زاخارياس اسميت نوشته:
منو شرمنده نكنين بابا!اين چه حرفيه!
----
بايد عرض كنم خدمتتون كه من با دوتا ميتينگ با فاصله زماني كم كاملا مخالفم!
ولي چون شماها خيلي اصرار ميكنيد و دوست دارين يه ميتينگ جديد بزاريم.خب باشه!
الان كمي تويه همين تيكه فكر كردم ديدم آخه بخوام ميتينگ بزاريم كجا بزاريم؟
هر چي فكر كردم مخم نكشيد!
به نظرم كه اگه بخوايم تويه فضاي باز ميتينگو بندازيم همون پارك ملت بهتري جا هستش!
ولي بازم كمي تامل كردم ديدم بهتر است همون فضاي بسته باشه بهتره!
باز هم چون مهم نميكشيد به يكي از دوستان سر زدم و باهاش مشورت كردم!
اين مخ هم كار دست من ميده!
---------------------------------------------------------
و حالا تصميم نهايي:
محل:رستوران بوف واقع در بالاي ميدان ونك(يه كم بالاتر....آها آها همون جا!)
تاريخ:چهارشنبه(30 شهريور 1384)
زمان:ساعت سه و سي دقيقه الي چهار
===================================
خب خب خب
تصميم گرفتيم ناهار بزاريم.چون كه الان فضاي بازي براي ورود خواهران و برادران با هم موجود نميباشد و خطرناك ميباشد گفتيم در فضاي بسته بگذاريم.بعد فكر كرديم ديديم الان بهترين فضاي بسته همون رستوران بوفه كه اون دفعه رفتيم(بالاتر از ميدان ونك).بعد باز هم كمي تامل كرديم ديديم رستوران براي شام و ناهار ميروند!بعد ديديم شام نميشه چون دير ميشه(يعني بعدش نميشه جايي رفت!)گفتيم پس ناهار.بعد ديديم بخوايم سر ظهر ناهار بزاريم نميشه.براي همين ساعت سه و نيم تا چهار گذاشتيم تا همه بيان.بعد هم حدوداي 4:45 يا 5 ناهارو ميزنيم تو رگ!
ميدونم كه بعضيا زود ناهار ميخورن هميشه.ولي اين دفعه خواهشا يه چيزي بخورين تا ته دلتون رو بگيره و بعد بياين دور هم ناهار بخوريم.غر نزنين خواهشا!
--------------
خب اينم جزئيات ميتينگ!:
1-همه از ساعت 3:30 الي 4 به رستوران بوف واقع در بالاتر از ميدان ونك حاضر ميشن و ميان تو!وقتي اومدين تو بياين قسمتيش كه براي اين جور كاراست!يه قسمته كه فضاش بستس!(البته من احتمال ميدم مثل دفعه قبل باز بريم جايه ديگه تويه رستوران!مثل اون دفعه كه همه از سمت راست رفته بودن سمت چپ!)
2-به هر حال يه عده معلوم الحال را خواهيد ديد كه به سمتشان ميرويد و سلام ميكنيد و به هم ملحق ميشويد!
3-بعد از اينكه كم كم بروبچز اومدن كم كم خودمونو براي ناهار آماده ميكنيم!
4-يه كمي وايميستيم تا اگر كسي تو ترافيكي چيزي مونده برسه.
5-بعد از اينكه مطمئن شديم كس ديگه اي نمياد مثل دفعه قبل من ميشم گارسون و از همه سفارش غذاها رو ميگيرم و بعد غذاها را سفارش ميدهيم!
6-صحبت كه نميشه نكرد!براي همين همه صحبت ميكنيم و حال ميكنيم!
7-بعد غذاهارو ميل ميكنيم!
8-بعد از ميل غذا تا از رستوران ننداختنمون بيرون ميپريم بيرون!
9-بعد از بيرون اومدن(كه من احتمال ميدم ساعت بين 5:45 تا 6:15باشه اون موقع)به سمت پايين پياده روي ميكنيم!(10 رو بخونين تا بفهمين كجا ميريم!)
10-ميريم پارك ساعي!بله تعجب نكنيد!خيلي بايد پياده روي كنيم ولي يك ساعت كه بيشتر طول نميكشه.ميكشه؟يك ساعتم حرف ميزنيم و حالي به حولي ميكنم!(اصلا يك ساعت چيه؟خيلي زودتر از اينا ميرسيم!)
11-در بين راه اگر خواستيم تنقلاتي ميل ميكنيم!
12-بعد كه به پارك ساعي رسيديم ميرويم تو!
13-وقتي رفتيم تو!اگر دوستان حال كردن به بوفه هم يه سر ميزنيم!(بابا خسيس بازي در نيار!اصلا مهمون من!)
14-بعد هم كمي ميگرديم و بعد دوستاني كه خواستن برن بالا(به سمت ميدون ونك)با هم ميرن بالا.دوستاني كه خواستن برن پايين با هم ميرن پايين!
15- از هم جدا ميشيم!
16-هيچي ديگه تموم شد.بازم ميخواي؟
17-پايان ميتينگ!
--------------------------------------------------------
دوستاني كه ميان بگن تا نيان!(چون اونايي كه ميگن ميان بيشترشون نميان!هميشه همين طوريه!من كه نفهميدم چرا!شما فهميدين؟)
پس تا روز ميتينگ همگي خدانگهدار!
در ضمن اگر كسي دوربين موربينم آورد دستش درست!
فعلا