به لاوندر براون:

نقل قول:

براي بار هزارم!
اون لرد ولدمورت بود كه چون به چند تيكه تقسيم شده بود آنقدر كوچك و ضعيف بود.همانطور كه ميدونيد تيكه اي از روح ولدمورت در بدن هري وجود داشت.

نقل قول:

ببين هميشه اين هري بود كه دلش نميومد كه وردي بزنه تا شخصي بميرد.رون،هرميون فرد و جرج مطمئن باشيد كه حتما وردي ميزدند يا مرگخواران بيفتند و از اون فاصله بميرند و يا همون جا درجه بكشندش.بعد از اون صحنه يكي از محفلي ها هم به هري گفت كه،تو بايد آدم بكشي چون حريفت شخصي مثل ولدومورت و مرگخوارانش هستند.

در مورد لاوندر،من چيزي يادم نمياد و فعلا هم حوصله ندارم،دوباره كتاب رو به خاطر چنين مساله اي بخونم و اون تيكه رو پيدا كنم.ترجمه ويدا يا مترجم هاي ديگرو بگيد با دقت بخون،متوجه ميشي!

به R.A.B1989:

1-ببين قصد اون كار بسيار مبهم بود چون واقعا در ترجمه اي كه من خوندم(هري پاتر 2000) اون تيكه خيلي مبهم ترجمه شده بود ولي من فكر كنم كه اونها قصد آسيب به هري رو داشتند يا مثلا ميخواستند اونجا او را بگيرند تا ولدمورت بيايد.چون واقعا مار رو بذارند در يك جا،چيز عجيبيه و حتما هدفي مانند اين داشته!

2-خب براي اين موضوع فقط يك جواب هست و اونم اينه كه تو مكان هايي كه با چشم قابل ديدن نيست و نمودار پذير و اينا هست اگر از آن اسم استفاده شود،اون طلسمي كه براي پيدا كردن طرفداران هري پاتر كه اسم ولدمورت را ميارند،تاثيري ندارد.

سلام.
یه سوال دارم که شاید در نظر خیلی ها یه کمی مسخره،شاید هم خیلی مسخره باشه!
توی کتاب هفتم،من هرچقدر این قسمت رو خوندم متوجه منظور نشدم!
بالاخره نفهمیدم که لاوندر مرد یا نه!
چون تیکه ای از کتاب هفتم گری بک و اون با هم دیگه از تراس بالایی می اقتن پایین.
اگه کسی میدونه لطفا جواب بده،مسئله حیاتیه!
و یه مورد دیگه،
اینکه چرا وقتی هری و هاگرید در حال فرار کردن بودن،وقتی هری اکسپلیارموس رو اجرا کرد،اونا سریع فهمیدن! شونصد ادم دیگه هم میتونست این کارو بکنه!
و بازم یه سوال تکراری،
بالاخره اون چیزی که توی کینگزکراس بود ولدمورت بود؟چی بود اخرش؟

من 2 سوال دارم:
1. باتیلدای تقلبی(همون ماره) هری رو برد بال تا هرمیون متوجه نشه مارزبانه...درسته؟؟؟؟
ولی در اتاق نشیمن هر ی رو در حضور هرمیون صدا مینکه میگه: بیا...
ولی هرمیون متوجه نمیشه . ... آیا رولینک اینجا سوتی داده؟؟؟

2.هزی و هزمیون در خونه ی سیروس 2 بار میگن ولدمورت و لوپین هم 1 بار میگه....
آیا به دلیل وسایل و جادو های امنیتی بود که دنبالشون نیومدن؟؟؟؟
یا اینکه متوه اونا شدن و از فردا آدم فرستادن برا گرفتنشون ولی چون رازدار نبودن نتونستن وارد بشن؟؟؟؟

در تکمبل صحبت هایه ایگور عزیز
نقل قول:
5- منظور شادو فکر کنم اینه ( هری هم کا در برگیرنده ی یکی از جانپیچ ها بود تجربه ای مانند مرگو داشت و مرگ هم یعنی نابودی و حالا چرا واقعا نمرده برو صحبت هایه دامبلدورو خوب بخون میفهمی

1-دوست عزيز،بله همه چوب دستي ها به اين صورت عمل ميكنند ولي آيا فرقي ميكنه؟چوب دستي گويل و كراب تفاوتي داره،صاحبش كي باشه؟

2-خب اينكه جادوگران ميتونند دو تا داشته باشند كه بله،ميتونند!ولدمورت هم چوب دستي لوسيوس استفاده ميكرد هم چوب دستي خودش!ولي خب دراكو با چوب دستيش كاري نكرد كه!فكر نكنم تا خاله و مامانش بودند،اون شكنجه بكنه يا بكشه!نه؟

3-مهم نيست كه طلسم پرتاب بشه.مهم اين هست كه چوب دستي،چوب دستي ديگر را شكست دهد.اگر دقت كرده باشي در كتاب چهارم،به خاطر يكساني چوب دستي هاي ولدمورت و هري،هيچكدام شكست نخورد.

