wand

روزنامه صدای جادوگر

wand
مشاهده‌کنندگان این تاپیک: 1 کاربر مهمان
Re: چرا جیمز پاتر خودش رازدار خودشون نبود یا به یک نفر آدم قویتر (دامبلدور)رازشون رو نگفته بود ؟؟
ارسال شده در: دوشنبه 10 فروردین 1388 12:33
تاریخ عضویت: 1387/10/21
آخرین ورود: پنجشنبه 19 بهمن 1391 09:31
از: ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
پست‌ها: 842
آفلاین
چون جيمز، سيريوس رو دوست صميمی خودش می دونست. حتی تو كتاب سوم هم اشاره شده كه دامبلدور خودش می خواست رازدار اونها بشه اما جيمز اصرار داشت كه سيريوس رازدارشون بمونه.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
Re: چرا جیمز پاتر خودش رازدار خودشون نبود یا به یک نفر آدم قویتر (دامبلدور)رازشون رو نگفته بود ؟؟
ارسال شده در: سه‌شنبه 15 آبان 1386 01:52
تاریخ عضویت: 1386/04/27
آخرین ورود: دوشنبه 2 دی 1387 23:35
از: آنگباند
پست‌ها: 192
آفلاین
به نظر من اين ديگه بر مكي گرده به ضعف رولينگك در داستان گويي . اين سوال رو خود رولينگ بايد جواب مي داد : چرا خود جيمز يا ليلي رازدار نشد؟
ولي دامبلدور بهاين دليل رازدار نشد كه جيمز اسرار داشت سيريوس بشه. در نظر جيمز دوستاش بهش خيانت نمي كردن. همونطور كه لوپين ميگه : جيمز قبول خيانت دوستاش رو ننگ مي دونست. در ضمن اون سيريوس رو خيلي وقت بود كه مي شناخت. وديديم كه اشتباه هم نمي كرد.
اما در مورد انتخاب شدن پيتر. تو كتاب 3 نوشته شده كه در لحظات آخر سيريوس مياد به جيمز ميگه بيا بهشون كلك بزنيم و ميره پيش پيتر تا اون رو رازدار كنه ( شايان ذكر است كه احتمال جاسوسي لوپين به خاطر گرگينه بودن وجود داشته ). بعدش هم كه همه ميدونن چي شده.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
فرق ما با ديوانه ها تو اينه كه ديوونه ها در اقليت اند.
Re: چرا جیمز پاتر خودش رازدار خودشون نبود یا به یک نفر آدم قویتر (دامبلدور)رازشون رو نگفته بود ؟؟
ارسال شده در: دوشنبه 14 آبان 1386 18:50
تاریخ عضویت: 1386/03/07
آخرین ورود: دوشنبه 31 تیر 1387 18:52
پست‌ها: 392
آفلاین
به نظر من این از اون قسمتایی بود که نمیشه هیچ دللیل آورد.
اونا راحت میتونستن دامبلدورو رازدار کنن و از اونجایی که ولدمورت از دامبلدور میترسید بهش نزدیکم نمیشد
ولی شاید پیشگویی قسمت پاترها رو رقم زد
ولی دامبلدور گفته بود :ادم میتونه بر خلاف پیشگویی عمل کنه
نمیدونم چی بگم...

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
[size=large][b]و جسم سیمو
Re: چرا جیمز پاتر خودش رازدار خودشون نبود یا به یک نفر آدم قویتر (دامبلدور)رازشون رو نگفته بود ؟؟
ارسال شده در: دوشنبه 14 آبان 1386 06:52
تاریخ عضویت: 1386/01/12
آخرین ورود: چهارشنبه 7 آذر 1386 06:48
پست‌ها: 23
آفلاین
من خودم رو جای جیمز میزارم... میبینم که حاظرم "راز"م رو به دوستم بگم و کاملا هم از امنیت اون مطمئن باشم و هیچ نیازی به دامبلدور و ... نداشته باشم. ولی در مورد اینکه چرا پیتر و چرا سیریوس نه نمیتونم بگم. در ضمن اینم بوده که لیلی و جیمز شاید خیلی اون پیشگویی رو جدی نگرفتن و خوش خوشانشان بوده!

