن خود نیز حک می نمود. لذا طی یک عمل فوق العاده کثیف ایشون در "از آنجایی که نور می بارد " خودشون عکس مقدس آفتابه رو کشیدند. قابل ذکر هست که دهانه آفتابه به طرز فجیعی به سمت دهانه " از آنجایی که نور می بارد " قرار گرفته بود!
3 . تکلیف جلسه بعد چه طوری نباشه ؟احسن بر شما استاد انتقاد پذیر!
تکلیف جلسه بعد شما به هیچ وجه ضد آسلام نباشد و تاریخی نیز باشد تا دانش آموزان با تاریخ آسلام در دنیای جادوگری نیز آشنا بشوند. باشد تا رستگار شوند.
4. هلگا چه رنگی را برای لباس زیر خود انتخاب میکرد ؟! دلیل آن را بنویسید.رنگ یخمکی با آفتابه های قرمز رنگ! این بانوی محجبه همیشه و در همه حال تقوای آسلام را پیشه کارهای خود می کرد. این موضوع در رخت خواب نیز صادق بود. لذا این بانوی رستگار و درستکار حتی در رختخواب نیز به فکر یکی از ارکان اصلی آسلام یعنی آفتابه افتاده و همراه رنگ یخمکی آفتابه های قرمز رنگ و فلزی آن زمان نیز بر روی لباس زیر وی نقش بسته بودند!
5 . رابطه ی گریفیندور با شیر گریف در چه حدی بوده آیا فراتر از آسلام هم رفته اند ؟! کوتا بنویسید .رابطه این دو در حد و مرز آسلام بوده است و فراتر نمی رفت. فقط در حد رد و بدل کردن لوبیاهای سحرآمیز و خودکار با همدیگر رابطه بوده که در مسئله 1427 رساله داریم :
" رد و بدل کردن لوبیاهای سحر آمیز ، خودکارهای کلفت ساخت حسن مصطفی و... در صورتی که با یک حیوان باشد ایرادی ندارد ، رواست و حتی مستحب نیز به شمار می رود! "
6 . شایعه شده است گریفیندور برای خوابوندن کل سالازار یه مکان مخفی در هاگوارتز ساخته است . آن مکان چه بوده است ؟! چون گودریک مرد خدا بود ، رسته همه کارهایش به منشا نورانی آسلام باز می گشت. وی هنگام کل کل با سالازار اسلایترین توانست مکانی بس مخوف و مخفی را ساخت.
این مکان حسینیه نام داشت!
و همانگونه که این حسینیه مکانی بس مخفی و سکرت است و هرکس با چشم دل خود و با دل باز و دل آسلام گیر به حوالی این مکان برود می تواند حسینیه را ببیند و وارد آن شود. در غیر این صورت خیر...
در وصف حسینیه نیز یکی از دانش آموزان با سعادت که توانسته آن را ببینید و واردش شود اینگونه نوشته است :
" حسینیه بوی گلاب ناب مرلینی میدهد. در آنجا حوری هایی با روبند هایی فشن! غذاهای رنگین را بر روی آفتابه حمل می کنند و برایتان می آورند. و در ختانی که از زیر آنها آب آفتابه جاریست! به راستی که اینجا بهشت است!