4-خب اينو فقط ميشه گذاشت براي اينكه چوب دستي قصد دفاع از هري رو داشت و خود به خود از او دفاع كرد.دليل اين رو دقيقا نميدونم،اوني كه ميدونه لطفا ذكر كنه.

5-اصلا نفهميدم چي ميگي!اون حرف هرميون هم با اشاره به فصل بگو تا جواب بدم.والا كه متوجه حرفت نشدم.ولي روحي كه تو بدن هري بوده اصلا جان پيچ نبوده!

6-هووووم!اصلا جان پيچ نبوده كه!اگر جان پيچ بود،حرفت درست بود.

7-اي بابا!چنين اشتباهي خيلي بعيده!دوست عزيز،طبق پيشگويي كه شده بود،حتما بايد يكي از آنها،ميكشت.يا هري ولدومورت را يا بر عكس!پس حتما هري بايد توسط لرد كشته ميشد.

8-ارباب مرگ!؟كي ارباب مرگ بوده؟يادم نمياد!ولي خب مرگ بودن فايدش اينه كه ميتوني جون افراد را بگيري در بعضي جاها.
منظور ديگه اي داشتي،بگو جواب درست بدم بهش!

بچه ها شما می گید:
چوبدستی برتر به دامبلدور تعلق داشت و در مالکیت اون بود.بعد دراکو دامبلدور رو خلع سلاح کرد، چوبدستی به دراکو تعلق گرفت ولی هنوز در مالکیت دامبلدور و تو آرامگاهش بود. بعد هری دراکو رو خلع سلاح کرد و با اینکه چوبدستی برتر هنوز دست دامبلدور بوده به هری تعلق گرفت.
ولی چند تا سوال؟
1 همه چوبدستی ها با خلع سلاح منتقل می شن یا فقط چوبدستی برتر؟

2 وقتی دراکو با خلع سلاح صاحب چوبدستی برتر شد احساس نکرد چوبدستی خودش دیگه براش کارایی سابق رو نداره؟یا جادوگرا می تونن دو تا چوبدستی داشته باشن؟(مثل هری در آخر کتاب که هم مال خودشو داشت هم برتر رو)

3 وقتی ولدمورت میخواست هری رو بکشه و هری هم به طرفش طلسم شلیک کرد(قبل از فصل کینگزکراس) مالک چوبدستی برتر نشد؟(چون هری مالک چوبدستی برتر بود هر چند در اون لحظه چوبدستی برتر دست ولدمورت بود.)

4 من هنوز نفهمیدم چرا چوبدستی هری در شب خروجش از خونه دورسلی ها خود به خود ولدمورت رو هدف گرفت و آتیش ظاهر کرد، تازه چوبدست لوسیوس رو هم منفجر کرد(در صورتی که آتیش نمی تونه یه چوبدستی رو منفجر کنه) لطفأ نگید به خاطر پر ققنوسی که داشتند چون اصلأ تو دست ولدمورت چوبدستی خودش نبود.

5 اگه این درست باشه که جان پیچ ها بنابر گفته هرمیون به جسمی که داخلشن وابسته هستند و این هم درست باشه که اگه یه جان پیچ بخواد نابود بشه باید اون شئ که جان پیچ توشه هم نابود بشه، خب چرا وقتی که ولدمورت با آوداکداورا جان پیچ دیگه اش رو نابود کرد هری چیزیش نشد؟(قبل از کینگزکراس)

6 اگه می شه با آودا کداورا جان پیچی رو نابود کرد(چون ولدمورت با آوداکداورا جان پیچ خودشو در بدن هری از بین برد، قبل از کینگزکراس)
دیگه چرا دامبلدور و هری از شمیر استفاده می کردند؟

7 دامبلدور چه اصراری داشت که هری که آخرین جان پیچ بود حتمأ توست خود ولدمورت کشته بشه؟ خب یکی دیگه هری رو می کشت ..یا اصلأ هری می رفت خودشو از یه جایی پرت می کرد پایین.