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
ALL HAIL,
Princess_of_Persia
Re: چرا جیمز پاتر خودش رازدار خودشون نبود یا به یک نفر آدم قویتر (دامبلدور)رازشون رو نگفته بود ؟؟
ارسال شده در: پنجشنبه 10 آبان 1386 18:57
تاریخ عضویت: 1382/10/13
تولد نقش: 1396/04/21
آخرین ورود: چهارشنبه 26 خرداد 1395 10:57
از: پریوت درایو - شماره 4
پست‌ها: 3768
آفلاین
من اون قسمت بعد از تذکر بلیز خوندم ولی با این وجود قسمت هایی مبهم داره که مگه نه اینکه اونا اینقدر به لوپین وفادار بودن و پتی گرو رو ترسو میدونستن پس اصلا این فکر از کجا اومد که لوپین قابل اعتماد نیست ولی پتی گرو هست.
کلا کتاب سوم همونطور که همیشه گفتم در کتاب ها ضعیفترین کتابه رولینگه

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.
Re: چرا جیمز پاتر خودش رازدار خودشون نبود یا به یک نفر آدم قویتر (دامبلدور)رازشون رو نگفته بود ؟؟
ارسال شده در: سه‌شنبه 8 آبان 1386 12:27
تاریخ عضویت: 1384/08/17
تولد نقش: 1385/04/22
آخرین ورود: یکشنبه 19 فروردین 1403 21:12
پست‌ها: 1220
آفلاین
نقل قول:

هری پاتر نوشته:
بله به این مورد توجه نکرده بودم. در هر حال ریموس هم میتونسته راز دار بشه و این قضیه هم توضیح داده نشده که چطور این چهار نفر اونجا بودن ولی ریموس اونجا نبوده. باید روی این قضیه ببینم قبل از انتخابش به عنوان راز دار در مورد پتی گرو افراد دیگه چی گفته بودن. آیا اصلا راز دار بودن اونم مطرح شده بوده یا نه



هوووم فکر می‌کنم تو همون کتاب 3 اشاره شده که اونا فکر می‌کردن شخصی که اطلاعات رو لو می‌ده ریموس بوده! به خاطر همین حتی حرفی بهش در مورد اینکه پیتر رازدار شده نزدن

و ریموس تا اون شبی که نقشه رو نگاه می‌کنه نمی‌دونسته که پیتر زنده‌س! و...


پ.ن: هری یه بار دیگه کتابا رو بخونی بد نیست

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
!
Re: چرا جیمز پاتر خودش رازدار خودشون نبود یا به یک نفر آدم قویتر (دامبلدور)رازشون رو نگفته بود ؟؟
ارسال شده در: سه‌شنبه 8 آبان 1386 07:05
تاریخ عضویت: 1382/10/13
تولد نقش: 1396/04/21
آخرین ورود: چهارشنبه 26 خرداد 1395 10:57
از: پریوت درایو - شماره 4
پست‌ها: 3768
آفلاین
بله به این مورد توجه نکرده بودم. در هر حال ریموس هم میتونسته راز دار بشه و این قضیه هم توضیح داده نشده که چطور این چهار نفر اونجا بودن ولی ریموس اونجا نبوده. باید روی این قضیه ببینم قبل از انتخابش به عنوان راز دار در مورد پتی گرو افراد دیگه چی گفته بودن. آیا اصلا راز دار بودن اونم مطرح شده بوده یا نه

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.
Re: چرا جیمز پاتر خودش رازدار خودشون نبود یا به یک نفر آدم قویتر (دامبلدور)رازشون رو نگفته بود ؟؟
ارسال شده در: دوشنبه 7 آبان 1386 15:52
تاریخ عضویت: 1384/06/25
تولد نقش: 1383/08/04
آخرین ورود: یکشنبه 20 آبان 1403 09:08
از: یخچال خانه ریدل
پست‌ها: 1709
آفلاین
کتاب زندانی آزکابان. ترجمه ویدا اسلامیه

