استرجس داشت توي خونه راه ميرفت كه يك دفعه صدايي از توي در سمت چپ اون به گوش رسيد اون ابتدا فكر كرد كه اشتباه شنيده است به سمت چپ و راست خود نگاه كرد و ديد كه خبري نيست سپس متوجه در كنار خود شد با صداي نسبتا بلندي سيروس و دامبلدور رو صدا كرد
پس از چند لحظه هر دوي اونها از توي راه پله خودشون رو به استرجس رسوندن
استرجس با حركت سر به در اشاره كرد و
گفت:سيروس توي اين اتاق چيه
سيروس نگاهي به در كرد وبا تعجب
گفت:من تا حالا دري اينجا نديده بودم تو چي آلبوس تو ديده بودي
آلبوس هم با تعجب
گفت:وقتي تو نديدي ميخواي من ديده باشم
استرجس گفت:از توي اتاق صداهاي عجيبي مياد
آلبوس چوب دستيشو در اورد و
گفت:توي محفل چيزي نبايد باشه كه من ازش اطلاع نداشته باشم
هر كاري كردن در باز نشد دامبلدور هم هر چي ورد و طلسم گفت هيچ اتفاقي نيفتاد
استرجس گفت:من يك روش مشنگي بلدم با اجازت سيروس
سيروس قبل از اينكه چيزي بگه استرجس با لگد محكمي در رو باز كرد
در پشت در نماي واقعا خنده داري وجود داشت دو تا سه تا عروسك ماگلي رو گذاشته بودن زمين و اونها صحبت ميكردن
سيروس به طرف اونها رفت و با روش استرجس هر دوي اونها رو داغون كرد و
گفت:من ميدونم با فرد و جرج
آلبوس و استرجس زدند زير خنده
سيروس با تمام عصبانيت از در رفت بيرون و استرجس و آلبوس نيز در حالي كه هنوز داشتند ميخنديدند از در بيرون رفتند
**فردا**
فرد:واسه خنده اين كارو كرديم
سيروس :بيخود دفعه ديگه تكرار بشه هر جفتتونو شبيه عروسكها ميكنم
جرج:باشه بابا تسليم
سيروس حالا خوب شد
----------------------------
ادامه ندارد..........
استرجس ميتونم بگم كه كم كم داري حرفه اي ميشي!...ولي بايد بيشتر از اينا تلاش بكني!...خب تو از يكي از سوژه هاي جالب كتاب يعني اذيت و آزار فرد و جرج استفاده كردي كه به نظر من خيلي جاها تويه نمايشنامه نويسي ميتونن مورد استفاده قرار بگيرن!...نميخوام سخنراني كنم!...در كل اين سوژه رو كه به كار بردي واقعا جالب بود!اون مدل در باز كردن مشنگي خوب بود ولي خب وقتي دري مشنگي باز بشه يعني جادويي هم باز ميشه!..اينو جاي ديگه ننوييس چون اشتباهه و فقط ميشه تويه نمايشنامه هاي طنز استفادش كرد!يه مشكل ديگه اي كه داشت اين بود كه سيريوس با دامبلدور يه جورايي خيلي خودموني حرف ميزد!البته من خودم با اين مشكل دارم.يعني زياد معلوم نيست كه مثلا سيريوس چه شكلي دامبلدور رو تويه كتاب صدا ميكرد!...ولي خب بايد تويه نمايشنامه هاي سايت مثلا پروفسور صداش كنيم! در كل پست جالبي بود و سوژه ي نويي رو به وجود آوردي كه بايد بگم كه وقتي يه نمايشنامه خوبه كه سوژه خوب و نو توش زياد باشه.مثل همين اذيت و آزار فرد و جرج كه خيلي وقت بود تويه سايت مورد استفاده قرار نگرفته بود و اصلا يه فرد و جرج درست و حسابي نداشتيم...در حالي كه حسابي ميتونن سوژه باشن!!نمره از 100»»»»» 70....يعني متوسط مايل به خوب
*دامبلدور*