قبل از ارسال پست :
شلپ شولوپ شیلیپ...
بادراد دور نامشو لیس زده میخواد به پای یک جغد نامه رو بزنه و تو خاطرات مرگخواران پستش کنه که یهو ولدمورت ظاهر میشه.
ولد: پست بیناموسی
باد : یک ذره!
ولد : بده ببینم.... و نامه رو از دست بادراد میگیره و مشغول خوندنش میشه.
بعد از ده دقیقه
ولد : مرتیکه این که حتی ویرگولشم بی ناموسیه!
باد : خب اون برای من یک ذره هست.
ولد : نه باید ویرایش بشه.
و شروع به ویرایش پست بادراد میکنه و بعد از چند دقیقه با رضایت خاطر نامه ویرایش شده رو به پای جغد میچسبونه و پستش میکنه.
----------------------------------------
پست :
روزی بادراد &^@$#@* و رفت به &%$%#$@#&*
خانوم : بیا این فیلمه رو باهم نگاه کنیم.
بادراد : فیلم چیه؟
خانوم : فیلم تحریک کننده ^%$^%$*%#@@
بادراد : $%$#^$#؟
خانوم : بادراد منو %%$^&$^
بادراد : نه من حوصله من بچه داری ندارم!
خانوم در همین لحظه به سمت بادراد میره و $@$##^%&)((_$#@
خانوم : آخ
بادراد : واخ
در همین لحظه در باز میشه و یکی دیگه میاد و $#@%&*)&*&%$
خانوم : آخ
بادراد : واخ
آقای تازه وارد : شاخ!!
کارگردان : کات! خوب نشد این صحنه.دوباره بادراد روی خانوم باید ^؛$%^&*^%*%^
بادراد دوباره روی خانوم %#$%$^^#$$#
خانوم : ^$#^%%&
بادراد : واخ
خانوم : جیـــــــغ
کارگردان : کات! یعنی چی آقا؟
خانوم : بادراد %#$@%$#$#@!
کارگردان رو به بادراد : Easy man! She is a nice girl
خانوم : فکر کنم داره میاد
بادراد : چی؟
خانوم : &$%&^%^*
Finish
-------------------------------------
ای لرد! خوبه که پستا بی ناموسی نباشه؟ از این به بعد همینجوری باشه فکر کنم خوبه!