صفحه 425:

بلک با صدای گرفته اش گفت:
- هری ... من ناخواسته باعث مرگ اونا شدم. من در آخرین لحظه به لیلی و جیمز پیشنهاد کردم که به جای من پیتر رو راز دار خودشون بکنن... خودم میدونم که مقصرم ... شبی که اونا کشته شدن من داشتم میرفتم به پیتر سر بزنم ببینم در امن و امان هست یا نه ... اما وقتی به مخفیگاهش رسیدم دیدم هیچکس اونجا نیست . اما هیچ اثری از زد و خورد و خشونت در اونجا ندیدم. دلم به شور افتاد. ترسیده بودم. یکراست رفتم به خونه پدر و مادرت. وقتی دیدم خونشون خراب شده و اونا کشته شدن .. فهمیدم که پیتر چی کار کرده ... فهمیدم چه اشتباهی کردم.

صفحه 429 و 430 :

بلک ادامه داد:
فکر میکردم این یک نقشه عالیه ... میخواستیم بهشون بلوف بزنیم ... مطمئن بودم که ولدمورت به سراغ من میاد ... حتی به خوابم نمیدیدم که آدم ضعیف و کودنی مثل تو رو برای این کار انتخاب کنه ... تردیدی ندارم که اون لحظه که به ولدمورت گفتی میتونی پاتر ها رو بهش تحویل بدی بهترین لحظه عمرت بوده.

--------------------

در واقع به همین علت بوده که سیریوس افتاده آزکابان. چون این یک نقشه مخفیانه بوده و کسی نمیدونسته که پیتر راز داره. بنابراین بعد مرگ پاترها همه فکر کردن سیریوس خیانتکاره.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
Re: چرا جیمز پاتر خودش رازدار خودشون نبود یا به یک نفر آدم قویتر (دامبلدور)رازشون رو نگفته بود ؟؟
ارسال شده در: دوشنبه 7 آبان 1386 09:03
تاریخ عضویت: 1382/10/13
تولد نقش: 1396/04/21
آخرین ورود: چهارشنبه 26 خرداد 1395 10:57
از: پریوت درایو - شماره 4
پست‌ها: 3768
آفلاین
ّبیلز این جمله کتاب سومو برام بیار چون منم جور دیگه ای تصور میکنم باید عین جمله آورده بشه.
لی جردن: چرا الکی حرف میزنید. کجای کتاب گفته وقتی بیل رازدار میشده فقط خودشون دو نفر اونجا بودن؟ شما از کجا میدونی اون موقع چند نفر اونجا بودن؟

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
ویرایش شده توسط هری پاتر در 1386/8/7 9:05:01
Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.
Re: چرا جیمز پاتر خودش رازدار خودشون نبود یا به یک نفر آدم قویتر (دامبلدور)رازشون رو نگفته بود ؟؟
ارسال شده در: دوشنبه 7 آبان 1386 07:20
تاریخ عضویت: 1383/06/28
تولد نقش: 1396/06/22
آخرین ورود: پنجشنبه 23 شهریور 1396 00:17
از: fozool sanj
پست‌ها: 280
آفلاین
به نظر من جی کی سوتیه بزرگش رو تو کتاب آخر میده. وقتی که بیل خودش رازدار میشه. در واقع زمانی که سوروس و نارسیسا داشتن ورکار میبردن باید نفر سومی هم باشه . تا شاهد ماجرا باشه. خوب نفر سوم و شاهد راز لیلی و جیمز که مشخصه. ولی شاهد راز بیل و فلوئو ر کیه؟

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
همه ی بدبختیا از اونجایی شروع میشه که فکرای بد به سرت میزنه.
همه ی بدبختیا از اونجایی شروع میشه که فکرای خوب از سرت پر میزنه
Do You Think You Are A Wizard?
جادوگری؟