رودی در گوش کاری : کاری تو که این چیز ها حالیت نمیشه بذار من میرم کار میکنم
کاری در گوش رودی: رودی تو که منو میشناسی این جادوگران به قول ممد برقی خیلی . برای ما اب نون نشد یه روز دان میشه یه روز میان ما رو به سیم سرور میپیچنن یا همش دارن شلوغ میکنن سه هزار تا دست شویی از سر مرلین فقط عوض کردیم این تهیه کننده شاکی شده میگه بر شکسته شدم چه قدر افتابه بخرم در هر صورت حقوق بیار نشد برای ما من هم زن بچه دارم باید براشون نون ببرم خونه
رودی در گوش کاری: هوم خوب یه کار ی کن تو برو خونه تون از صبح تا شب بخواب من کار میکنم دو شیفت دو برابر حقوق میگیرم نصف میکنیم
کاری :
رودی:
کاری : باشه قبوله من رفتم دنبال نخود سیاه
رودی : مانیا جان من قبول میکنم پیش شما کار کنم فقط به من بگید باید چی کار کنم
مانیا : خوب صبر کن بهت بگم ...
رودی : این پری هاتون کجان
مانیا :
رودیا :
مانیا : برو سر به سر من نذار میزنم بری زیر شرط خیاطی چپ راست تو از هم تشخیص ندی ها سر به سر من نذار
....
مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي