[spoiler=خلاصه سوژه]مورگانا و دراکو کاملا اتفاقی از ویلای بلک ها درون قدح اندیشه لرد سیاه میرن و با خاطرات دوران تحصیل او رو به رو میشن.
در خانه بلک ها هم تنها بلاتریکس و تدی حضور دارن که تدی در جست و جوی مورگاناست.
در یک عملیات انتحاری سر و کله ریگولس بلک ، فلیچ ،ابرکسس مالفوی ، فینیاس نایگلوس بلک هم توی ویلا پیدا میشه و همه ی این افراد برای فتح ویلا داخل میان.
افراد، دراکو و مورگانا رو گروگان میگیرن.در همین گیر و دار ملت متوجه میشن مورگانا و دراکو قصد فرار دارن.همه ی اون ها دو نفر رو دنبال میکنن.[/spoiler]
مورگانا و دراکو با آخرین قدرتشان محوطه 3 هکتاری ویلای بلک ها را طی میکردند.پشت سر آن ها پنج نفر میدویدند و گرد و خاک شدیدی راه انداخه بودند.
ابرکسس که بدنش توسط ناظر شطرنجی شده بود جلوتر از همه فریاد میکشید:میگیرمتون!بیچارتون میکنم!
در همین حین ریگولس در یک عملیات انتحاری خودش را به دراکو و مورگانا رساند.سر خون آشام در اثر ضربه ی ریگولس به سنگی برخورد کرد و بیهوش شد.
- دراکو..یوهاهاها!به عنوان آخرین حرف چی داری بگی؟!
دراکو به سختی تقلا میکرد.تا جایی که میتوانست سعی داشت به مرد آسیب برساند و فرار کند...
***
- وحشیه بی تربیت!چرا میزنی!؟
دراکو از جایش بلند شد.سرش گیج میرفت.مورگانا که پای چشمش کبود شده بود نگاه غضبناکی به او انداخت و گفت: منو بگو که میخواستم به هوشت بیارم.چرا میزنی روانی؟یک ساعت بیهوش بودی،بلند شو بچگی های ارباب دسرشون هم تموم کردن!
پسر از جایش بلند شد و به اطرافش نگاهی انداخت.سرش به شدت درد میکرد.یاد کسانی که دنبالش میکردند افتاد و فریاد زد:مورگی،الان میان!بیا پرواز کنیم در بریم،بابابزرگ و خاندان بلک ها اومدن ویلا رو پس بگیرن.دهه نگاه نکن بدو!
مورگانا آهی کشید و جلوی دهان دراکو را گرفت.سپس از جایش بلند شد و گفت:پسر خوب!از قدح که اومدیم تو سرت خورد به ته قدح بیهوش شدی!همه ی اینا رو توهم زدی.حالا بلند شو بریم خوابگاه ارباب.سال اولی ها دارن میرن.
دراکو از این که خون آشام نشده و درون شکم ماهی مرکب نرفته بود بسیار خوش حال شد.پس با انرژی بیشتر برای جست و جو در خاطرات ارباب به دنبال مورگانا رفت.
ویلای بلک ها- مورگـــــی؟؟!
- کروشیو!از صبح ویلا رو گذاشتی رو سرت!مورگانا نیست لابد!چرا فریاد میزنی؟
تدی حلقه و دسته گلش را فورا پشت سرش قایم کرد و گفت:اما خانم لسترنج،من مطمئنم مورگانا اینجاست!کار واجب باهاش دارم!
- کروشیو!
-----------------------------
سوژه در واقع خاطرات دوران تحصیل لرد سیاهه.
اخطار : هرکسی که قصد پیچوندن و منحرف کردن سوژه داشته باشه پستش بدون اخطار دیگه ای پاک میشه.