هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مسابقات لیگالیون کوییدیچ را قدم به قدم با تحلیل و گزارشگری حرفه‌ای دنبال کنید و جویای نتایج و عملکرد تیم‌ها در هر بازی شوید. فراموش نکنید که تمام اعضای جامعه جادویی می‌توانند برای هواداری و تشویق دو تیم مورد علاقه‌شان اقدام کنند. (آرشیو تحلیل کوییدیچ)

گنگستران کوییدیچ

نیازمندی‌های شهروندان


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱:۴۰ یکشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۴
#54

بد عنق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۶ شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۴۹ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
از تهران
گروه:
مـاگـل
پیام: 26
آفلاین
هري به سرعت راهروي طبقه هفتم رو پشت سر گذاشت و مقابل ديوار درست وسط راهرو ايستاد و توي دلش يه چيزي گفت وقتي چشماش رو باز كرد در اتاق ضروريات رو جلوي خودش ديد و آرزو كرد كه آينه نفاق انگيز رو توي اون اتاق پيدا كنه ، اين اولين باري نبود كه هري با اون روبه‌رو ميشد . ولي قبل از اينكه وارد اتاق بشه دوباره به پشتش نگاه كرد و احساس كرد يه صدايي شنيده . اين صداي فيلچ بود كه داشت به طرف اون ميومد هري معطل نشد و به سرعت خودش رو داخل اتاق پرتاب كرد .

----------------------------------------------------------
در حاشيه يه پيشنهادي هم داشتم كه اگر ميشه روش فكر كنيد شايد بد نباشه كه هركسي با كلمات داده شده ، داستان نفر قبلي رو ادامه بده . اينم يه نظره ديگه



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۲:۲۲ چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۴
#53

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
جـادوگـر
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
هیچ وقت اولین باری که پایش را در آن اتاق گزاشته بود فراموش نمیکرد.زمانی که با سرعت از میان راهروهای هاگوارتز خود را به آنجا رسانده بود و صدای قدمهایش همه جا را پر کرده بود.کوییرل آرزو میکرد دوباره میتوانست در مقابل آینه نفاق انگیز قرار بگیرد.





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۵:۳۰ چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۴
#52

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
مـاگـل
پیام: 1223
آفلاین
به محض این که دوباره مقابلآینهایستاد به آرزوش رسید از اتاق انتهایی راهرو صدای جنی ماده به گوشش رسید اما کریچر میترسید با نگاه کردن به پشتش همه چیز رو از دست بده


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۱:۰۱ دوشنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۴
#51

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
جـادوگـر
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
بازي با كلمات نوع ديگريست از داستان نويسي براي كساني كه به نوشتن علاقه دارند
با بكار بردن 10 كلمه يه داستان كوتاه و زيبا بنويسيد
مقررات:
1-از 10 كلمه تعيين شده حتما بايد حداقل 7 كلمه در داستان بكار برده شود
2-از يك كلمه چندين بار و به شكلهاي گوناگون ميتونيد استفاده كنيد ولي يك كلمه به حساب مياد(حركت => حركتي-حركت كردم...)
3-كلمات تعيين شده بايد با رنگي غير از رنگ متن مشخص شود
4-برداشتن و يا اضافه كردن پسوند به كلمات همچنين تغيير در نحوه گفتن آنها بلامانع است (چطور=> چطوري---دلم ميخواست=> دلت ميخواست)
5-و در آخر شئونات اسلامي را رعايت فرمائيد

کلمات
آینه نفاق انگیز - اولین -صدا - آرزو - اتاق - سرعت - دوباره - مقابل - راهرو - پشت


باید عجله میکردم.زمان به سرعت میگذشت و آینه نفاق انگیز هنوز در وسط اتاق بود. دوباره پشتم را به آینه چسباندم و با آخرین نیرویی که در توان داشتم سعی کردم آن را مقابل دیوار قرار دهم.صدایی در تمام راهروهای هاگوارتز پیچید و من آرزو میکردم کسی آن را نشنیده باشد.این اولین بار نبود که چیزی را شکستم.





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۳:۱۹ یکشنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۴
#50

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
جـادوگـر
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نزدیک صبح بود.هوا با سرعت در حال روشن شدن بود.در یکی از اولیناتاق های هاگوارتز پسری در مقابل آینه نفاق انگیز ایستاده بود.چشم از آن بر نمیداشت.باورش نمیشد که روزی به آرزویش برسد و دوباره خود رادر حالی که وب مستر شده در درون آینه ببیند.صدایی از راهرو به گوش رسید .باید میرفت.کرام بر خلاف میل باطنی اش پشتش را به آینه کرد و از اتاق خارج شد.





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۳:۰۱ یکشنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۴
#49

بارون خون آلود old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۱۷ دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۰۷ یکشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۶
از هاگوارتز
گروه:
مـاگـل
پیام: 64
آفلاین
تصویر کوچک شده
هری داشت با (سرعت) به طرف (آینه نفاق انگیز) میرفت.در راه (اولین)(صدا) را شنید.(آرزو) کرد که کسی اور را نبیند. (بشت) خود را نگاه کرد.کسی را ندید.به طرف (راهرو) رفت.در (مقابل) هری یک (اتاق) بود.(دوباره) بشتش را نگاه کرد.در را باز کرد.


هیچ وقت با ناظران ور نروید
چون عاقبت خوشی نداره!!!


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۰:۵۱ یکشنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۴
#48

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
جـادوگـر
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
کلمات جدید
آینه نفاق انگیز - اولین -صدا - آرزو - اتاق - سرعت - دوباره - مقابل - راهرو - پشت

با سرعت به سمت راهروی هاگوارتز پیش میرفت.هر از گاهی به پشت سرش نگاهی میکرد تا مطمئن شود کسی او را تعقیب نمیکند.به اولین پیچ که رسید دوباره به عقب برگشت .هیچ کس نیود.هیچ صدایی نمی آمد.بر سرعتش افزود.دیگر چیزی نمانده بود تا به آنچه همیشه آرزو داشت دست پیدا کند.درست در مقابلش دری قرار داشت.آن را گشود و سپس داخل شد.کوییرل مات و مبهوت به اتاق خالی نگاه کرد.آینه نفاق انگیز را از آنجا برده بودند.





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۱:۳۲ شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۴
#47

بارون خون آلود old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۱۷ دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۰۷ یکشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۶
از هاگوارتز
گروه:
مـاگـل
پیام: 64
آفلاین
ده دقیقه به شروع (بازی) مانده بود.هری داشت (آذرخشش) را آماده میکرد.کوییدایچ با (فریاد) (تماشا) کنان شروع شد.هری به
(بالا)(آسمان) برواز کرد.هری در (جستجو) گوی زرین بود.هری
میخواست (مهارت) خود را در کوییدایچ نشان دهد.(جادوگران) او را تشفیق میکردند.هری بلاخره توانست گوی زرین (کوچک) را بگیرد.


هیچ وقت با ناظران ور نروید
چون عاقبت خوشی نداره!!!


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۰:۴۸ جمعه ۱۵ مهر ۱۳۸۴
#46

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
جـادوگـر
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نیمه های شب بود .هنوز صدای فریاد دانش آموزان خاموش نشده بود.پسری در کنار پنجره ایستاده بود و بالا را تماشا میکرد.آن شب آسمان ابری بنظر میرسید.باورش نمیشد که امروز در برابر چشمان تمام جادوگران هاگوارتز کوچک شده باشد .هرگز فراموش نخواهد که امروز هری در حالیکه سوار بر آذرخشش بود مهارتش را در بازی کوییدیچ به او ثابت کرده است.مالفوی دیگر نمیخواست یک جستجوگر باشد.





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۲:۰۱ پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۴
#45

دملزا اسپیلرز رابینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۲ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۳۷ پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۵
از میدان گریمولد- خانه شماره 12
گروه:
مـاگـل
پیام: 64
آفلاین
آسمان صاف و ابری بود!!(چی شد؟)مسابقه آن روز که رو به اتمام بود شور و هیجان خاصی داشت. بازی به اوج خود رسیده بود و همه غرق در تماشا بودند که فریاد شادی جمعیت جادوگران بلغاری درون ورزشگاه نه ببخشید زمین بزرگ بین المللی کوییدیچ(!) پیچید.بازیگر جستجوگر ایرلندی به جای جستجو مهارتخود را آن بالا بالاها به نمایش گذاشته بود و به آذرخشش می بالید!!(آذرخش ندیده!)غافل از این که توپ کوچک طلایی رنگ در دست حریفش بود و این همه غوغا برای باخت او بود نه مهارتش!!

***************************
می دونم که خیلی افتضاح بود!!








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.