8 ارباب مرگ بودن چه مزایایی داره؟

نقل قول:

ربطي به شناختن نداشت اصلا!در آخر كتاب ديديم كه هري توانست با چوب دستي دراكو،كه چوب دستي برتر و قدرت بود توانست چوب دستي هري رو تعمير كند.اين قدرت فقط از آن چوب دستي برتر بود.اگر اينجوري كه شما ميگي،چوب دستي دراكو هيچ چيز نبود و فقط به خاطر شناختي كه داشت توانست،لرد را شكست دهد.
در حالي كه،قدرت از چوب دستي دامبلدور به چوب دستي دراكو منتقل شده بود.

با سلام،
نقل قول:
منظورت اینه که ریتا اسکیتر برای اینکه اطلاعات رو بدست بیاره باتیلدا رو تحت طلسم فرمان قرار داده ؟ فکر نمی کنم این طور باشه چون خود ریتا در کتابش کفته که برای اینکه بعضی اطلاعات رو بگیره از وریتاسروم استفاده کرده. ( ر.ک. فصل 18- The Life and Lies of Albus Dumbledore ، کمی قبل از اینکه نامه دامبلدور به گریندل والد رو ذکر کنه)
نقل قول:

سلام

خواهش میکنم دوست عزیز ، وظیفه بوده


نقل قول:

ببینید مالفوی دامبلدور رو خلع سلاح کرد و از اون موقع صاحب واقعی چوب الدر بود ، ولی دست افراد دیگه ای مثل لرد افتاد در آخر کتاب ما دیدیم که هری با چوب برتر یا همون الدر چوبدستی شکسته خودش رو درست کرد و گفت که اون رو نگه میداره پیش خودش تا وقتی که مرد قدرت چوبدستی هم از بین بره .


نقل قول:

باید بگم که نه اینطور نیست ، وقتی دراکو چوب برتر رو خلع سلاح کرد ، صاحب چوب برتر شد ولی قدرت چوب برتر به چوبدستی خودش بر نگشت ، این که ما در آخر کتاب دیدیم که چطور چوب دراکو طلسم لرد رو به خودش بازگردوند به این دلیل بود که چوب برتر ، چوبدستی دراکو رو که خلع سلاحش کرده بود میشناخت !


نقل قول:

درسته ، وقتی هری چوبدستی دراکو رو ازش گرفت ، در واقع چوبدستی صاحب واقعی چوب برتر رو شکست داد و چوب برتر متعلق بهش شد !


نقل قول:

متاسفانه دقیق در خاطرم نیست ، ولی اون طور که ریتا گفته بود ، به نظرم باتیلدا رو تحت طلسم فرمان گرفته بود ، چون باتیلدا حاضر نمیشد اطلاعات زندگی یکی از بهترین دوستانش رو در اختیار یکی از فضول ترین و جنجال انگیز ترین نویسنده های پیام امروز بگذاره !


موفق باشی

نقل قول:

نگاه كن مهم نيست كه چوب برتر حتما الدار باشد.در شبي كه به هاگوارتز حمله شد در كتاب شش.در آنجا دراكو توانست دامبلدور كه چوب دستي برتر را در دست داشت خلع صلاح كند پس تمام نيروي آن چوب،به چوب دراكو منتقل شد.

در زماني هم كه هري و اينا در خانه مالفوي ها بودند و توسط آنها دستگير شده بودند هري توانست چوب دستي مالفوي را از دستش بگيرد و حالا هري بود كه او را شكست داده بود و چوب دستي برتر براي هري پاتر بود.

نقل قول:

ببينم طبق گفته هاي دامبلدور و برادرش آبرفورث بيشتر او اطلاعات درست بوده است.اينكه در گيري ايجاد شد و خواهر دامبلدور كشته شد،درست بود ولي هيچكس حتي خود دامبلدور هم نميدانست كه كي او را كشته است.برادرش،گريندل والد يا خودش!
در مورد طلسم فرمان هم اولا كه فكر نكنم اين موضوع زياد مهمي باشه و اصلا نمي توان گفت به فلان دلايل بوده يا نبوده است!باز پرسي و بقيه دوستان شايد در اين مورد حرفي داشته باشند.