گزارش میتینگ تابستانه دیسکورد - شهریور 1403
اعضای حاضر در میتینگ:- گابریل دلاکور
- دوریا بلک
- سیریوس بلک
- ریموس لوپین
- یوآن ابرکرومبی
- مرلین کبیر
- گادفری میدهرست
- سیلویا ملویل
- اسکورپیوس مالفوی
- ادوارد دست قیچی
شرح وقایع:ساعت 7 شب میتینگ آغاز شد. اولین نفری که تشریف فرما شد دوریا بلک بود. حدودا 15 دقیقه ای گپ زدیم تا بقیه هم برسند. کمی در مورد کیفیت هوا و دلیل تنبلی اعضا در کامنت گذاشتن زیر مقالات صحبت کردیم تا بقیه هم برسند. اصلا هم پشت سر بقیه غیبت نکردیم.
کم کم یوآن و مرلین و ادوارد دست قیچی از راه رسیدند. مرلین برایمان از قدیما و حال و هوای سایت در آن زمان ها گفت. یوآن خوشحالمان کرد و وعده بازگشت قدرتمند داد. به راستی که این روزها جای یوان در چت باکس خالی ست. به همین منوال کمی گذشت تا گابریل و اسکورپیوس هم از راه رسیدند. همان موقع ها بود که سیلویا و گادفری هم آمدند.
ریموس اما مدام می آمد و میرفت و معلوم نبود که در شبی که ماه کامل است به چه دردی دچار شده است.
با بانو گابریل و دوستان در مورد شبکه های اجتماعی جادوگران صحبت کردیم که مقامش به هیچکس وفا نمیکند و مدام دست به دست میچرخد. از اینکه این رسانه ها پا نمیگیرند همگی ناراحت بودیم. البته ناراحتی مان خیلی طول نکشید و بحث عوض شد. متاسفانه تیم مدیریت بساط شام و چایی را فراهم نکرده بود. به من گفتند که تو وزیر مملکتی و باید دست در جیبت کنی. ما هم که جیب مان خالی بود پس در نتیجه میتینگ بدون بساط خورد و خوراک ادامه پیدا کرد.
گویا ساعت میتینگ برای اکثریت ساعت مناسبی نبود. مدام میگفتند برای دفعه بعدی بگذارید ساعت 3. البته نمیدانم منظورشان ساعت 3 شب بود یا 3 بعد از ظهر. من هم گفتم به روی چشم! وزیر مملکت از اینکه باید حقوق کابینه را بدهد کمی نالید. بانو گابریل هم قدرتمندانه وزیر را حمایت کردند و گفتند خب ندهید! البته ما که بی دلیل نمیخواست پول کارمندان خانواده دار را ندهیم. صرفا گفتیم گالیون را به شرطی می دهیم که خوب کار کنند و چرخ ممکلت و وزارت را بچرخانند. ریموس هم بالاخره موفق شد بیاید. قبل از رسیدنش یک دل سیر پشت سرش غیبت کردیم.
البته پشت سرش هم نبود چون خودش بود ولی ابتدا علائمی از حیات نشان نمیداد. ولی خب کمی بعد از بابت زنده بودنش مطمئن شدیم.
در مورد اهمیت مطالب هری پاتری خارج از ایفای نقش صحبت کردیم، کمی از اهمیت و ظرفیت ویژه هری پاتر در ایران گفتیم و بینظیر بودن جادوگران را مجددا به یاد آوردیم. من از اهمیت جلوه های بصری و تصویری در ایفای نقش گفتم و همینطور مطرح شد که هنوز هم فرصت های بسیاری هست تا بتوان افراد بیشتری را با جادوگران آشنا کرد. بانو دوریا هم مجددا تاکید کردند که همگی زیر مقالات بروند و کامنت بگذارند.
در انتها هم همگی بارها و بارها ماه کامل را نشان ریموس دادند تا با گرگینه شدنش، ضیافت شبانه ما هم به اتمام برسد. خوش گذشت. جای همگی خیلی خالی بود.
دوستان فرمودند خوب است که حداقل ماهی یکبار از این میتنیگ ها داشته باشیم. اکنون هم اگر استقبال خوب باشد، به طور منظم برگزار خواهیم کرد. پس بیایید و استقبال نمایید.
دوست دارتان،
وزیر پانمدی.
30 شهریور 1403